لاهیجان (به گیلکی: لاجؤن) مرکز شهرستان لاهیجان، بزرگترین شهر شرق استان گیلان و نود و پنجمین شهر پرجمعیت ایران است. لاهیجان یکی از شهرهای گیلک نشین است و مردمان آن به زبان گیلکی سخن میگویند. این شهر در ناحیه کوهپایهای قرار دارد و تپهماهورهای آن را بوتههای چای پوشاندهاست. لاهیجان در شرق سفیدرود و در ارتفاع ۴ متری قرار دارد. این شهر در سال ۲۰۱۷ با ۱۰۱٬۰۷۳ نفر جمعیت سومین شهر پرجمعیت گیلان (پس از رشت و انزلی) است. همچنین لاهیجان زمانی شهر اصلی و مرکز اداری (دارالملک) کل ایالت و پایتخت تاریخی بیه پیش بود.از دانشگاه های این شهر میتوان به دانشگاه آزاد اسلامی، دانشکده فنی و مهندسی رجایی. موسسه آموزش عالی دیلمان و اندیشمند اشاره نمود.
دربارهٔ وجه تسمیهٔ «لاهیجان»، نظریات مختلفی وجود دارد:
شهر ابریشم: عدهای معتقداند این نام ریشه در ویژگی اقتصادی این شهر دارد. به گونهای که واژهٔ لاهیجان عربیشدهٔ لاهیگان است و لاهیگان مرکب است از لاهیگ +ان (لاهیگ = بافتنی و ان = پسوند مکانی) و به معنی مکان یا شهر بافندگان یا نساجان یا ابریشمبافان است. در تجزیهای دیگر، لاه در پهلوی (پارتی) به معنای ابریشم است و در برهان قاطع به معنای پارچهٔ ابریشمی سرخ آمدهاست و جان پسوند مکان است. در نتیجه لاهیجان به معنای «شهر ابریشم» است. اشپیگل محقق آلمانی در کتاب «حملات روسیان به سواحل کرانه خزر» نام لاهیجان را به معنی «شهر ابریشم» میداند. لاه به معنی ابریشم است و یج و ج پسوند نسبت است مانند یوشی و یوشیج یا لار و لاریج. در نتیجه لاهیج به معنی ابریشمی است و ان پسوند مکان. در نتیجه لاهیجان به معنی مکان ابریشمی است.
دارالاماره: این شهر در گذشته در دورانی از استیلای اعراب و سیطرهٔ خلافت دارالاماره یا دارالامان هم نامگذاری شده بوده که به تدریج بار دیگر نام ایرانی خود را بازیافته، نخست لاهیجان المبارک و سپس لاهیجان خوانده شدهاست. شهر لاهیجان در قرون سوم تا پنجم هجری در محل روستای فعلی چفل، در میانهٔ راه امروزی بازکیاگوراب به سیاهکل قرار داشت و از قرن پنجم کمکم به محل امروزی انتقال یافت و از ابتدای قرن ششم هجری تبدیل به مرکز حکومت سادات مویدی شد و سپس ناصروندان بر آن چیره شدند. از قرن هشتم، سادات کیایی حکومت خود بر لاهیجان را آغاز کردند و دوران شکوه لاهیجان دوران حکومت کیاییان است.
انتساب به لاهیج بن نوح: در افسانهها بنای شهر لاهیجان به لاهیج ابن سام ابن نوح نسبت داده میشود ولی در جغرافیهای اولیه عربی هیچ ارجاعی به این مسئله وجود ندارد.
انتساب به لاهی تهی: در بعضی نقل قول های محلی، نام شهر لاهیجان برگفته از نام فیلسوف کمتر شناخته شده هندی، لاهی تهی شمرده میشود، گفته میشود آرتور شوپنهاور از این فیلسوف متاثر بوده و این فیلسوف مدتی را در ایران و در لاهیجان کنونی زندگی میکرده است. با توجه به گمنام بودن این فیلسوف و همچنین زمان زندگی او، که باید در حدود قرن 18 بوده باشد، این نقل قول از دیگر نظریات ضعیف تر محسوب میشود، اما نمیتوان آن را نادیده گرفت.
