دوستان عزیز امروز مطالبی از تاریخچه ساز در ایران و نوع های مختلف تهیه کردم امیدوارم مفید باشه براتون امروز سازهای زهی معرفی میشوند
«تاریخچه ساز در ایران و انواع آن»
نقوش موجود بر روي سفال هاي پيش از تاريخ در مناطق مختلف ايران مانند تپه سيلک کاشان، چشمه علي شهر ري و اسماعيل آباد قزوين و... گوياي وجود مراسم آئيني است که در آن ها نقش ساز نيز ديده مي شود. تصوير مهر چغاميش(مربوط به 3400 سال ق.م) بيانگر رواج چنگ در ايران است. ظاهراً اين ساز پايه و الگوي اوليه اي براي ديگر سازهاي زهي بوده است. البته اسناد موجود حاکي است که مصريان اولين ملتي بوده اند که چنگ داشته اند.در تصاوير بجا مانده در حجاري ها، ظروف و... هخامنشي و ساساني اهميت موسيقي و مسيقيدان ها و نيز وجود موسيقي مذهبي، رزمي و بزمي به وضوح مشهود است. در اين دوره سازهاي کرناي، رباب(غژک)، بربط، تنبور، چنگ، بوق، سرنا، شيپور، ناي، ارغنون، دف، چغانه و قاشقک رايج بوده است و خنياگران(نوازنده ها) به طبقه سوم جامعه تعلق داشته اند. از مشاهده مجسمه هاي کوچک به دست آمده از شوش با نام نوازندگان، فرم سازها، نحوه بدست گرفتن و جزئيات آن ها مي توان آشنا شد. بديهي است سازها به مرور و طي مراحل مختلف تکامل يافته اند و بسته به کاربرد آن ها(سازهاي رزمي، مذهبي، بزمي يا گونه هاي ملي) در دوره هاي مختلف تاريخي، نشيب و فرازهاي گوناگوني را طي کرده اند.حد فاصل دوره ساساني تا صفويه تحول چنداني در ساخت سازها به چشم نمي خورد. از دوره صفويه به بعد نيز شواهدي که دال بر وجود انواع سازها و سير تکاملي برخي از آن ها است منحصر به وجود نقش برخي سازها در ديوار نگاه ها و مينياتورها مي باشد.در زمان ناصرالدين شاه قاجار با تأسيس دارالصنايع واقع در جنوب شرقي سبزه ميدان تهران و با گرد هم آمدن گروهي هنرمندان در فنون و رشته هاي مختلف هنري، هنرمندان ساز چون استاد فرج اله، حاج طاهر، خاچيک، هامباسون، يحيي و سيد جمال حضور داشته اند.از آنجا که موسيقي به عنوان يکي از ارکان مراسم، جشن ها و آئين مختلف، در فرهنگ بومي، مذهبي و ملي اين سرزمين جايگاه ويژه اي داشته، ساخت سازهاي ايراني نيز همواره از مراتب خاصي برخوردار بوده است و حضور هنرمنداني کمال گرا و مبتکر در ساخت سازهاي ايراني به خوبي مشهود است.
انواع ساز
سازهاي ايرانی از حيث جنس به سه گروه فلزي، سفالي و چوبي تقسيم مي شوند:
1- فلزي: اين سازها معمولاً از جنس برنج يا مس هستند و به طريق ريخته گري يا چکش کاري ساخته مي شوند.
2- سفالي: اين سازها همان طور که از نامشان پيداست از جنس سفال(گل رس پخته شده) مي باشند، برخي تنبک ها و سازهاي بومي مانند طاس هاي پوستي و فاقد پوست از سفال ساخته مي وند.
3- چوبي: اين سازها به طريق ترواش و برش ساخته مي شوند، اين گروه بيشترين و متنوع ترين سازها را در خود جاي مي دهد و آنجا که سخن از نواختن يا ساختن سازهاي ايراني است بيشتر اين سازها در ذهن تداعي مي گردد.
