به واقع مهدی طارمی را در پرتغال بازیکن انعطاف پذیرتری یافتیم، بازیکنی که بر خلاف آن چیزی که حداقل از او در ایران شناخته و در گذشته به یاد داشته ایم در ریو آوه بازیکنِ متمایز تر و کامل تری دیدیم. بازیکنی که از معدود فرصت های به دست آمده نهایت استفاده را می برد، در کارهای ترکیبی و گروهی به خوبی ایفا نقش می کند و از ارسال پاس در شرایط حساس ابایی ندارد. بازیکنی با خصوصیات حمل توپ بالا و قدرت بدنی قابل توجه که توانایی اورلپ را دارا بوده. بازیکنی که در کنار گلزنی، توانایی ایجاد موقعیت و فضا سازی را به خوبی می شناسد. گرفتن به تنهایی 8 پنالتی، نواختن 14 گل و ارسال 5 پاس گل و با کشاندن تیم نه چندان مطرح ریو آوه به رده های بالای جدول و امیدوار نگه داشتن برای کسب سهمیه اروپایی از شاخصه های مثبت مهدی طارمی تا اینجای فصل بوده است.
روند رو به رشد طارمی از جام ملت های آسیا که یکی از برجسته ترین بازیکنان تیم ملی محسوب می شد غیر قابل انکار بوده، ما مهدی را ذاتاً به عنوان یک مهاجم به اصطلاح کلاسیک و هدف از زمان حضور در تیم پرسپولیس می شناختیم او در تیم ملی غالبا با توجه به سبک خاص کارلوس کی روش و با توجه به نقش محوری آزمون در خط حمله، اغلب یک خط عقب تر در نقش یک مهاجم «False 9» یا کاذب و همینگونه گاهی به عنوان وینگر در دو جناح در تیم ملی می شناختیم که به خوبی در این نقش ظاهر می شد.
خصوصیاتی که باعث شد کریستین گورکوف سرمربی فرانسوی الغرافه از طارمی کمی عقب تر از دروازه حریفان بازی بگیرد. نسخه ای که انتظار می رفت در پرتغال هم سرمربی پرتغالی ریو آوه کارلوس کارواخال آن را اجرا نمایید. اگرچه طارمی به عنوان یک مهاجم پوششی در کارهای تدافعی، قطع توپ و خطوط حریف، پاس های کلیدی، ایجاد موقعیت و فضاسازی برای هم تیمی ها و نبردهای هوایی موفق عمل کرد و درخشش ابتدای فصلی مقابل اسپورتینگ در لیسبون و ادامه لیگ می تواند گواه این موضوع باشد.
اما این نکته را نباید از خاطر برد زمانی تاثیر گذاری و آمار گلزنی مهدی سیر صعودی به خود گرفت که به پست اصلی خود به عنوان مهاجم هدف به ترکیب ریو آوه بازگشت، طارمی با توجه به قد و قامت بالا و اتکا به سرعت و قدرت بدنی مطلوبش، خصوصیاتی که امروزه نقش کلیدی در فوتبال مدرن برای باز کردن روزنه دفاع متراکم و چند لایه حریفان دارد توانسته در لیگ با خصوصیات هجومی پرتغال که آمار چشمگیری در هر بازی در فصل گذشته را به ثبت رسانده بود موفق عمل کند. لیگی که معمولا مدافعان کمی بالاتر و بازتر بازی می کنند تا این فرصت برای طارمی فراهم شود که از فضای پشت مدافعان نهایت استفاده را چه در گرفتن خطا در محوطه جریمه و چه در خلق موقعیت سازی برای گلزنی ببرد و ماحصل آن وفق پذیری و درخشش او در این تیم پرتغالی بوده است.
