بازار ارزهای دیجیتال در یک دهه ی اخیر انقلابی به پا کرده و از کدنویسی ساده به یکی از پویاترین و پرنوسان ترین بازار های دنیا تبدیل شده است. من به عنوان فعالی کوچک در بازار های سهام دنیا و ارزهای دیجیتال هیچگونه ارز دیجیتالی را نگه داری نمی کنم، اگر چه قبلا این کار را انجام می دادم و بعد از کسب اولین در آمدم فکر کردم که من خود وارن بافت هستم. به هر حال شاید این مطلب کمی طولانی شود زیرا این تحلیل اصلا نظر شخصی نیست و حقایقی راجب بیت کوین بیان که شما را هم از سرمایه گذاری پول های بزرگ تر در این بازار منصرف خواهد کرد. اما سعی می کنم قسمت های مهم را بولد کنم تا سریع تر به نتیجه گیری و جمع بندی برسید.
ارزهای دیجیتال به نام های مختلفی خوانده می شدند که معروف ترین این نام ها خود ارز یا پول رایج است. ارزهای دیجیتال همچنین به نام های دیگری مانند انباری مدرن برای چیزی با ارزش نیز خوانده می شدند. مانند طلا یا دیگر فلزات ارزشمند. نام معروف دیگری که برای رمزارزها در نظر گرفته شده قمار باکلاس است. اما به هر حال سوالی که پیش می آید این است که آیا ارزهای دیجیتال واقعا نوعی ارز یا پولی رایج هستند؟
ارزها نقشی بسیار حیاتی در کارکرد یک اقتصاد دارند؛ به طوری که این ارزها واسطه ای میان تمام مبادلات اقتصادی هستند. بدون این ها ما مجبور به مبادله ی کالا به کالا می شدیم و به هزاران سال قبل بازمی گشتیم. فرض کنید برای مبادلات هیچ گونه پول رایجی وجود نداشت. آن وقت برای مثال شما مجبور بودید 50 گاو با خود حمل کرده و به شرکت سایپا تحویل دهید تا سه سال دیگر پرایدی تحویل شما بدهند. احمقانه به نظر می رسد نه؟ اما این گاوها دقیقا همین کار را به طور موثرتری انجام می دهند. شما گاوها را به کسی که نیاز به گاو دارد تحویل می دهید و در مقابل آن پول رایج کشور را دریافت می کنید. سپس آن پول رایج را به سایپا می دهید تا پراید خود را تحویل بگیرید.
این مثال را زدم تا به چند نکته ی مهم برسیم. یک پول یا ارز باید یک سری ویژگی هایی داشته باشد تا به عنوان یک ارز شناخته شود:
- وجه رایجی در جهان یا یک کشور باشد و مردم و دولت ها آن را به عنوان یک ارز رسمی قبول داشته باشند. اگر سایپا یا هر فروشنده ی دیگری این پولی را که از فروش گاوها به دست آورده اید قبول نداشته باشند به این معنی است که شما گاوهای خود را تبدیل به چند عدد کاغذ بی ارزش یا عدد هایی بی معنی در حساب خود کرده اید.
- باید اطمینان وجود داشته باشد که این کاغذها و عدد هایی که در دست یا حساب بانکی شماست واقعا ارزشی دارد یا خیر. این کاغذها و عددها زمانی معنا پیدا می کنند که شما مطمئن باشید ارزشی محسوس و قابل لمس مانند یک گاو یا چیزهای باارزش دیگری مانند طلا داشته باشند.
- یک ارز رایج باید ثبات داشته باشد. وضعیت نباید به این شکل باشد که به محض فروختن گاوهای خود ارزش پولی که دریافت می کنید به طور ناگهانی بالا یا پایین رود. اگر ارز ثبات نداشته باشد شما دیگر این 50 گاو را برای یک پراید معامله نمی کنید؛ زیرا ممکن است در آن لحظه با پول آن 50 گاو با توجه به شرایط موجود یک لامبورگینی هوراکان داشته باشید یا یک دوچرخه ی زنگ زده.
دو مورد آخر بسیار مهم هستند و باید اطمینان حاصل کرد که این دو ویژگی در یک ارز وجود داشته باشد. زیرا این دو مورد نه تنها جزو ملزومات یک اقتصاد پویا هستند، بلکه از عناصراصلی یک ارز نیز به شمار می آیند.
در مورد ویژگی اول شاید بتوان گفت که رمز ارز ها تقریبا ارزهایی شناخته شده هستند. اما بیایید واقع گرا باشیم؛ شما نمی توانید همینطور به سوپرمارکت محله ی خود بروید و یک بسته شیر و دو عدد نوشابه خانواده را با کیف پول ارزی خود حساب کنید. بیت کوین یا دیگر ارزهای دیجیتال هنوز به عنوان ارزی رایج در میان اکثر خرده فروشان چه در ایران و چه در جهان شناخته نشده است.
به هر حال اگر منصف باشیم بسیاری از ارزها تنها در کشور خود دست به دست می شوند. مثلا اگر شما دلار استرالیا را به مسئول باجه بلیط مترویی در ژاپن بدهید به احتمال زیاد به شما می خندند. البته در ایران هر شخص خارجی ارز کشور خود را به شما تحویل دهد شما با خوشحالی آن را قبول می کنید، حتی اگر آن کشور ونزوئلا باشد. اما در وضعیت نرمال شما باید ارز کشور خود را به ارز کشور مقصد تبدیل کرده و به تجارت بپردازید. با این حال بعضی از خرده فروش ها هستند که بیت کوین را به عنوان پول رایج قبول می کنند اما من نمی خواهم زیاد وارد جزئیات شوم، زیرا شاید 0.000005 درصد از کل خرده فروش ها در دنیا بیت کوین را به عنوان پول قبول کنند.
ویژگی دوم چیزی است که رمزارزها در آن خوب عمل کرده اند. احتمالا اگر اتفاق سیاسی بزرگی رخ ندهد در کوتاه مدت به عنوان یک ارز ارزشمند باقی خواهند ماند و از نظر امنیتی به علت استفاده از فناوری های مختلف مانند بلاکچین بسیار خوب عمل کرده اند.
اما در ویژگی سوم است که کل بنیان رمز ارزها فرو می ریزد. رمزارزها به طرز بسیار اعجاب انگیز و باور نکردنی پرنوسان هستند و مانند بمب ساعتی هستند که هر لحظه امکان انفجار آن به سمت بالا (افزایش ارزش) یا به سمت پایین (کاهش ارزش) است. 90% کاهش یا افزایش ارزش در یک روز چیز عجیبی در این بازار نیست. اگر این انفجار ها را کنار بگذاریم، ارزش این ارزهای دیجیتال روزانه بسیار متفاوت است.
بسیاری از خرده فروشان این ارز را قبول نخواهند کرد، تا موقعی که مطمئن شوند این سودی که به دست می آورند ثابت خواهند ماند. عدم وجود ثبات به ویژگی دوم یعنی اطمینان به ارز مورد نظر آسیب قابل ملاحظه ای می زند. بله این افراد می توانند مطمئن باشند که ارز های دیجیتالشان احتمالا به دست هکر ها نمی افتد، اما این اطمینان هیچ ارزشی ندارد اگر این چیزی که به عنوان ارز نگه داشته اند، هر لحظه امکان دارد به عددهایی بی ارزش تبدیل شوند.
ادامه دارد...