در این روزهای سخت که همه جهان با یک ذره میکروسکوپی دست به گریبان شده و این عامل بیماری زا که هنوز هم بحث میان دانشمندان بر سر زنده یا غیر زنده بودنش وجود دارد، به شدت زندگی روزمرهمان را تحت تاثیر قرار داده، تنها امید است که میتواند راه نجات را نشانمان بدهد.
همان امیدی که بارها و بارها آن را در مستطیل سبز با تمام وجودمان حس کرده ایم.
میگویند: “امید، همواره آخرین چیزی است که میمیرد”؛ اما برای یک هوادار فوتبال، هرگز واژههای مرگ و امید کنار یکدیگر قرار نمیگیرند.
امید، گل بارسلونا در دقیقه ۵+۹۰ است که ورزشگاه نیوکمپ را تا مرز انفجار پیش میبرد و باعث میشود مارکوس رشفورد جوان، در واپسین لحظات بازی، مقابل جیانلوئیجی بوفون بایستد و پس از چسباندن توپ به تور دروازه، منچستریونایتد بحران زده را از یک بازی سخت عبور دهد.
امید، همان فاکتور اصلی در میان هواداران لیورپول است که پس از هر شکست، دوشادوش یکدیگر شعار “تو هرگز تنها قدم نخواهی زد” را برای تیم محبوبشان خوانده و باعث شدند قرمزهای آنفیلد، دوباره در آستانه قهرمانی در لیگ برتر قرار بگیرند.
ویروس کرونا، پس از تعویق مسابقات کوپا آمریکا، المپیک و یورو ۲۰۲۰، رقابتهای تنیس ویمبلدون را نیز لغو کرد تا برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم، قدیمی ترین و بزرگترین گرند اسلم سال برگزار نشود.
حتی در فجایع انسانی پر تلفاتی همچون جنگهای جهانی اول و دوم نیز سربازان نظامی که همه از جنگ تنفر داشتند و میخواستند هرچه زودتر به خانه بازگشته تا عزیزانشان را در آغوش بکشند، هنگامی که سختی جنگ امانشان را میبرید، امیدوارانه به فوتبال پناه میبردند؛ اما این جنگ نابرابر، سرانجام فوتبال را نیز از ما گرفت و حالا درک میکنیم که زندگی بدون فوتبال چقدر خسته کننده و بدون هیجان است.
این روزهای بدون هیجان، ناباورانه از راه رسیدهاند و تحملشان سخت است. روزهایی که برای گذران زندگی روزمره، به محل کار یا به جمع دوستان میرویم و هیچکس این جمله را نمیشنود: “بازی شب گذشته را تماشا کردید؟!”
یا هنگامی که با یک فنجان چای دم کشیده و آسوده خیال از هرگونه دغدغه و فکر و خیال، برای تماشای یک فوتبال جذاب، تلویزیون را روشن میکنیم اما خبری از فوتبال نیست؛ تصویر، مستطیل سبز را نشان نمیدهد و هیچ اثری از همان ۲۲ بازیکن که به دنبال یک توپ میدوند پیدا نمیشود.
درست خواندید؛ اگر از آن دسته افرادی باشید که طرفدار فوتبال نیستند، این ورزش، دویدن همان ۲۲ بازیکن به دنبال یک توپ است. اما برای هوادارانش، فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش است.
روزی که سوت آغاز دیدار فوتبال به صدا در نیاید، گویی خورشید از مغرب طلوع و از مشرق غروب میکند. گویی یک تکه از وجودمان گم شده و هرگز نمیتوانیم همچون روزهای گذشته زندگی را ادامه دهیم. گویی بدون فوتبال، نفس کشیدن نیز به راحتی گذشته نیست و جای خالی فوتبال در زندگیمان را، چیزی پر نخواهد کرد.
اگر این ویروس عجیب و غریب از راه نمیرسید، شاید اکنون لیورپول پس از ۳۰ سال، موفق به طلسم شکنی شده و قهرمانی در لیگ برتر انگلیس را تجربه کرده بود.
شاید بایرن مونیخ همچون فصول گذشته، اختلافش با تیمهای صدر جدول بوندسلیگا را به بیش از ۵ امتیاز رسانده بود. شاید جنگ نفس گیر رئال مادرید و بارسلونا برای تکیه زدن به صدر جدول لالیگا ادامه داشت و هر دو تیم، چشم به لغزش رقیب دیرینه داشتند.
شاید در فوتبال ایتالیا، شاگردان سیمونه اینزاگی به پایان دادن بر سلطنت یوونتوس، لحظه به لحظه نزدیک و نزدیک تر میشدند و شاید هم بانوی پیر همچون سالهای گذشته، اجازه صدر نشینی به سایر رقیبان را نمیداد.
اگر این ویروس از راه نمیرسید، بدون شک هشت تیم برتر لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۲۰ مشخص شده بودند و برای تماشای بازیهای جذاب در مرحله یک چهارم نهایی، لحظه شماری میکردیم.
