آندره آ استراماچونی منتظر از راه رسیدن پیشنهاد مناسب برای به دست گرفتن هدایت یک تیم جدید است.
به گزارش طرفداری و به نقل از اسکای، استراماچونی در سال 2012 در 36 سالگی بدون تجربه مربیگری در سطح بزرگسالان، هدایت اینتری را بر عهده گرفت که کاپیتان آن یعنی خاویر زانتی سه سال بزرگ تر از خودش بود. این مربی ایتالیایی از حس و حال خود پس از رسیدن به آن پست رویایی می گوید.
رختکن تیم در آن زمان مملو از بازیکنان شگفت انگیز بود. لوسیو، (والتر) ساموئل، زانتی، (استبان) کامبیاسو، (دیگو) میلیتو، (دژان) استانکوویچ، (کریستین) چیوو و مایکون. یکی کاپیتان برزیل بود و دیگری کاپیتان آرژانتین؛ من چه کسی بودم؟ هیچکس. پیش خودم گفتم مدیران باشگاه تصمیم گرفتند تو را روی کار بیاورند. آن ها نگاه ویژه ای به تو دارند. پس چشمانت را ببند و به اسم ها توجه نکن؛ فقط به این فکر کن که چه کاری از دستت بر می آید. یادم می آید قبل از بازی با جنوا میلیتو سراغ من آمد. گفت: «مربی، شما خیلی خوب کار کرده اید؛ نگران نباشید. ما روز یکشنبه چهار گل خواهیم زد.» و آن روز پنج گل زدیم!
جایگاه مورینیو نزد استراماچونی
این مربی جوان در آن روزها از حمایت مربی محبوب اینتری ها برخوردار بود: ژوزه مورینیویی که دو سال قبل راهی رئال مادرید شده بود.
مورینیو فوق العاده است. من شناختی از او نداشتم ولی برایم پیام فرستاد تا توصیه هایی بکند و راهنمای من باشد. باورکردنی نبود؛ هرگز آن را از یاد نمی برم. همیشه سپاسگزار او هستم.
استراماچونی افزود:
به لطف بازیکنانم، فصل اول را خیلی خوب سپری کردیم و در فصل دوم تا ماه دسامبر در رده دوم قرار داشتیم اما متأسفانه (ماسیمو) موراتی تصمیم گرفت باشگاه را بفروشد. مالکان جدید تصمیمات متفاوتی گرفتند. تجربه فوق العاده ای در ابتدای دوران حرفه ای من بود که همیشه در قلبم جا خواهد داشت.
تجربه استراماچونی از همکاری با فرناندز
او سپس به مدت یکسال در اودینزه کار کرد؛ جایی که برونو فرناندز جوان یکی از شاگردانش بود.
برونو یکی از بازیکنان مستعد اودینزه بود. او در تیم بازی می کرد ولی نه به صورت مستمر. در حال یادگیری و همچنین بسیار خجالتی بود. او یک انسان خوب و سختکوش است. او حتی در شرایط بد هم همیشه رویکرد مثبتی داشت. هیچگاه سر افکنده نبود و هم تیمی هایش این را دوست داشتند.
استراماچونی از دور نظاره گر عملکرد فرناندز در منچستریونایتد است و امیدوار است که این بازیکن ادامه دهنده راه روی کین، نمانیا ویدیچ و وین رونی باشد.
انتظار نداشتم به سرعت در منچستریونایتد تاثیر گذار ظاهر شود ولی اوضاع آن ها نسبت به قبل فرق می کند. بازیکنان جوان زیادی در تیم حضور دارند و برونو با زیرکی خودش، رهبری تیم را به دست گرفت. کاپیتان منچستریونایتد به طور سنتی کسی است که شخصیت خاصی دارد، هواداران آن را دوست دارند و چه در بین هم تیمی هایش و چه رقبا مورد احترام است. کاپیتان بودن در یونایتد خیلی اهمیت دارد. امیدوارم به این مقام برسد. باید به همین عملکرد ادامه بدهد و احترام بقیه را جلب کند.
استراماچونی از فرناندز به عنوان یک بازیکن خستگی ناپذیر یاد می کند.
یک بازیکن سختکوش نمونه بود. در پایان هر تمرین به او می گفتم باید بعد از ظهر بیایی و به تمرینات اضافی بپردازی و او همین کار را می کرد. هفته ای دو-سه تمرین اضافی داشت و روی تکنیک خودش کار می کرد. در سالن بدنسازی هم به تقویت عضلات خود می پرداخت. او ذهنیتی بسیار قوی دارد. هرگز نگفت: «نه، چرا باید برگردم؟». ویدیوی بازی های شش سال قبل او را با الان مقایسه کنید؛ همه چیز از تلاش و ذهنیت او نشأت می گیرد. خیلی برایش خوشحال هستم.
هواداران منچستریونایتد به سبک خاص پنالتی زدن فرناندز که با پرشی به هوا همراه است، عادت کرده اند.
بسیار خونسرد است و غریزه خطرناکی دارد. نمی دانم آیا در پرتغال هم این حرکت را انجام می داد یا نه ولی در اودینزه این طور ضربه می زد. در آن زمان پنالتیزن ما نبود ولی در تمرینات این کار را انجام می داد.
به عقیده استراماچونی، آرامش بیرون از زمین فوتبال به عملکرد خود درون مستطیل سبز منجر می شود.
خیلی اصرار کردم تا ازدواج کند: «اگر این دختر را دوست داری، با او ازدواج کن.» وقتی این کار را کرد، تماس گرفت و به من اطلاع داد. جالب بود چون از این بابت با او شوخی می کردم.
پس از مربیگری در یونان، جمهوری چک و ایران، استراماچونی آماده بازگشت است. او می گوید در گذشته فاصله چندانی با کار کردن در انگلیس نداشت.
سری آ در ایتالیا اولویت من است. من منتظر فرا رسیدن پیشنهاد مناسب می مانم. در این 12 سال یاد گرفتم که منتظر ماندن برای طرح و برنامه درست بهتر است. شاید این فرصت در بریتانیا باشد. من چهار-پنج سال قبل به شفیلد ونزدی نزدیک بودم. دو سال قبل با استون ویلا در تماس بودم و به واتفورد هم خیلی نزدیک شدم چون همان طور که می دانید، مالک آن مالک اودینزه هم هست. با احترام به سایر لیگ ها، به نظرم لیگ برتر و چمپیونشیپ در دنیا بهترین هستند. برای من چمپیونشیپ یک دسته دو نیست؛ یک دسته یک متفاوت است! من واقعا فوتبال انگلیس را می پسندم.
همچنین بخوانید: