امیر لیوآره متاسفانه...یه زمانی عاشق یکی بودم یع روز دست تو دست یکی دیگه دیدمش..از اون روز به بعد دیگه بی حس شدم به هیچ دختری علاقمند نمیشم.
یه روزم اتفاقی به تور یه دختر ساده خوردم بحساب خودم مث داداش بودم براش هواشو داشتم ولی اون جور دیگه ای برداشت کرده بود...حتی فرار کرد اومد خونمون به خانوادش گفت باید عقدمون کنید و از این حرفا...یه جوری خرش کردن مادرشو اینا اومدن بردنش.
هنوزم بهم پیام میده و هیچ جوره هم نمیشه حالیش کرد برامن مث خواهر میمونه