لاهیجان از قدیمیترین شهرهای گیلان است بهطوریکه در زمان اشکانیان دژی در ۶کیلومتری شهر به نام کهندژ وجود داشتهاست. این دژ تا زمان حملهٔ مغولان در قرن هفتم پابرجا بود که بعد از آن رو به ویرانی نهاد. پیش از اسلام شهر از سه بخش کهندژ، شهرستان و بازار تشکیل میشد که در سال ۷۰۹ه.ق (یا در ۷۰۵ه.ق) با حمله اولجایتو ویران گشت و ۲۰ سال بعد در سال ۷۲۹ه.ق از نو بنا شد. تا قرن چهارم بیه پیش (سرزمین شرق گیلان که لاهیجان را شامل میشود) تابع سلسلههای دیلم بود که زمانی بر منطقه حکم میراندند. تازه از اول قرن چهارم هجری بود که مرکزیت منطقه از کوه به جلگه منتقل شد. سپس لاهیجان به قلمرو خاندان کوتم (در منطقه رانکوه)، که بنیانگذارش ناصرالدین حسن بن علی اطروش (متوفی به ۳۰۴)، شیعه زیدی را به بیه پیش آورد پیوست (بیه پس، غرب سفیدرود سنی ماند). متعاقباً شاخهای از یک خاندان محلی، ناصروند، بود که بر شهر حکم راند و علیه قوای الجایتوی ایلخانی در ۷۰۶ مقاومتی بیثمر را ترتیب داد. به هرحال این خاندان پس از سقوطش با دختر یک سردار مغول وصلت کرد و بر دیگر امرای گیلان سروری یافت. در این زمان لاهیجان به همراه فومن، در غرب، شهر اصلی گیلان بود. «شهری بود با اندازه قابل توجه؛ ابریشم زیادی در آن تولید میشد و برنج و ذرت در آن کشت میشد، و همچنین پرتقال و مرکبات و دیگر میوههای مناطق گرم». لاهیجان اولین عصر طلایی خود را در قرن نهم، در پی دورهای از جنگهای خونین با بیه پس، در قرن هشتم، تجربه کرد. حکمرانی خاندان ناصروند پایان یافت و خاندان کیا جانشین آن شد که از ۶۸–۱۳۶۷ تا ۱۵۹۲ که گیلان ضمیمه تاج ایران شد، حکومت کرد. در قرن پانزدهم کیا نه تنها بر بیه پیش که بر قزوین، طارم، سلطانیه، ساوه، زنجان، فیروزکوه، تهران، ری و ورامین حکومت میکرد. دیگر دوره مهم در تاریخ شهر نقش مهم ولی غیر مستقیم کیا هنگام ظهور سلسله صفوی است که ادعای داشتن تبار علی زین العابدین امام چهارم شیعه را میکرد. با این انضمام به امپراطوری و انتخاب رشت به عنوان مرکز فرمانداری ایالت شروعی بر افول لاهیجان، بود. راه قزوین به دریای خزر از طریق رشت و سفیدرود جایگزین مسیر قزوین لاهیجان با کاروانسراهای کوهستانی اش (توتکی و سرداب) و پل با شکوه انبوه آن بر رود شاهرود شد.
به نظر نمیرسد لاهیجان برای جغرافیدانان اولیهٔ عرب شناخته شده بوده باشد، گرچه حدودالعالم که اول بار به عنوان لاهجان بدان اشاره میکند، آن را یکی از هفت منطقه بزرگ جنوب شرق گیلان در بیه پیش میداند. در سالهای میانی قرن سوم، بخشی از قلمروهای جستانیان یا وهسودان بن جستان جستانی بود که پهنه گیلان و مناطق داخلی دیلم را در بر میگرفت. لاهیجان در سال ۷۰۵ ه.ق به دست اولجایتو فتح شد و امیر تیمور به آن لشکر کشید. پس از تیمور، سید امیر بیک و نوادگان وی –از سادات کیایی– بر شهر لاهیجان حکومت کردند. پس از سقوط حکمرانان کیایی، حاکمان صفوی در این شهر حکومت کردند. از حوادث ناگوار و مهم در تاریخ لاهیجان، طاعون در سال ۷۰۳ ه. ق، آتشسوزی سال ۸۵۰ ه.ق و اشغال آن توسط روسها در سال ۱۷۲۵ میلادی است. در سال ۱۲۳۰ ه.ق لاهیجان دچار زلزله شد و در سال ۱۲۴۶، بار دیگر طاعون در آن کشتار کرد.
