استقلال و نساجی در هفته چهاردهم رقابت های لیگ بیستم به مصاف هم رفتند و این بازی با پیروزی 1-0 آبی ها به پایان رسید تا صدر جدول دست نخورده باقی بماند.
به گزارش طرفداری، استقلال در حالی به مصاف نساجی رفت که ترکیب این تیم نسبت به دیدار گذشته باز هم دستخوش تغییراتی شده بود.
محمود فکری پس از این که حسین حسینی در بازی مقابل نفت مسجد سلیمان 3 امتیاز را از آبی ها گرفت، او را نیمکت نشین کرد و رشید مظاهری را درون دروازه استقلال قرار داد.
عارف غلامی، سیاوش یزدانی و محمد دانشگر سه مدافع میانی ای بودند که در این دیدار مورد استفاده قرار گرفتند. آبی ها در بازی قبل هم از همین سه مدافع میانی استفاده کردند. در بازی گذشته مقابل نفت مسجدسلیمان مدافعان استقلال اشتباه تاثیر گذاری نداشتند و محمود فکری به این اطمینان رسیده بود که استفاده از این سه مدافع می تواند خیال کادر فنی را راحت کند.
بابک مرادی و وریا غفوری پیستون های چپ و راست استقلال در بازی مقابل نساجی بودند.
فرشید اسماعیلی، مهدی مهدی پور و داریوش شجاعیان سه هافبک استقلال در این بازی و مهدی قائدی و ارسلان مطهری هم مهاجمان استقلال در این بازی بودند.
آرایش استقلال؛ چرا عرض 5 نفره تشکیل نمی شد؟
استقلال در این دیدار سه دفاعه بازی کرد، البته باید به این نکته توجه کنیم در فوتبال مدرن بازیکنان خیلی محدود به پست و نقطه خاصی از زمین نمی شوند و در بازی هر تیم می تواند آرایش های مختلفی را به خود بگیرد. یکی از سوالاتی که در ذهن مخاطب پس از تماشای بازی استقلال در نیمه اول به وجود می آمد این بود که اگر سیستم استقلال 3 دفاعه است چرا با به عقب آمدن پیستون ها عرض 5 نفره آبی ها در خط دفاعی شکل نمی گیرد.
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم نساجی در مقابل استقلال Low Block بازی می کرد (Low Block یک تاکتیک دفاعی است که در آن، یک تیم از عمق اقدام به دفاع کردن میکند؛ به این معنی که آنها، به آن مقدار فضایی محدود میشوند که تیم حریف ناچار به استفاده از آن است. در نتیجه، گلزنی برای تیم رقیب بسیار مشکل خواهد شد زیرا فضایی در محدودهی میانی زمین برای بازیسازی وجود ندارد.) نساجی با این شیوه که به زبان عامیانه همان بازی فشرده و بسته است، مالکیت توپ را در اختیار استقلال قرار داده بود و آبی ها بیشتر زمان بازی در فاز انتقال توپ به خط حمله بودند به همین دلیل صحنه های کمی در بازی به وجود می آمد که استقلال نیاز داشت ساختار دفاعی خود را کامل کند و در موضع دفاع کردن قرار بگیرد. به همین دلیل وریا غفوری، پیستون راست استقلالی ها در بسیاری از صحنه ها نیاز نمی دید به عقب برگردد و جای خالی او را هم محمد دانشگر به راحتی پر می کرد. پس در این بازی کمتر مشاهده کردیم آبی ها عرض 5 نفره خود را تشکیل دهند و به دفاع کردند بپردازند. در واقع آنها نیازی به این کار نداشتند.
باید به سن وریا غفوری و تمایلش به حضور در خط حمله هم اشاره کنیم آمار ها نشان می دهد اکسیژن دریافتی بدن بعد از سنین 28 الی 30 سال چیزی حدود 20 درصد افت می کند و همین قضیه توان هوازی بازیکن فوتبال را پایین می آورد و تمایل او را برای ایستا بازی کردن بیشتر می کند. البته در این قضیه استثنائاتی هم وجود دارند که به دلیل مسائل ژنتیکی این افت اکسیژن تاثیری روی توان دوندگی شان نمی گذارد و به هر حال باید به این نکته توجه کنیم که کاپیتان آبی ها هم در اواخر دوران بازی خود قرار دارد و شاید بازی دادن او در نقش یک پیستون رونده که نیاز به دوندگی بالایی دارد کار درستی نباشد مگر این که وظایف و شعاع حرکتی او از طرف کادر فنی محدود تر شود. وریا با ضریب هوشی بالایی که دارد، جایی در زمین مستقر می شود که نیازی به رفت و برگشت های پرتعداد و پر تکرار نداشته باشد. این روش مقابل تیم هایی مثل نساجی امروز مجید جلالی که میلی به هجوم گسترده ندارند، ضربه ای به تیم نمی زند. وریا غفوری در دیدار مقابل نساجی تمرکزش را روی مسائل هجومی گذاشته بود و تنها 47 بار توپ را لمس کرد و به نوعی در بازی محو شد. همین قضیه در اواخر بازی هم صحنه های عجیبی را خلق کرد...
بازی با سه مدافع مساوی با بازی با یک یار کمتر در برنامه های هجومی
باید به این نکته هم اشاره کنیم تیم هایی که معمولا سه دفاعه بازی می کنند برای تشکیل عرض 5 نفره شان ناگریز یک نفر را از خط میانی خود کم می کنند و همین قضیه ممکن است برتری عددی را به حریف در نقاطی از زمین هدیه کند، برخی سرمربیان برای رفع این مشکل هنگام دفاع، این عرض 5 نفره را تشکیل نمی دهند و با 4 مدافع به دفاع می پردازند نمونه بارز این قضیه هم کاری است که آندره آ پیرلو در یوونتوس انجام می دهد و در حالی که در هنگام حمله تیمش آرایش 3 دفاع دارد برای دفاع کردن سیستمش را به 2-4-4 سوییچ می کند. البته حضور بازیکنی مثل کوادرادو در آن سیستم بسیار حیاتی است و اجرای این شیوه نیاز به مهره های خاصی دارد.
