خب به نام خدای متعال کار رو آغاز میکنیم و ان شا ء الله این آموزش ها که میذارم براتون مفید واقع بشه .....
قبل از اینکه بریم سراغ قافیه باید بگم در ادبیات فارسی حروف به دو قسمت تقسیم میشن
حروف صامت (حروف بی صدا ) حروف مصوت (حروف صدا دار)
حروف مصوت شش تا هستن :
که به بلند و کوتاه تقسیم میشن
بلند ها میشن : و_ا_ی مثل کو، پا ، سی، بی، ما ، بو
کوتاه ها میشن :-َ -ِ -ُ(ببخشید ریز هستن دیگه یکم صفحه رو زوم کنید میبیند همشونو)مثل سَر، دِل، پُل
حروف صامت 23 تا هستن که شامل:
ء(=ع)،ب،پ،ت(=ط)،ج،چ،خ،د،ر، ز(=ذ،ظ،ض)،ژ،س(=ث،ص)،ش،غ(=ق) ، ف،ک،گ،ل،م،ن ،و)در اول کلمه ای مثل کلمه وحید ، یا وجد قص علی هذا....) ،ه(=ح)، ی (دراول کلمه یاد، یاس)
.
.
.
حالا یاد گرفتیم حروف مصوت و صامت رو باید بدونیم اینا موقع تعیین اوزان فارسی به شدت مهم هستن (ان شا ء الله قافیه تموم شد میریم برای اوزان)
برای شروع کار قافیه لازمه قبلش یه غزل بی نظیر از سعدی ببینیم و اول کمی خستگی برامون در بره و بعدش ببینیم قافیه چیه ردیف چیه
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم میرود
با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود
شب تا سحر مینغنوم و اندرز کس مینشنوم
وین ره نه قاصد میروم کز کف عنانم میرود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم میرود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بیوفا
طاقت نمیآرم جفا کار از فغانم میرود
.
.
.
خب این شعر رو خوندید دیگه؟!کامل؟!حالا میخوام توضیح بدم که قافیه کدومه ردیف کدومه
اول بریم سراغ ردیف
ردیف به کلمه ای گفته میشه که عینا بعد از قافیه میاد _همه شعرها قافیه ندارن _ در دریف بلا استثنا کلمه چه از نظر معنی چه از نظر نوع نوشتار و چه از نظر نوع تلفظ تکرار میشه
چرا این نکته رو گفتم؟چون تو فارسی ارایه ای هست به نام ارایه جناس تام(جناس خودش به انواعی تقسیم میشه و ما نمیگیم تا از بحث دور نشیم ) در جناس تام توی یک بیت ممکنه یه کلمه بعد از قافیه بیاد عینا تکرار بشه ولی معنی اون فرق کنه _در جناس تام کلمه عینا از نظر تلفظ و نوشتار تکرار میشه ولی از نظر معنی لغت کاملا فرق داره مثل این بیت فردوسی :
گلاب است گویی به جویش روان
همی شاد گردد ز بویش روان
فردوسی
که در این بین روان اولی به معنی جاری و روان دوم به معنی روح است.اینجا کلمه روان رو میتونیم بگیم قافیه هستن ولی نمیتونیم به عنوان ردیف قبولشون کنیم.
.
.
.
اما بریم ببینیم خوده قافیه چیه؟
به دو قسمت تقسیم میشه واژه های قافیه و بعدش حروف قافیه
توی یه بیت شعر میگیم که این دو کلمه از واژه های قافیه هستن و فاقیه همیشه اخر هر مصرع میاد و وقتی میگیم انی دوکلمه هم قافیه هستن ، منظورمون اینه که حروف مشترک اخر هر واژه یا کلمه هستش ..
ما بدین در نه پی حشت و جاه امده ایم/ از بد حادثه اینجا به پناه امده ایم (حافظ)
توی این بیت که حضرت لسان الغیب هستش دو واژه پناه و جاه چون در حروف اخرشون باهمدیگه مشترک هستن ، پس این دوکلمه واژه قافیه ما هستن
جاه و پناه قافیه هستن
یا این بیت سعدی رو ببینیم :
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
جانم و دلستانم واژه های قافیه هستن و در انم میگیم که اینها مشترک هستن
می رود میشه ردیف این بیت ما
.
.
.
اما برای پیدا کردن حروف قافیه ، به اخر هر دو واژه نگاه میکنیم و اونی که اخر کلمه ها اومدن مشترکن اونا میشن حروف قافیه ما
همین بیت سعدی رو ببینید :
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
گفتیم جانم و دلستانم میشن وازه قافیه ما ولی حروف قافیه ما میشن : ان (حروف اصلی ) _َم میشه حروف الحاقی یعنی بهشون وصل شدن (درسهای اینده یه سری تبصره هستن که بهتون توضیح میدم )
پس اگر گفتن قافیه ما در این بیت کدومه شما میگید : ان
.
.
.
ما بدین در نه پی حشت و جاه امده ایم/ از بد حادثه اینجا به پناه امده ایم
جاه و پناه گفتیم واژه قافیه
اه میشه حروف قافیه که بین هردو مشترکه
.
.
.
دو قاعده مهم از قافیه بگیم و درس اول رو تمام کنیم :
قاعده اول :در شعرهای و یا بیت هایی که اخرشون واژه ها به (ا) و (و) ختم میشن خودشون به تنهایی میتونیم بگیم اینا قافیه هستن و دیگه به قبل و بعد کلمه نگاه نمیکنم
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را/که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را (حافظ
اینجا کلمات دعا و گدا میشن واژه های قافیه
و خوده حرف ا به تنهایی میشه حرف قافیه این بیت ما
مثال برای و
نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین/عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین(حافظ)
اینجا واژه قافیه میشه رو و گیسو
ولی حرف قافیه میشه و
قاعده دوم: همیشه حروف قافیه باید این مدلی باشند که هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش قافیه هستش
مصوت+صامت+(صامت)
مصوت +صامت میشه مثل این
کرشمهای کن و بازار ساحری بشکن/به غمزه رونق و ناموس سامری بشکن(حافظ)
-ِر میشن حروف قافیه ما (اصلی ) و ی که اخرش اومده میشه الحاقی ...
مثال برای
مصوت(فرقی نمیکنه میخواد کوتاه باشه یا بلند ) +صامت+صامت
چنان قحط سالی شد اندر دمشق/که یاران فراموش کردند عشق(سعدی)
-ِشق حروف قافیه
وازه قافیه میشه عشق و دمشق
(این شعر ردیف ندارد )
.
.
مصوت (بلند)+صامت+صامت
کسي دانه نيکمردي نکاشت
کز او خرمن کام دل برنداشت
اشت اینجا میشه حروف قافیه و واژه قافیه میشه نکاشت و برنداشت
خب این درس اول تمام شد ان شا ء الله توی دو قسمت دیگه قافیه رو تموم میکنیم و بعدش میریم سراغ اوزان ....
.
.
.
فعلا دوستان...