بازیهایی که آتالانتای جذاب با هدایت جان پیرو گاسپیرینی و خط حمله جذابش، لایپزیش جوان و سرحال، اتلتیکو مادرید با برنامه و منظم که در مرحله گذشته مدافع عنوان قهرمانی را به زانو درآوده بود، پاریسی های متمول با مهاجمان زهر دارشان و بایرن مونیخ که اصلی ترین شانس قهرمانی در این دوره به حساب میآید، یک پای دیدارهای جذاب و تماشایی بودند.
اگر این ویروس از راه نمیرسید، باید برای بازی افتتاحیه و پس از آن، رقابت غولهای اروپایی در جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰ لحظه شماری میکردیم؛ نه اینکه انتظار کشیدنمان یک سال دیگر و به عبارتی بیش از ۳۶۵ روز دیگر به تعویق بیفتد.
مسابقاتی که خبر از تماشای ایتالیای جذاب با هدایت روبرتو مانچینی دارد و بازگشت با شکوه آتزوری و سبک فوتبال نابش را حکایت میکند. مسابقاتی که پر از شگفتی خواهند بود و تیمهایی همچون بلژیک و انگلیس با جوانهای با استعدادشان در آن به دنبال ماجراجویی خواهند بود.
رقابتی که با تماشای آن، میتوان فهمید یواخیم لوو سرانجام قصد تغییر تاکتیک منسوخ شدهاش را دارد یا بازهم نتیجه گیری در یک رقابت را، فدای طرز تفکر فوتبال ماشینی آلمان “بازی زیبا با نتیجه زشت، بهتر از بازی زشت با نتیجه زیباست” میکند.
آخرین دیداری که آن را به تماشا نشستید، دیدار منچستریونایتد مقابل لاسک اتریش بود یا بازی جذاب لیورپول و اتلتیکومادرید؟
فوتبال در آخرین روز از لیگ قهرمانان اروپا، طرفدارانش را ۳۰ دقیقه بیشتر، میهمان تماشای یک دیدار جذاب کرد و هرچه جذابیت بود، در همان ۳۰ دقیقه خلاصه شد. ۴ گل و بازگشت رویایی روخی بلانکوس در ورزشگاه آنفیلد، نشانه سخاوتمندی فوتبال بود.
اما دیدار لاسک مقابل منچستر یونایتد، نشان داد فوتبال هرچقدر هم که در مستطیل سبز، پر گل و جذاب باشد، بدون حضور تماشاگران مهره گمشدهای دارد که چیز دیگری جایش را پر نخواهد کرد.
هوادارانی که در سرمای استخوان سوز زمستان و یا گرمای طاقت فرسای تابستان، قرار عاشقی را فراموش نمیکنند و با حضور در ورزشگاه تیم محبوبشان، با افتخار، شعار “گلوری گلوری منچستر یونایتد” را فریاد میزنند.
فوتبال بدون هواداران هیچ معنایی ندارد؛ اما در این روزهای بدون فوتبال، شاید هر هوادار فوتبال راضی به این است که یک دیدار بدون تماشاگر که حتی تیم محبوبش نیز یک پای آن دیدار نیست را به تماشا بنشیند. تحمل فراق فوتبال کار بسیار سختی است؛ اما سلامتی همواره در اولویت قرار میگیرد.
بدون شک بهترین واکنش به خبر تعطیلی مسابقات فوتبال را یورگن کلوپ نشان داد. سرمربی لیورپول که تیمش تنها و تنها به ۱۲۰ دقیقه دیگر برای قهرمان شدن در این دوره از رقابتهای لیگ برتر انگلیس نیاز داشت اما کرونا مانع از طلسم شکنی ۳۰ ساله شد:
“اگر فوتبال بازی نکردنِ ما، باعث میشود حتی یک نفر انسان بیشتر در جهان زنده بماند، ما دیگر فوتبال بازی نخواهیم کرد”
تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در سرتاسر جهان، از سه میلیون نفر عبور کرده و همچون تمامی بحرانهای اجتماعی جهان در سالهای متفاوت، فوتبال نشان داده که فراتر از یک ورزش است.
در روزهایی که فوتبال تعطیل شده و خبرهای معمولش به گوش نمیرسد، یکی از خاص ترین اتفاقات جامعه جهانی را فوتبالی ها رقم زده اند.
از باشگاههای سطح اول فوتبال جهان گرفته تا بازیکنان، سرمربیان و حتی مالکان باشگاهها، همه و همه برای کمک به کادر بهداشت و درمان مناطق مختلف جهان، هم پیمان شده اند و نمونهاش، بستههای اهدایی توسط بازیکنان در سرتاسر جهان، از ماسک، دستکش و مواد ضد عفونی کننده گرفته تا مبالغ هنگفت مالی، برای کمک به مردم جهان است.
باشگاههای منچستر یونایتد و لیورپول اعلام کردند در این روزها که ورزشگاه خانگیشان میزبانی از هیچ دیداری را بر عهده ندارد، به صورت تمام و کمال، حقوق کارکنان ورزشگاه را پرداخت میکنند.