فرمانروایان بیه پیش عموماً میتوانستند قدرت شان را از جلگه به درون کوهها و حتی در برخی زمانها (از جمله سادات کارکیایی) به جنوب البرز بگسترند. آن گاه در آنجا (بیه پیش) خاندانی از کوتم یا هوسم در منطقه رانکوه که مرکزش در لنگرود در شرق لاهیجان بود ظهور کردند. این خط توسط ناصرالدین الحسن بن علی الاطروش علوی که تشیع زیدی را به منطقه کاسپین معرفی کرد بنیان نهاده شد؛ زین رو شرق گیلان شدیداً تحت تأثیر شیعه قرار گرفت، در حالیکه دکترینهای سنی از جمله حنبلیسم در بیه پس عمده بود. قدرت سیاسی خاندان الاطروش طی دهههای میانی قرن چهارم تضعیف شد و عمدتاً در طبرستان در شرق متمرکز شد، ولی سادات ناصری به دلیل اعتبار مذهبی شان در منطقه گیلان تأثیرگذار ماندند. دودمان بوییان که نواحی مرکزی و غربی ایران و فارس را از تصرف خلفا آزاد کردند در سده چهارم از لاهیجان برخاستند. این سلسله دیلمی در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشکر کشیدند و خلیفه عباسی را شکست دادند.
تاریخ لاهیجان در دوره بعد مبهم است؛ ولی احتمال دارد که جستانیان پس از این که مناطق مرتفع دیلم به دست مظفریان یا سالاریان یا لنگریان طارم افتاد از قدرتشان در آنجا دفاع کردند و این «شاه جستانی دیلم» بود که در قزوین در برابر سلجوق طغرل بیگ در ۴۳۴ گردن فرو نهاد.
پس از آن شاهد خاندانی با ریشه محلی به نام ناصروندان هستیم که از لاهیجان بر بیه پیش حکومت میکردند. داستان ریشه گرفتن آنها از ناصر الدوله بن سبکتگین برادر محمود غزنوی که در تاریخ الجایتوی عبدالله بن علی کاشانی نقل شده کاملاً خیالی ست و نام ناصروند آشکارا به یک ارتباط واقعی یا فرضی با تصدی ناصرالدین الاطروش بر قدرت مربوط است. در زمان هولگو ایلخان مغول، جمال الدین شلوک بن شلوک نصیروند در لاهیجان حکم میراند، چند دهه بعد در دوره الجایتو خاندان به دو شاخه شلوک بن سالار در کوتم و نوپادشاه در لاهیجان تقسیم کرد. این آخری وقتی ایلخانیان به گیلان آمد در لاهیجان در ۷۰۶ تسلیم او شد و دختر یکی از فرماندهان مغول را گرفت و بر دیگر شاهزادگان گیلان سروری گرفت. رشید الدین ثروت و اعتبار نوپادشاه در این زمان شهادت میدهد. خود لاهیجان در حال رشد بود و حمدالله مستوفی لاهیجان و فومن را دو شهر بزرگ گیلان مینامد. در نزدیکی لاهیجان تولید ابریشم و بافندگی بهطور فعالی انجام میشد و ذرت، برنج، پرتقال و دیگر میوههای شبه استوایی کشت میشد. حمدالله مستوفی دربارهٔ لاهیجان نوشتهاست: «از اقلیم چهارم است. طولش از جزایر خالدات فدک و عرض از خط استوا لح شهری بزرگ است و دارالملک جیلانات آبش از جبال برمیخیزد و حاصلش برنج و ابریشم و اندک غله میباشد و نارنج و ترنج و میوههای گرمسیری فراوان است.»