از خاطر نبردیم در ابتدایی فصل و پس از عقد قرارداد طارمی با تیم ریو آوه روزنامه نام آشنای «اُ جوگو» چاپِ لیسبون از مهدی به عنوان پسرِ عزیزِ کی روش نام برده بود. بازیکن مرموزی که به نقل از این روزنامه، مرد پرتغالی و کاشف نسل طلایی دهه 90 تیم ملی پرتغال از او به عنوان «سورپرایز» خود نام برده بود، اکنون اما می نگریم که سه باشگاه بزرگ لیگ پرتغال به دنبال بازیکن مورد تایید کارلوس کی روش می باشند تا این نشریه از مهدی به عنوان «دردسر بزرگ» برای این باشگاه ها یاد کند.
به هر ترتیب وقتی تاثیر گذاری و گل هایش را از آن سر دنیا یک به یک مرور می کنیم و می نگریم گل های متناوب و چشم گرد کننده اش را که از عرض رفته و توپ را چسبانده به کنج دروازه تا آن شوت های سرکش و ناگهانی نواخته شده اش که در قعر تور آرام گرفته اند، یک حس خوشنودی و رضایت در باطن مان ایجاد می کند . زندگی به دور از حاشیه برای یک ورزشکار حرفه ای در درجه نخست از شروط موفقیتِ متداوم محسوب می شود. اهمیت دادن و غرق شدن در حواشی ریز و درشت اطراف می تواند یک برکه بدیع را به یک تالاب وهمناک تبدیل کند و در خود فرو افکند.
ابراز خشنودی از این منظر که پسرِ همواره به نظر دمساز و آغشته شده به جنجال و حاشیه های گوناگون و برچسب خورده در کنار پسوند نامش در روزهای پسین، عاقبت قد کشیده و یک سروگردن از آن روزهای پرالتهاب و متلاطم فاصله گرفته خود را در قامت یک طارمی کم حاشیه با لایف استایل جدید و حرفه ای می نگرد. این را می تواند در ظاهر بی آلایش شده اش هم جستجو کرد. بازیکن بی حاشیه که نه دیگر از موهای تیز و صاف شده اش خبری است نه چیز دیگر با همان شکل و شمایلی که از محله های قدیمی جُفره علیباش، تل کوتی، ریشهر و.. بوشهر قد کشیده با همان شماتیک صاف و ساده خود را در سرزمین حاشیهِ شبه جزیره ایبری می نگرد. در میدان پیش می رود و با اتکا به توانایی های فردی خود حرفش را در میدان می زند. بازیکنی که از توانایی های فردی و غریزه گلزنی اش باخبر بودیم.
او که پس از ناکامی و سقوط در سارانسک، برای رهایی از نیش و گزندهای به ظاهر خودی و غیر خودی کوله بست به دل اروپا برای پدید آوردن پلی به سوی موفقیت و پیروزی. حالا اما اسم و رسمش به تسخیر درآورده اند صفحات اصلی روزنامه های پرتغالی و رسانه های داخلی این کشور را. طارمی به ما نشان داده گاهی فاصله شکست و فروریختن و به انحطاط سوق داده شدن دیوارِ ناامیدی تا بام موفقیت و کامیابی می تواند تا چه اندازه کوتاه و مجمل باشد. اگرچه شاید حضور پر حاشیه اش در ایران باعث شود حس دوگانگی کینه توزی و نفرت و یا مسرت از موفقیت کنونی اش در دل و کالبد هواداران یا منتقدانش به نحو دیگری القا شود.
اما چیزی که حائز اهمیت قرار دارد این است که در نهایت باید خرسند باشیم که طارمی در امتداد «موفقیت» بر روی ریل «پیشرفت» به درستی گام بر می دارد و در حرکت است تا اینکه شاید بعد از آویختن کفش هایش با تمامی استعداد های نهفته اش در یک برنامه تلوزیونی با بیننده چند میلیون نفری حاضر شود و با خودستایی و با لبخند های مصنوعی رو در روی لنزهای دوربین به مجریِ غیر فوتبالی برنامه اذعان داشته باشد روزگاری آقای حاشیه فوتبال ایران بوده است!