همچنین بسیاری از باشگاههای فوتبال، ورزشگاه خانگیشان را برای نگهداری و درمان بیماران مبتلا به کرونا تجهیز و در اختیار بیمارستان ها قرار دادهاند.
یا دیتمار هوپ، مالک ثروتمند باشگاه هافنهایم که چندی پیش به سبب فعالیتهای مالی غیر فوتبالی و تزریق ثروتهای خارج از حیطه ورزش به باشگاه فوتبال در کشور آلمان، هدف توهینها و حملات فوتبال دوستان در این کشور قرار گرفته بود، پس از شیوع کرونا در جهان، فعالیتهای شرکت تحت مالکیتش به نام CureVac را به سمت و سوی مطالعه بر ساختار این ویروس سوق داد و با اطمینان اعلام کرد برای کمک به مردم و جامعه جهان، تمام تلاشش برای شناسایی و ساخت واکسن کرونا و عرضه آن به سرتاسر جهان را به کار خواهد گرفت.
در این میان، بحث اقتصاد در فوتبال نیز به خطر افتاده و در نبود مسائلی همچون حق پخش تلویزیونی، برخی درآمدهای اسپانسری و برگزاری چند بازی بدون حضور تماشاگران، احتمال ورشکستگی بسیاری از باشگاه های فوتبال جهان بالا رفته است.
به همین سبب، بازیکنان و کادرفنی تیمها اعلام کردهاند برای مدتی که فوتبال بازی نمیکنند و خبری از برگزاری تمرینات هم نیست، بخش اعظم درآمدهای یک فصلشان را به باشگاه میبخشند و نمونهاش تصمیم بازیکنان اتلتیکو مادرید است که در تصمیمی مشترک، اعلام کرده اند از دریافت ۷۰ درصد مبلغ قرارداد این فصلشان صرف نظر خواهند کرد.
این ویروس دردسر ساز، حتی اسطوره لاجوردی پوشان ایتالیا را نیز هدف گرفت و نشان داد حتی اگر پائولو مالدینی هم باشی و سال های سال، وظیفه رهبری آث میلان و آتزوری بر گردنت باشد یا با تکلهای هوشمندانه، اجازه نزدیک شدن حریفان به حریم امن قفس توری تیمت را ندهی، در برابر این ویروس کاری از دستت بر نخواهد آمد.
تنها تاکتیک دفاعی در برابر حملات خطرناک این ویروس، در خانه ماندن است. همچون پائولو مالدینی که با استفاده از این تاکتیک، به مانند سالهای اوج بازیگریش، حملات حریف را خنثی کرد و شکستش داد، در خانه میمانیم تا فوتبال و هیجانش، در کمال سلامتی، دوباره بازگردند.
فیلم سینمایی تایتانیک را به خاطر میآورید؟! سکانسی که کشتی درحال غرق شدن بود و تمامی مسافران برای نجات جانشان، به هر کاری دست میزدند؛ گروه نوازندگان، بدون توجه به شلوغی اطراف و تکاپوی همسفران، از نواختن لذت میبردند و امید را به مسافرانی که میدانستند لحظات سختی در انتظارشان است، تزریق میکردند.
هواداران فوتبال، حسشان شبیه به همانها بود. هوادارانی که میدانستند دیر یا زود، فوتبال نیز در کرونا غرق خواهد شد و از آن پس، قدمهایی که برمیدارند، به سمت ورزشگاه و به قصد تماشای بازی تیم محبوبشان نیست.
اما با گوشت و پوست و استخوان، از تماشای آخرین فوتبال لذت بردند و بدون توجه به تکاپوها در دنیای اطرافشان، برای دقایقی، اخبار ناخوشایند را فراموش کردند.
صبر کنید، پایان ماجرا متفاوت از داستان تراژیک تایتانیک است. هرچند دیر یا زود، اما بدون شک، دوباره آن روز میرسد که فوتبال نیز همچون زندگی عادی، در کمال سلامتی بازخواهد گشت و ما هم رو به روی تلویزیون، با نوشیدن یک فنجان چای داغ، به تماشای یک فوتبال جذاب خواهیم نشست.
کمک های مختلف جامعه فوتبال به جهان، همان تزریق امید است؛ تزریق امید به مردمی که روزهای خوشی را تجربه نمیکنند.
به قول ماهاتما گاندی: “ثروت اصلی یک انسان، نه تکههای طلا و نقره، بلکه سلامتی اوست.”
تصور کنید هم اکنون خبردار شوید که امشب، راس ساعت، تیم محبوبتان در یک دیدار سرنوشت ساز مقابل رقیب دیرینه قرار میگیرد؛ چه حس و حالی پیدا خواهید کرد؟
مطمئن باشید آن روز دیر نیست.
دوباره آن روز از راه میرسد که با چسبیدن توپ به تور دروازه رقیب سنتی تیم محبوبمان، از اعماق وجود فریاد بزنیم و بی هوا، چندین متر از زمین کنده شویم. دوباره آن روز از راه میرسد که در ساعات آغازین یک روز کاری، پس از سلام و احوال پرسی با دوستان و همکارانمان، این سوال را بپرسیم که:
“دیدار شب گذشته را تماشا کردید؟