لاهیجان در زمان اولجایتو ضرابخانه داشته که سکه ضرب میکرده نمونههایی از سکههای دوران ابو سعید بهادرخان اولجایتو، فتحعلیشاه قاجار و شاه طهماسب صفوی مشاهده شده که در لاهیجان ضرب شدهاند. بیه پیش در نتیجه نزاع بین سران متعدد محلی در دوره قرن هشتم آسیب دید و حکومت ناصروندان که قبلاً یک بار در لاهیجان در آن وقفه افتاده بود تا ۷۹۲ کاملاً از بین رفت و سید هادی کیا سرور بیه پیش شد. سادات کارکیایی از ۷۶۹ تا (با تلافی جوییهای مختصری از آخرین ناصروندان) ۱۰۰۰ در آنجا حکومت کردند. اولین عضو این خانواده که خود را کاملاً مستقل کرد سید امیر کیا بود. پسرش سید علی کیا به کمک سادات مرعشی مازندران خود را سرور همه بیه پیش کرد و تا قزوین و تارم و شمیران پیشروی کرد؛ و سید رضی کیا خاندان محلی هزاراسپیان و اسماعیلیان را مجبور به فرار از کوههای جنوب لاهیجان کرد. به همین ترتیب میرزا علی بن سلطان محمد کیا (حکومت ۸۸۳–۹۱۱) در اوج قدرتش قزوین، تارم، سلطانیه، ساوه، زنجان، فیروزکوه، تهران، ری و ورامین را زیر سلطه داشت
از آخر قرن نهم اطلاعات تاریخنگاران محلی شمال ایران چون ظهیرالدین مرعشی با تاریخهای صفوی کامل میشود، علاقه آخری به دلیل نقش مهم ایفا شده توسط میرزا علی کیا در پناه دادن به اسماعیل بن حیدر صفوی جوان متمرکز است. اسماعیل از ۱۴۹۳ تا ۱۴۹۹ در کوههای لاهیجان تحت تربیت صوفیان به دور از کودکان، زنان و با سوگند شهادت میزیست. به دلیل قرارگرفتن بقعه شیخ ابراهیم زاهد، پیر و مرشد شیخ صفی الدین صفوی در روستای شیخانبر در راه لاهیجان-لنگرود، خاندان سلطنتی آینده ایران از قبل پیوندهای نزدیک با منطقه لاهیجان داشت. زمانی که اسماعیل از آق قویونلوها فرار میکرد میرزا علی از او پذیرایی کرد و دانشور لاهیجانی شمس الدین لاهیجی را برای استادی برای آموزش او گماشت. او در ۹۰۵ که ۱۱ سال بیشتر نداشت لاهیجان را برای به دست گرفتن قدرت ترک کرد و نهایتاً بر آق قویونلوها پیروز شد و آذربایجان را فتح کرد. در طی قرن دهم بیه پیش و کارکیاها از ۹۰۹ تا انضمام نهایی منطقه به امپراطوری صفوی در ۱۰۰۰ خراجگزار آنها شدند. در ابتدا، یک حاکم قزلباش برای نظارت بر کارکیائیان گماشته شد و سپس در سالهای میانی قرن، امرای سلطنتی از جمله برادر و دو پسر شاه تهماسب اول به عنوان فرماندار عمل میکردند. کارکیا سید احمد بن علی (حکومت: ۹۴۳–۹۷۵ و ۹۸۵–۱۰۰۰) به دستور شاه تهماسب مذهب اثنی عشری را جایگزین زیدیه کرد ولی وقتی شروع به توطئه با عثمانیان کرد و خواست برای حمله به قزوین به شیروان و لاهیجان سرباز بفرستند از چشم شاه افتاد. شاه تهماسب گیلان را اشغال کرد و خان احمد را اسیر کرد. او نه سال بعد با شاه اسماعیل دوم و محمد خدابنده اخوت برقرار کرد و به حکومت برگردانده شد؛ ولی او به ارتباط با عثمانیان ادامه داد و در ۱۰۰۰ عباس به لاهیجان آمده و احمد به شیروان و سپس استانبول گریخت و آنجا درگذشت.