از لحاظ نوع و شکل توليد صوت به سه گروه سازهاي زهي، بادي ضربي تقسيم مي شوند:
(سازهاي زهی)
«تار»
کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته میشود که هرچه این چوب کهنهتر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پردهها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه میشوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشستهای است. تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیمهای آن بیشتر است. جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده میشود. از لحاظی ساز تار به سهتار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سهتار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است برای این پوست معمولاً از پوست بره تودلی یا بزی استفاده میشود. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم میشود که قسمت کوچک را نقاره میگویند. روی کاسه و نقارهٔ تار پوست کشیده میشود. خرک تار بر پوست کاسه تکیه کردهاست. قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته (گردن) متصل شدهاست. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر است و بر کنارههای سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شدهاست که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه میشود. دور دسته، پردههایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شدهاست. تعداد پردهها امروزه ۲۸ است. سازهای قدیمی با تعداد ۲۵ پرده ساخته میشدهاست. جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شدهاست. تعداد سیمهای تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور میکند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشیها داخل و در آنجا به دور گوشیها کشیده میشوند. سیمهای ششگانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک میشوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک میشوند
«دو تار»
دوتار پیشینهای چند هزار ساله دارد. امروزه حوزههای نواختن دوتار عبارتاند از شمال خراسان در شهرهای قوچان، بجنورد، شیروان، اسفراین و درگز و آشخانه و جنوب و شرق خراسان در شهرهای تربت جام، تایباد، نیشابور،فردوس، بیرجند، بجستان، بردسکن، قائنات،، کاشمر، باخرز، خواف و سرخس وگناباد و سبزوار و نواحی ترکمننشین شمال شرق از جمله استان گلستان و بخش علیآباد کتول همچنین برخی مناطق استان مازندران. این ساز در نواحی مختلف، با اندکی تغییر در شکل و نحوه نوازندگی دیده میشود.دوتار شمال خراسان دارای کاسهای گلابیشکل و دستهای نسبتاً دراز و دو رشته سیم (تار) است. طول دستهٔ آن حدود ۶۰ سانتیمتر و کل ساز حدود ۱ متر است. قسمت گلابیشکل این ساز از چوب درخت شاهتوت و دستهٔ آن از چوب زردآلو یا درخت گردو ساخته میشود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده میشد.
«سه تار»
سهتار پیشتر همخانواده با سازهایی چون دوتار و تنبور بودهاست و امروزه به تار بسیار نزدیکتر است. در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سهتار بسیار رواج دارد؛ گرچه بیشتر برای تکنوازی مورد استفاده قرار میگیرد. این ساز برای هر دستگاه کوک ویژهای دارد ولی فاصلهٔ چهارم یا پنجم پایین رونده معمولاً بین سیمهای اول و دوم ثابت است.در ساخت ساز سهتار از چوب (معمولاً گردو و توت و افرا) برای بدنه، و (توت) برای صفحه و (گردو) برای دسته و از فلز (برنز و فولاد) برای سیمها و از استخوان برای تزئینات دسته، شیطانک و گاهی اوقات سیمگیر استفاده میشود.
«عود»
سازی ایرانی از ردهسازهای زهی زخمهای است که در خاورمیانه و کشورهای عربی شمال آفریقا رواج دارد.
«تنبور»
تنبور سازی است که دستهای بلند و کاسهای گلابی شکل دارد و معمولاً از چوب توت ساخته میشود. کاسه آن به دو صورت یک تکه (کاسهای) که از قدیم مرسوم بوده و چند تکهای (ترکهای یا چمنی) است که به تقلید از کاسه سه تار در دهههای اخیر ساخته شدهاست. طول این ساز در بین ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر و دارای سه سیم است، یکی واخوان و دو سیم اصلی. در زمان قدیم به گفته فارابی از یک یا دو سیم اصلی استفاده میشده است که اکنون به صورت سه سیم معمول است. این ساز دارای چهارده پرده (دستان) و فاقد ربع پرده میباشد. در نواختن آن دو نوع کوک رایج است. ابتدا کوک هفت دستان (برز) و دیگری کوک پنج دستان (ته رز) که نوازندگان امروزی بیشتر از کوک سیم اصلی دو(C) و سیم واخوان سل(G)استفاده میکنند. تنبور را با چهار انگشت دست راست و بدون استفاده از مضراب مصنوعی مینوازند و تکنیکهای دست چپ آن شبیه دیگر سازهای زهی دسته دار مانند تار و سه تار است و مضرابهای اصلی آن عبارتند از انواع مضراب راست، چپ و شُر انواع مضراب ریز، گلریز، غنچه، دوچپ (دوتک) و …
«رباب»
یک ساز قدیمی است که خاستگاه آن خراسان دوره اسلامی، سیستان و بلوچستان و افغانستان میباشد.این ساز با نام رباب بیش از یک هزار سال قدمت دارد و نام پارسیاش رواده میباشد. در متون باستانی و یونانی و به ویژه در لاتین «پندورا پرزاروم» نگاشته شدهاست.
