جنگ تئوری و تجربه
جنگ تئوری و تجربه در فوتبال یک جنگ قدیمی است، حتی سال ها قبل از آن که لوییس آراگونس فقید در یک دوره دانش افزایی به میزبانی آکادمی بارخالدو، یقه ایناکی سائس را بگیرد و به تمسخر از مهره های روی دیوار بخواهد حرکت کنند و گل بزنند و بعد در جواب خنده حضار، بگوید؛ تئوری فوتبال به درد سطل آشغال می خورد، میان تئوریسین ها و مربیان تجربی جنگ و جدل فراوان بود. بعدها با ورود نرم افزارهای آنالیز، تئوریسین ها و مربیان تجربی، به خصوص آنها که فوتبالیست های بزرگی بودند و با اتکا به دوران ستاره بودن در زمان بازیگری، وارد مربیگری شدند و کلاس های مربیگری را به طور کامل طی نکرده بودند، با یکدیگر همکاری کردند و آن مرزبندی سابق میان تئوریسن ها و مربیان تجربی برداشته شد. اما هنوز هم کری میان این دو گروه وجود دارد.
اریگو ساچی و منتقدان؛ اسب سوار و اسب
سال ها پیش، یک روز در ایتالیا، منتقدی به اریگو ساچی که تازه سرمربی میلان شده بود تاخت و پرسید شما که هیچ وقت بازیکن بزرگی نبودی، چگونه می خواهی بازیکنان بزرگ میلان را هدایت کنی؟ پاسخ ساچی بزرگ، هنوز هم از سوی تئوریسین ها مورد استفاده قرار می گیرد؛ نمی دانستم یک سوارکار قبل از این که سوارکار ماهر و خوبی باشد، باید اسب بوده باشد!
حالا هم هر وقت به تئوریسین ها می گویند شما که بازیکن بزرگی نبودید، ساچی وار جواب می دهند؛ ما که قرار نیست بازی کنیم، قرار است بازی بگیریم. این هفته در لیگ برتر شاهد یکی از این ملاقات های تجربه و تئوری در تهران بودیم و یک نوع ملاقات تجربه و تئوری را هم در اصفهان دیدیم.
تقابل تئوری فوتبال و فوتبال تجربی
در تهران ساکت الهامی مقابل فرهاد مجیدی قرار گرفت و نبرد مربی تئوریسین و مربی جوانی که فوتبال را تجربی بلد است و البته هنوز باتجربه نشده، برنده و بازنده نداشت. در اصفهان هم نه امیر قلعه نویی برد و نه هومن افاضلی اما این مساوی کجا و آن مساوی کجا؟
باور توقف سپاهان مقابل پارس جنوبی آن هم در اصفهان واقعا سخت است؛ تیم امیر با آن همه ستاره باید حداقل با اختلاف سه گل از سد مهمان قعرنشین خود می گذشت اما داخل میدان محاسبات جور دیگری از کار در آمد.
پرانتز باز؛ یک نگاه به لیگ
به گزارش طرفداری، در هفته ای که ذوب آهن با پیروزی 5 بر یک در خانه شاهین بوشهر، هم شکست سنگین هفته قبل را پاک کرد و هم بهترین نتیجه هفته را رقم زد، پرسپولیس با پیروزی یک بر صفر در تبریز، تقریبا پرونده قهرمانی را بست و پیکان با غلبه بر گل گهر سیرجان و پیروزی در فینال پایین جدول، فانوس سقوط را زمین گذاشت، نباید از کنار مساوی های با ارزش سایپا و پارس جنوبی جم در خانه شهر خودرو و سپاهان بی تفاوت گذشت. سایپا در مشهد دست به کار بزرگی زد و با یک گل دیرهنگام، شهر خودرو را متوقف کرد، آن هم در شبی که رحمتی پنالتی گرفته بود. صادقی با این نتیجه برای خودش اعتبار خرید اما از کار سایپا مهم تر، مساوی پارس جنوبی در اصفهان بود. در دیداری که یک طرفش موفق ترین مربی ایرانی لیگ برتر و در طرف دیگر یک تئوریسین حضور داشت، با توجه به تفاوت سطح نیروی انسانی دو تیم، هیچ کس شانسی برای مربی جوان تر که او را به عنوان تئوریسین می شناسند، قائل نبود.
پرانتز بسته؛ شگفتی اصفهان
آنهایی که با هومن افاضلی کار کرده اند، تسلطش به کارهای تاکتیکی را تایید می کنند اما با وجود این که افاضلی همین چند ماه پیش، درست قبل از بحران کرونا، در یکی از تاکتیکی ترین بازی های فصل، تراکتور پر ستاره و ساکت الهامی که خودش مثل افاضلی تئوریسین است را شکست داده بود، کمتر کسی تصور می کرد تیم او توان امتیاز گرفتن از امیر قلعه نویی را داشته باشد. تراکتور پر ستاره گاهی اوقات از ریل خارج می شود اما تیم امیر کمتر از این ناپرهیزی ها می کند.
جایگاه پارس جنوبی در قعر جدول و دست خالی کادر فنی این تیم از یک سو و دست پر سپاهان در بازی خانگی از سوی دیگر، باعث شده بود همه منتظر پیروزی راحت شاگردان قلعه نویی باشند و وقتی میزبان با گل دقیقه 11 حسینی پیش افتاد همه منتظر شکست پرگل پارس جنوبی بودند اما در ادامه بازی، اتفاق دیگری رقم خورد و افاضلی با وارد کردن سه جوان گمنام که روی هم یک دقیقه هم سابقه بازی در لیگ برتر را نداشتند، میدان را از چنگ میزبان درآورد و بازی باخته را با یک مساوی ارزشمند عوض کرد. باور کردنی نبود وقتی در دقایق پایانی بازی امیر قلعه نویی ستاره هایی مثل استنلی کی روش را به زمین اضافه کرد و افاضلی بچه های زیر 23 سال مثل حسینی، ثامنی و اسماعیل زاده را به بازی فرستاد، روی پاس یکی از همین جوان ها (ساسان حسینی) رضا خالقی فر دروازه سپاهان را باز کند و بازی را به مساوی بکشاند اما این اتفاق رقم خورد تا افاضلی که هفته قبل بیرون زمین در جنگ و جدل با استقلالی ها حسابی سر و صدا به پا کرده بود، این بار نتیجه گیری اش مقابل سپاهان داخل میدان مثل توپ صدا کند.