شعر از خودمه✒️
دوستان لطف داشتن از اولین دکلمه ای که ریکورد کردم تعریف کردن و پیشنهاد دادن باز هم ضبط کنم، اینم دومین کارم😅
لطفا هندزفری بذارین🥲🤝🏻
امیدوارم دوست داشته باشین✨️🎼
چه از من میماند
در بطنِ این دیوارهای توخالی؟
من که آوارهای را پناه ندادم،
من که از دلتنگیِ شب
تنها سوسوی چراغهایِ عابرِ خسته را به یاد دارم.
چه از من میماند
در انحنای پوسیدهٔ چهرههایی
که به خاک تن می دهند
و در آخرین پناهگاه امن گیتی
رویایی ناشناخته را،
می پرستند
چه از من میماند—
من که سازی نساختم
از ادراکِ عمیقترین ترانهٔ شب؛
ترانهای که از تلاقی میلیونها
سنجاقک
زیرِ ژرف ترین رگ های شب
قویتر بود.
چه از من میماند
در ذهنِ کسی
که هیچگاه
به یادِ من
شبی را صبح نکرد؟
آنکس که دلتنگی های مرا
چو نامه ای بی پاسخ
روانه ی خواب هایم می کرد
چه از من میماند
در هنگامهای
که آفتاب، مهرِ سکوت میزد
بر چشمهای خستهاش.
_و ماه،
آن خستگی ناپذیرترین همدم
دنباله ی تنهایی هایش را
از سر می گرفت
چه از من می ماند
در مغناطیسی ترین ناحیه ی کویر
همان جایی که ناشناخته ها
سزاوارِ یک فریادند.
پس میگذرم—
از دشتی
گمشده در مه.
میگذرم
از وجود رد پاهایی
که پاک خواهند شد
به دست های پاک نسیم
و شبحوار و سرگشته،
سلام مرا به قلهها خواهند رساند
هرگاه که برف، پر کند
خاطرِ کوهستان را
از تاریکترین سرمستی چنارها
و روشنترین کابوسِ درهها؛
همان جایی
که تو را دفن کردم—
تو را
که میخندیدی
به دلخراشترین سکوتِ من...
تو را
که می دانستی
به بغض نگاهم،
یک پاسخ بدهکاری.
" Vague"