«کمانچه»
نخستین نشانههای تاریخی دربارهٔ کمانچه در کتاب موسیقی الکبیر اثر ابونصر فارابی در سده چهارم هجری دیده شدهاست.او در این کتاب از کمانچه با نام عربی آن، رباب یاد میکند. کمانچه در دوران صفویه و قاجاریه جزو سازهای اصلی موسیقی ایران بودهاست. نخستین صدای ضبطشده کمانچه به اوایل قرن بیستم میلادی بر میگردد.ساز کمانچه به همت سازمان میراث فرهنگی در آذر ماه ۱۳۹۶ به ثبت جهانی در سازمان یونسکو رسید.کاسه ساز کروی و توخالی و معمولاً از جنس چوب توت است که به صورت ترکهای (تکههای باریک چوب که در کنار هم چسبانده میشود) ساخته میشود و مقطع نسبتاً کوچکی از آن در جلو به دهانهای اختصاص یافته و روی دهانه پوست کشیده شده و بر روی پوست، خرکی تقریباً شبیه به خرک تار و نه کاملاً عمود بر سیمها قرار گرفتهاست. دستهٔ ساز، لولهای تو پر است و بهطور نامحسوس به شکل مخروط وارونه خراطی شدهاست. انتهای بالایی این لوله؛ توخالی و در طرف جلو شکاف دارد که نقش جعبهٔ گوشیها را مییابد. دسته فاقد پرده میباشد. سر ساز متشکل است از جعبهٔ گوشیها که در دو طرف آن هر یک دو گوشی کار گذاشته شده و یک قبه که در بالای جعبه قرار گرفتهاست. طول ساز تا سر قبه حدود ۸۰ سانتیمتر است.
«سنتور»
سنتور ساز زهی موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناختهاست: «از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخمهٔ چوبی (مضراب) نواخته میشود. رایجترین نوع سنتور (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دستههای ۴ تایی و در ۱۸ دسته تقسیم میشود.پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفتهاست، چنانکه امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود.بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگریها و مینیاتورهای سدههای پیش، آنچه که ما دست ورزه به نام سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنانکه سنتورهای محمدصادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دوران قاجار متعلق به وی میباشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور دست ورزی است.
«قانون»
پیشینه ساز قانون به خانوادهی یک ساز قدیمی به نام سیتار برمیگردد که در قرنهای میانه به اروپا راه یافته است. برخی بر این باورند که این ساز را افلاطون اختراع کرده است و بسیاری هم آنرا به فارابی دانشمند ایرانی نسبت میدهند، برخی دیگر زادگاه آنرا خراسان و یا موصل می دانند، ولی هیچ کدام از اینها دارای سند و مدرک معتبری نمی باشد. ریشه ساز قانون ایرانی است که بعد از اسلام به موسیقی عرب نیز راه یافت. این ساز تا دوره صفویه هم چنان درایران متداول بود. ولی پس از افول امپراطوری صفوی و اشغال ایران به وسیله افغان ها، خیلی از جلوه های هنری من جمله ساز قانون به فراموشی سپرده شد. حقیقت این است که در فرهنگ کلاسیک شرق، ردی از سازهای خانواده سیتار پیدا نشده و سر منشاء قانون نیز، مثل سرچشمه خیلی از سازهای دیگر، تاریک مانده است.آنچه بیشتر محتمل میرسد این که ساز قانون از سرزمینهای شرق نزدیک، به اروپا رسیده و در کشورهای اروپایی با مکانیزه کردن آن، بزرگ ترين ساز کلاویه دار سیمی را ساخته و پرداخته اند. قدیمی ترین سند مربوط به آن در کتاب موسیقی الکبیر فارابی است. این دانشمند و موسیقیدان سرشناس جهان اسلام در قرن چهارم هجری (دهم میلادی) با بررسی عمیق سازهای متداول زمان خود، اسناد ارزشمندی را به یادگار گذاشت. جالب است بدانید که ساز قانون زیبا از خاور نزدیک به اروپا برده شده و با تغییراتی روی آن مورد استفاده قرار گرفته است.ساز قانون شامل جعبه ای چوبی به شکل ذوزنقه است تعداد زیادی سیم نایلونی و فلزی به دو سوی جعبه وصل میشوند و در مسیر خود از روی خرک چوبی که بر قطعه کوچکی از پوست حیوان تکیه دارد، عبور می کنند. سیمها از رودهٔ گوسفند یا نوعی نایلون ساخته شده، که به دور گوشیهایی که وضع ستونی دارند، پیچیده می شوند. وسیلهٔ نواختن ساز قانون، مضرابی است که توسط انگشتانه به انگشت سبابه می کنند. هر لرزش سیم به خرک منتقل میشود و در نتیجه پوست به لرزه در می آید