شاه عباس پس از آواره کردن خان احمد خان و ورود به لاهیجان دستور داد باغی را که در مقابل قصر خان احمد خان بود و انواع گلها و اقسام میوهها در آن دیده میشد خراب و به زمین بازی چوگان و قپقاندازی تبدیل کردند و پیرامون آن را درخت کاشتند. او همچنین دستور داد باغ بیشه دژ خان احمد خان را که از آثار بزرگ بود، ویران کردند و به این ترتیب اثری از دودمان کیائیان گیلان به ویژه خان احمد خان نگذاشتند، زیرا وی پسری نداشت که حفظ نام او نماید.
حالا دیگر همه گیلان تحت انقیاد یک وزیر مرکزی بود و پس از مرگ دارنده امتیاز و سردار فتحکننده آن فرهادخان در ۱۰۰۸ تا آخر سلسله صفوی جزو اراضی خاصه شد. از آن زمان تاریخ گیلان فقط بهطور پراکنده پرحادثه بودهاست. در دوره شاه سلیمان اول در جنوب روسیه شورش قزاقان استپان رازین اتفاق افتاد و یورشهایی به اراضی ایرانی در ساحل خزر رخ داد و نیروهایی در بیه پیش قاضیان صوفی جمع شدند. در دوره اشغال گیلان توسط روسیه بین ۱۱۳۶ تا ۱۱۴۷ آنها دو پایگاه در لاهیجان ساختند و در دوره جمهوری شورایی گیلان شهر یک بار دیگر زیر نفوذ روسها قرار گرفت. بنا به گملین جهانگرد در ۱۷۷۲ لاهیجان هفت سال قبل به هدایت الله خان فومنی تسلیم شده بود. بعداً کنترل قاجاری در آن مستقر شد ولی آخرین حاکم موروثی لاهیجان، میرزا احمد خان سالار مؤید، توسط دولت مشروطه در ۱۹۰۷ برکنار شد. آثار تاریخی این شهر شامل مقابر متعدد سادات کارکیایی ست. در سالهای اخیر لاهیجان بیشتر اهمیت اداری اش را به رشت واگذارده ولی هنوز واجد اهمیت تجاری به عنوان مرکزی برای صنایع ابریشم و توتون محلی گیلان و مرکزی برای پرورش مرکبات است؛ چای اولین بار در ۱۹۱۴ وارد منطقه خزر شد و بعداً رضا شاه متخصصین چینی را برای شروع کشت آن در کوهپیایههای لاهیجان که به جلگه ساحلی میپیوندد استخدام کرد.
شأن و شکوه لاهیجان در زمان خان احمد خان است. خان احمدخان یکی از حاکمان لاهیجان در قرن دهم است و کمتر حاکمی در گیلان چنین قدرتی را به خود دیدهاست و لاهیجان از این نظر در دوران طلایی خود بود. شهرستان لاهیجان به گواهی تاریخ در گذشته مرکز حکومت بیه پیش بوده و وسعت آن سرزمینی از سفیدرود تا چالوس را در بر میگرفتهاست.
دومین دوره طلایی لاهیجان در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شروع شد. توسعه نوغانداری و تجارت ابریشم و کشت چای منجر به تجدید حیات شهر شد. رابینو در این خصوص در اوایل قرن بیستم نوشتهاست: «این شهر مرکز تجارت ابریشم و چندین ساختمان با سقف فلزی برای خشک کردن پیلهها در آن توسط کنسرنهای فرانسوی و شامی بنا شدهاست». در ۱۹۰۲ در لاهیجان بود که اولین کشت چای به ابتکار کاشف السلطنه کنسول وقت ایران در هند که ۳۰۰۰ دانه چای آسامی را به کشور قاچاق کرد آغاز شد. زان پس تپههای لاهیجان تدریجاً از باغات چای پوشیده شد و کارخانهها برای فراوری چای در شهر و حومه اش تأسیس شد (اولین کارخانه در ۱۹۳۲ تأسیس شد). چای لاهیجان، که به خاطر تندی و عطرش شناخته میشود نوشیدنی محبوب ایرانیان شدهاست. لاهیجان در جریان نهضت جنگل که در پی انقلاب مشروطه گیلان را شعلهور کرد مرکزی برای خیزش سیاسی شد. در بیه پیش شورش توسط دکتر حشمت (اعدام ۱۹۱۹) سازماندهی شد. او کانال آبی حفر کرد که تا به امروز با عنوان حشمت رود نام او را بر خود دارد و سرزمینهای شمال لاهیجان را آبیاری میکند. در جریان جنگ جهانی دوم هواپیماهای روسی در ۷ شهریور ۱۳۲۰ این شهر را بمباران کردند که منجر به کشتن عدهای در چهارراه اصلی شهر شد.