محمد دانشگر در نقش Sweeper
محمد دانشگر نسبت به دو مدافع دیگر استقلال نقش متفاوت تری را برای استقلال محمود فکری ایفا می کرد. دانشگر در این دیدار نقش یک Sweeper را برای تیمش بازی می کرد. بازیکنی که در نقش Sweeper بازی می کند علاوه بر این که باید فضاهای خالی خط دفاع را پوشش دهد و در کار های دفاعی شرکت کند، باید از قدرت بازی خوانی بالایی برخوردار باشد و برای بازیسازی به خط هافبک تیم اضافه شود. بازیسازی استقلال از دفاع و از محمد دانشگر آغاز می شد و دانشگر هم برای ایفای نقشش جلوتر از سایر مدافعین با قدرت حمل توپی که داشت آغاز گر حملات بود. طبق آمار متریکا دانشگر در این دیدار 112 بار توپ را لمس کرد و از این حیث بعد از مهدی مهدی پور که 113 لمس توپ داشت در رتبه دوم قرار دارد.
یکی از مشکلات اساسی استقلال هنوز هم مواجه با تیم هایی است که Low Block بازی می کنند و آبی ها برای شکستن خط دفاع حریف در چنین بازی هایی همیشه به مشکل می خورند. سایپا استقلال را با همین ترفند شکست داد، نفت مسجد سلیمان از آبی ها مساوی گرفت و حالا هم اگر شوت فرشید اسماعیلی نبود معلوم نبود چه نتیجه ای برای استقلال در این دیدار حاصل می شد.
استقلال و کابوس Low Block
برای شکستن خط دفاعی حریف در چنین بازی هایی ترفند های زیادی مثل حرکتهای بدون توپ موثر در خط دفاعی، اورلود در فلنک ها (برتری عددی در کانال های کناری)، انجام کارهای ترکیبی در هالف اسپیس ها (فاصله بین کانال های مرکزی و میانی) و ... وجود دارد اما استقلالی ها با این که 14 بازی در این فصل انجام داده اند در هیچکدام از این فاکتور ها به مهارت نرسیده اند. البته در نیمه دوم با تعویض هایی که انجام شد و با رهاسازی مهره ای مثل بابک مرادی استقلال به خوبی نبض بازی را در دست گرفت و توانست علاوه بر یک گل به یک پنالتی هم برسد. این که استقلال در این فاکتورهای مهم به مهارت نمی رسد، ایراد از بازیکنانش نیست. استقلال دائم در حال تغییر است و مهارت در هر کاری با استمرار و تکرار به دست می آید. بازیکنان باید به بازی کنار هم عادت کنند، این عادت با تغییر پی در پی به دست نمی آید.
تعویض وریا غفوری و به زمین آوردن محمد نادری به جای داریوش شجاعیان باعث شد بابک مرادی از نقش یک پیستون خارج شود و در زمین آزاد باشد که همین قضیه هم باعث خطرناک تر شدن حملات استقلال شد. استراتژی استقلال در نیمه دوم و تعویض های این تیم به خوبی آبی ها را به موقعیت هایی می رساند که شاید در 60 دقیقه ابتدایی از آن ها محروم بودند اما شاید اگر استقلال با همین برنامه ها از ابتدای بازی به میدان می رفت می توانست نظرات نسبت به خود را مساعد تر کند.
استقلال چهاردهمین بازی فصل را هم انجام داد اما هنوز هم که هنوز است این تیم به لطف تعویض های نیمه دومش بازی مقابل تیم های دفاعی را پیروز می شود و همچنان هم کسی نمی داند استقلال با چه آرایشی وارد زمین مسابقه می شود..
اگر محمود فکری این نقدها را به حساب دشمنی نمی گذارد، بد نیست یک بازنگری در تصمیم های فنی خود داشته باشد. یک مربی معمولا یا ابتدا سیستم را می سازد و سپس نفر را در آن سیستم جا می اندازد و یا اگر زمان نداشته باشد، آن قدر نفرات را کنار هم به کار می گیرد که آنها با عادت به هم و هماهنگی با هم، سیستم را بسازند. فکری وقتی خودش اصرار دارد بگوید در استقلال زمان نداشته، چرا اصرار به ساختن سیستم با تغییرات پی در پی می کند. این تیم با تکرار و تکرار زودتر به هماهنگی می رسد. به بازی های اخیر استقلال نگاه کنید. معمولا فکری همان ترکیب و تاکتیکی که 30 دقیقه پایانی بازی قبلی از آن بهره برده را تبدیل به آرایش جدید تیم در بازی بعدی می کند. این روش یعنی سرمربی به برنامه خودش اعتماد ندارد و فقط پی تغییراتی که جواب داده را می گیرد، به این امید که در بازی بعد هم جواب بدهد، غافل از این که حریف بعدی هم چشم دارد، آنالیزور دارد، بازی قبلی را می بیند، تمرین می کند و این برنامه ها را از کار می اندازد.
البته همین که استقلال برنده از زمین بیرون آمد و صدر جدول را حفظ کرد، امتیاز خوبی است که به محمود فکری این آرامش و احساس امنیت را می دهد که با خیال راحت تری به فکر بازی های بعدی باشد.