کتاب داغ ننگ، نوشته ی ناثانیل هاثورن، اولین رمان روانشناسانه ی آمریکایی و داستانی تاریک درباره ی عشق، جنایت و انتقام است. داستان کتاب، حول محور عملی ممنوعه می چرخد که زندگی سه نفر از اعضای یک اجتماع کوچک پیوریتن را برای همیشه تغییر می دهد: هستر پرین، زنی پرشور و تندخو که تاوان گناهش را در سکوت می پردازد؛ کشیشی مورد احترام به نام آرتور دیمسدال که برای مدتی طولانی است که از گناهی سربه مهر در رنج و عذاب است؛ و همسر بدذات هستر، راجر چیلینگورث، که عطشی سیری ناپذیر برای انتقام دارد. فضاها و محیط این رمان کلاسیک کاملا آمریکایی است، اما موضوعات مطرح شده در داستان از قبیل ماهیت گناه، تنازع میان شخصیت فردی و اجتماعی و هزینه های روحی و روانی زندگی در خارج از جامعه، جهان شمول و قابل تعمیم به همگان است. کتاب داغ ننگ که ساختاری به زیبایی تراژدی های یونانی دارد، بر حقیقت نهفته در ژرفای قلب آدمی چون خورشیدی درخشان نور می تاباند.
رمان «داغ ننگ» کتابی است «دور». مخاطب امروز در این کتاب با مردمان دیگری برخورد میکند و حیرتزدۀ سلطۀ وحشتناک کلیسا و آسمان بر زندگی مهاجران اولیۀ نیوانگلند میشود. خوبی رمان تاریخی همین است که راهی را که اروپا و هزینههایی را که داده تا به فرهنگ کنونی برسد جلوی چشممان میدارد.
این رمان اثری مذهبی است که در آن چهرۀ بدون لبخند و عبوس ِ جامعه را نسبت به گناهِ معاشقۀ زنی که چندین سال است شوی به خود ندیده برملا میسازد. در کتاب با چهار شخصیت روبروئیم:
هستر پراین (زنی که داغ ننگ بر سینه دارد)، معشوق او (عالیجناب دیمسدیل)، دختربچۀ کوچک و شیطانش که حاصل گناه است (مروارید) و شوهر پلید و انتقامجویش با نام ساختگی ِ«راجر چیلینگ ورث».
ماجرای کلی کتاب
داستان با صحنۀ مجازات زنی شروع میشود که در غیاب طولانی شوهر _که گمان مرگ وی را در دریاها به وجود آورده_ تن به کامروایی میدهد و از آن واقعه صاحب دختری میشود. و این ماجرا در آن جامعۀ وحشیِ ترتیبنایافته به سان گناهی نابخشودنی و توهین بزرگی به اخلاق قلمداد میشود. زیرا داستن در دورهای اتفاق میافتد که عشق رمانتیک بیمعناست و رابطۀ زن و مرد تنها میتواند بر پایۀ مصالح اجتماعی بنا شود. خود هستر نیز همسرِ مرد دانشمندی است، فاقد جاذبههای جنسی که دائم سرش در کتاب و مطالعه است و سالهاست که برای تکمیل علم طب از مهاجرنشین رفته و بازنگشته است!
در این داستان با چهرۀ وحشتناک مذهب یا به قول «سیمین دانشور» پروتستانهای خشکه مقدس روبرو میشویم اما در کنار آن انسانسازیِ اعتقاد را نیز میبینیم. از جذابیتهای بزرگ و مسحورکنندۀ کتاب خلق شخصیت قوی، تأثیرگذار و جذاب هستر پراین است.
قهرمان این کتاب زنی است که بدترین خشونتها و بیمهریهای کلیسا و جامعه را تحمل میکند، از بین مردم رانده میشود اما حاضر نمیشود نام شریک عشق خود را بر زبان آورد. فداکاری هستر و هیچ نگاه شماتتبار و طلبکارانهای نداشتن از مرد، ما را با چهرهای آگاه و مسئول در برابر اعمال خویش مواجه میسازد. هرچند او هم نگاهی مذهبی دارد اما آزاداندیش است. میتوان گفت در این داستان ما زندگی و مصائب یک زن دگراندیش را مشاهده میکنیم.
رمان داغ ننگ درسهای بسیاری برای مردم امروز میتواند داشت. مثلاً اینکه یک اشتباه وحشتناک در گذشته میتواند دقیقاً نقطۀ شروع زندگی باشد نه پرتگاه و پایان رقّتآور آن. هستر پراین با رفتار ددمنشانۀ مردم از تنهایی و انزوا درسها آموخت و به ورطۀ اشتباهات بیشتر درنیفتاد و برعکس از همان لحظه آن داغ مانند علامت سحر آمیزی بود که او را در مسیر تقوا و درستکاری و پرورش ویژگیهای والای انسانی یاری میداد. کشیش نیز تحتتأثیر شخصیت تابناک این زن تغییر یافت و کاری را انجام داد که به نظرش درست مینمود و توانست ظاهر و باطن یکی باشد. او هم عاقبت آزادی را تجربه کرد و خودش شد. هستر ِداغ ننگ خورده در این داستان آنگونه انسانی و والا میشود که مردمان دردمند به او پناه میآورند. صداقت او در قبول گناهش از او یک قدیس میسازد و داغ ننگ او برای جامعه رنگ میبازد و به نشان احترام بدل میشود. (گاهی کمبودهای ما نسبت به دیگران دقیقاً نقطۀ قوت ماست که نمیگذارد غرق امور روزمره شویم.)
هرچند این داستان ناکامی انسانها از دست باورهای خرافی و حرام شدن زندگیهای روحی را نمایش میدهد اما هستر سمبلی است از انسانی که در زندان، در بدترین دورهها و شرایط نیز زندگی آزاد، پاک و اصیلی را برای خود به وجود میآورد و عاقبت به خیر میشود.
شب خوش