اساطیر نورس یا اساطیر نوردیک به اسطورههای مردم اسکاندیناوی گفته میشود. منابع اساطیر نورس برخلاف اساطیر یونان یا مصر محدود هستند و به چند دست نوشته و منظومه محدود میشوند که مشهورترین آنها ادای شاعرانه است، اما شکی نیست که در نظر اقوام باستانی شمال، ایزدان و اسطورهها بسیار اهمیت داشتند و بسیاری هم ریشه خاورمیانهای دارند. در عوض به خاطر رواج کافرکیشی از سده دهم میلادی و سلطه وایکینگها و قبایل ژرمنی در آن دوره این منابع نسبت به منابع اساطیری دیگر متأخر تر هستند و در برخی موارد جزئیات کامل تری دارند.
پس از سقوط امپراتوری رم در سدهٔ پنجم، قبایل ژرمنی در شمال اروپا، در قلمروهایی که قبلاً از آن رومیها بود، سکنی گزیدند. آنها به زبانهایی حرف میزدند که نیای زبانهای انگلیسی، آلمانی، هلندی، فلاندری، دانمارکی، سوئدی، نروژی و ایسلندی بود و نیز دین و اساطیر ویژه خود را به آنجا منتقل کردند. در سرزمین اصلی اروپا و انگلستان، گرویدن به مسیحیت بدین معنا است که مدارک کمی از باورهای باستانی باقیماندهاست، پس برای جزئیات بیشتر باید به اسکاندیناوی و ایسلند رجوع کرد، چون مسیحیت خیلی دیرتر به این دو سرزمین رسید. با وجود این، اهمیت ایزدان آنها از نظر اقوام شمالی، و نفوذ دیررس این اسطورهها به عنوان بخشی از میراث اروپایی، از اینجا معلوم میشود که در انگلیس و دیگر زبانهای برآمده از ژرمنی، هنوز ایزدان شمال را در نام روزهای هفته به یاد میآورند. همانند «Tuseday» (سهشنبه) روز تیر، «Wednesday» (چهارشنبه) روز ادین ، «Thursday» (پنجشنبه) روز ثور و «Friday» (جمعه) روز ویژهٔ فریگ است.
معروفترین ایزدان اساطیر اسکاندیناوی، اُدین(odin) ، ثور(thor) ، لوکی(Loki) ، بالدر(Baldur) ، نیورد(Njord) ، فریا(Freya) و تیر (Tyr) هستند.
اسطورههای مربوط به ستیز بین ایزدان و غولان، معرف مبارزهٔ دایمی بین آشوب و نظم است. مفهوم دقیق سرنوشت نیز در اساطیر اسکاندیناوی نافذ است. اودین کسانی را برمیگزید که در نبرد کشته میشدند؛ و راگناروک، نبرد بزرگ و پایانی بین ایزدان و غولان، اجتنابناپذیر بود. مردم معتقد بودند که سرنوشتشان در دست آنها نبود و اسطورهها باعث میشدند که این نکته را بپذیرند و از اعمال نمونهوار ایزدان پیروی کنند. ایزدان که آینهٔ پیوندهای محکم خانوادگی جامعهٔ شمال اروپا بودند، گروه به هم گره خوردهای بهشمار میرفتند که به یکدیگر یاری میرساندند و حامی یکدیگر و سخت به هم وفادار بودند. اساطیر اسکاندیناوی، مخاطب را از به هم آمیختگی دو گسترهٔ آتش و یخ به پایان جهان میبرد، آنگاه آتش و آب حیاتی را که آنها پدیدآورده بودند، از نو مطالبه خواهد کرد. با وجود این، هستی در آنجا کاملاً به پایان نمیرسد؛ زمین بعد از دوره راگناروک، از نو ظاهر میشود، شسته و تمیر و نو، آنگاه که فرزندان ایزدان، زمینی را که پدرانشان رها کرده بودند، دوباره پس میگیرند و زندگی از نو آغاز میگردد.
پرستش ایزدان شمال به چند طریق انجام میشد، از پرستش تندیسهای ثور، اودین و فریر در پرستشگاه باشکوه آپسالای سوئد گرفته که در آنجا قربانیهای انسانی نیز انجام میشد تا پیشکشهای ساده خوراکی که به درختزارها، صخرهها و تخته سنگهایی که فکر میکردند ایزدان حامی آنها در آنجا به سر میبرند، نثار میکردند. محرابهای سنگی را نیز در فضای باز برای اینگونه قربانیها میساختند.
خصایص طبیعی این چشماندازها نیز احتمالاً برای پرستش اهمیت داشت. نمونهاش «کوه مقدس» در غرب ایسلند است. ثورولف موستور بیرد، پیرو وفادار ثور، این کوه را به جایگاه مقدسی بدل کرد که هیچکس بدون غسل نمیتوانست بدان درنگرد، و به هیچ موجود زندهای در آنجا نمیتوانستند آزار برسانند. او یکی از نخستین ساکنان ایسلند بود که قصهاش مربوط به بخشهای نخستین حماسه ایسلندی اربیگیا است.
انواع اسطوره ها در افسانه های اسکاندیناوی :
1) آسیرها یا آسها : مجموعه خدایان اصلی مردمان نورس که شامل اودین (خدای اصلی) و فرزندان او میشدهاست (اودین ماهیتی بسیار متغیر و عجیب داشت گاهی خوب و گاهی بد). خدای مهم دیگر ثور، حامی جنگجویان بود. اما اکثر این خدایان به مفاهیمی چون قدرتطلبی و جنگ روی قلمرو بسته بودند.
2)یوتونها : یوتونها یا ژیانها، یا غولها در برخی نسخهها دشمنان اصلی آسها بودند. اینان بازماندگان غولهای یخی اولیه بودند و هماورد نهایی خدایان بهشمار میآمدند.
3)ونیرها : دومین گروه خدایان اسکاندیناوی و خویشاوندان آسها بودند. اینان سرزمین خاص خود را داشتند که واناهایم نامیده میشد. اینان برای صلح با آسیرها، گروگان مبادله کردند. نیورد پدر آنها بود. ونیرها بیشتر خدایان باروری و زراعت بودند.
4)نورنها : نورنها در اساطیر اسکاندیناوی نیمه الهگان، یا فرشتگان سرنوشت هستند. این سه خواهر به نامهای اورد (به معنی سرنوشت)، ورداندی (بایستگی و ضرورت) و اسکولد (زمان حال) هم سرنوشت انسانها و هم سرنوشت خدایان و هم جریانهای طبیعی و دائمی کیهان را کنترل میکنند.
در پست های آینده سعی میشود به برخی داستان های مشهور مردمان شمال پرداخته شود .
تشکر از کسانیکه حوصله کردن و این پست رو مورد بازدید قرار دادند .