کتاب کوری با عنوان اصلی Blindness اثر ژوزه ساراماگو نویسنده پرتغالی است که در سال ۱۹۹۸ موفق به دریافت جایزه نوبل شد. این رمان ساراماگو را به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ دنیا معرفی کرد. موسسه نوبل در وصف ژوزه ساراماگو و آثارش نوشته است:
به خاطر درآمیختن تمثیلهای پایدار با تخیل، همدردی و تکرار تواناییهای ما در برابر یافتن حقیقت.
درباره کتاب کوری
قبل از هرچیزی باید اشاره کنم که این کتاب آنچنان شما را در مورد چشم و نعمت دیدن به فکر فرو میبرد که بعد از خواندن کتاب ممکن است به خودتان قول دهید که بر هرچیزی بهتر و دقیقتر نگاه کنید. تصمیم میگیرد که به زیباییها بیشتر توجه کنید و آن را بهتر ببینید.
کتاب کوری اما یک داستان تلخ و زجرآور است. اوایل رمان به شدت احساس بدی داشتم و هر چند وقت یک بار کتاب را کنار میگذاشتم تا بتوانم با چشم خودم چیزهایی را ببینم. تا بتوانم نگاه کنم و از فضای کتاب خارج شوم. کتاب به قدری قوی نوشته شده که هرکسی ممکن است تصور کند که چشمهای خودش نیز دچار مشکل شده است.
ژوزه ساراماگو سعی کرده تا میتواند این کتاب را هولناک بنویسد و به اعتقاد من این کار را به خوبی انجام داده است. در طول خواندن کتاب، وحشت میکنید، از انسان متنفر میشوید، ناراحت میشوید و بسیاری از احساسات مخرب دیگر را هم تجربه میکنید، اما همچنان امیدوار هستید، لذت میبرید که در این میان یک نفر میبیند.
کتاب کوری در مورد کور شدن و کور ماندن است. در مورد چشمهایی است که نمیبینند و در مورد چشمهایی است که نمیخواهند ببینند. در مورد بیهویت بودن انسان است و در مورد آخرالزمان.
از روی کتاب کوری در سال ۲۰۰۸ یک فیلم هم ساخته شده است. اما مثل بیشتر فیلمهایی که از روی کتاب ساخته میشود، فیلم کوری هم به خوبی کتاب نبود. اتفاقات داخل کتاب بسیار زیاد هستند و نویسنده با حوصله آنها را شرح داده است اما در فیلم که ۱۲۰ دقیقه هم بود کارگردان فرصت کافی برای نمایش همه آنها را نداشت.
تنها دیالوگهای به یاد ماندنی و اتفاقات برجسته در فیلم به چشم میخورد که منطقی است. به هر حال پیشنهاد ما این است که اول کتاب را بخوانید و بعد فیلم را ببینید.