پرسپولیس و استقلال به غیر از تمام مصائب و مشکلاتی که دارند، گرفتار درگیری خود ساخته ای هستند که هیچ کمکی به بالا رفتن روند فنی شان نمی کند.
به گزارش طرفداری، این یک واقعیت است که شبکههای مجازی این روزها جزئی جدا ناپذیر از زندگی مردم سرتاسر دنیا بوده و جالب این که برای بسیاری از ستاره های ورزش و سینما ملاکی برای محبوبیت آنها شده است. همان هایی که رفته رفته واژه سلبریتی را برای خود انتخاب کرده اند و گاهی تا جایی پیش رفته اند که بسیاری از اوقات میتوانند درآمدزایی فوق العاده ای داشته باشند.
این گونه است که میبینیم فوتبالیستها و مربیان، فارغ از دستمزدهای کلانی که بابت نقشآفرینی فنی درون زمین مسابقه یا روی نیمکت دریافت می کنند، مبالغ زیادی نیز از فضای رسانهای، مجازی و تبلیغاتی دریافت می کنند. پولهایی که آسان به دست میآیند و پیششرط آن ها شهرت و ضریب نفوذ اجتماعی بالاست.
اما موضوعی که در فوتبال ما به شکلی معکوس مشاهده می شود اینجاست که به جز کل کل های عجیب و غریب پیشکسوتان و هوادران در فضای مجازی، بسیاری از تصمیمات فنی و انضباطی نیز از طریق فضای مجازی گرفته می شود.
مربی که می بیند بازیکن اش برخی انتقادات فنی منتقدان را لایک کرده و خیلی راحت بازیکن را به همین دلیل روی نیمکت می نشاند یا بازیکن که دنبال این است تا در فضای مجازی یارکشی کند و با جذب ادمین های مجازی در مقابل مربی و مدیر صف آرایی کند.
فضای مسمومی که بسیاری از حقایق فنی را در نطفه خفه می کند. بازیکن فن ها از یک سو مقابل هر جریانی که بازیکن محبوب شان را به نقد بکشد، سمپاشی می کنند و مربی فن ها هم حق هیچ گونه اظهارنظر فنی را به تو نمی دهند و دردناک اینجاست که حتی به رغم ضعف مفرط بازیکن در زمین و تصمیمات اشتباه مربی در ارنج و تعویض و اتخاذ تاکتیک و سیستم اشتباه، مجبوری سکوت اختیار کنی چرا که زامبی های مجازی در کمین نشسته اند!
موضوع وقتی دردناک تر می شود که می بینیم مربیان و مدیران به جای این که تمرکز خود را روی مسائل فنی بگذارند، بیشتر ساعت خود را در فضای مجازی می گذرانند و توجه شان به منشن ها و تگ هایی است که برای آن ها ارسال شده است. آن ها بیش از این که متوجه نقاط ضعف و قوت بازیکنان شان در زمین تمرین باشند، عملکرد شاگردانشان را در فضای مجازی چک می کنند تا ببینند چه پست ها و استوری هایی منتشر شده است. مربیانی که آن قدر وقت اضافه دارند تا ببینند شاگردشان کدام خبرنگار منتقدی را لایک کرده تا خیلی راحت او را روی نیمکت بنشانند.
حالا دیگر توانایی های یک خبرنگار و تحلیل گر، به تحلیل درست و نقد راهگشایی که ارائه می دهد نیست، بلکه متر و میزان حرفه ای بودن این است که این خبرنگار و کارشناس تا چه اندازه "در خدمت" و همسو است!
البته که در این میان مربی مثل محمود فکری سعی می کند این آسیب را به حداقل رسانده و استفاده از اینستاگرام را محدود کند اما چه کسی است که نداند نه فکری و نه هیچ کس دیگری نمی تواند این قدرت را از بازیکن بگیرد که در فضای مجازی فعالیت نکند.
حالا خیلی راحت بازیکن با فعالیت هایی که پشت پرده انجام می دهد با چند ادمین کم سن و سال روی هم می ریزد تا اگر از ترکیب بیرون ماند مربی را به مسلخ ببرند و هر کارشناس منتقدی را سلاخی کنند و از سوی دیگر، مربیان نیز با همین روش هر صدای مخالف را خفه کرده و به هیچ خبرنگاری اجازه نمی دهند تا در مورد تعویض ها و ارنج سوال فنی بپرسد.
جریاناتی که فقط و فقط در ایران دیده می شود و کم کاری ها و ولنگاری های فنی تحت تاثیر لابی با صفحه های پر طرفدار، قرار می گیرد. شاید باید یک تحقیق صورت بگیرد برای رسیدن به جواب این سوال که در کدام کشور دنیا مربیان و بازیکنان مطرح تیم های بزرگ باشگاهی، مثل مربیان و بازیکنان پرسپولیس و استقلال این همه درگیر اینستاگرام و فضای مجازی هستند؟
باورش سخت است اما در فوتبال ما مربیانی هستند که قبل از هر تمرین، چند دقیقه ای کنار زمین، بازیکنان را برای فعالیت های مجازی شان توبیخ می کنند. بازیکنان این تیم لیگ برتری می توانند گواهی بدهند بارها دستیار سرمربی به آنها گفته چرا فلانی را لایک کردید یا چرا برای بهمانی کامنت گذاشتید و یا چرا وقتی سرمربی پست گذاشت، در تاییدش کامنت نگذاشتید؟
همچنین بخوانید:
خروج دسته جمعی استقلالی ها از اینستاگرام
محمود فکری: فضای مجازی به استقلال ضربه زده است
تمجید محمد دانشگر از یحیی گل محمدی