در تقسیمات جدید کشوری ایران که در زمان رضا شاه پهلوی شکل گرفت، لاهیجان از بخشهای شهرستان رشت بود. در ۲۸ خرداد ۱۳۲۴ به تصویب هیئت وزیران، لاهیجان به شهرستان تبدیل شد و بخشهای رودسر و لنگرود نیز از رشت جدا و تابع شهرستان لاهیجان شدند.
لاهیجان منطقهای است که از شمال به دریای خزر، از شرق به لنگرود، از جنوب به دیلمان، از جنوب غربی به سیاهکل و از غرب به آستانه اشرفیه محدود میشود که در ۵۰ درجه و صفر دقیقه شرقی و در ۳۷ درجه و ۱۱ دقیقه شمالی عرض جغرافیایی قرار دارد. در سال ۱۳۸۹، جمعیت شهر لاهیجان ۱۶۶٬۱۹۱ نفر برآورد شدهاست. این شهر ساختهشده بر سرزمینی هموار و جلگهای است که حاصل رسوبات به جای مانده از رودهای گیلان است. از نظر موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای تاریخی یکی از شهرهای مهم گیلان بهشمار میرود و مدتها مرکز بخش بیهپیش گیلان بودهاست.
شهرستان لاهیجان دارای دو بخش رودبنه و مرکزی و ۸ دهستان به نامهای رودبنه، دهستان شیرجوپشت، آهندان، بازکیاگوراب، لفمجان، چوشل ،لیالستان و لیل است. این شهرستان بر پایه آخرین سرشماری در سال ۱۳۸۵، دارای جمعیتی بیش از ۱۶۲٫۸۹۸ نفر بودهاست که حدود نیمی از آن را جمعیت روستایی و نیم دیگر را شهری تشکیل میدهد.
شهرستان لاهیجان به دلیل تجدید تقسیمات متعدد در گیلان از ابتدای قرن بیستم به طرز قابل توجهی کوچک شدهاست. در تجدید نظر ۱۹۳۷ لاهیجان شهرستانی بود که همه شرق سفیدرود در گیلان را شامل میشد. در ۱۹۶۱ دو شهرستان به نامهای لنگرود و رودسر در این منطقه ایجاد شدند. در ۱۹۶۱ آستانه اشرفیه و سیاهکل که سابقاً بخشهای مستقلی در لاهیجان بودند شهرستان شدند. از آن زمان لاهیجان فقط شامل هفت دهستان با مساحت ۴۱۰ کیلومتر مربع (هفتمین شهرستان در گیلان از نظر مساحت) و جمعیت کل ۱۶۱٬۸۱۹ شامل جمعیت روستایی ۸۶۳۵۴ (۵۳٫۴ درصد کل جمعیت) بودهاست که تراکم جمعیت ۲۱۰ نفر در کیلومتر مربع را دارد.
لاهیجان هموار و جلگهای بوده از رسوبات ناشی از سفید رود بر جای ماندهاست. هموارترین نقطه جلگه لاهیجان در در بخشهای شمالی آن در مجاورت دریا ست از شمال به سمت جنوب بر ارتفاع افزوده میشود. بخش غربی کوههای البرز شرق و جنوب لاهیجان را دربر گرفتهاست که از آن جمله میتوان به شیطان کوه، گمل و آهتا کوه اشاره کرد. شیب تند دامنههای کوهها به سوی دریای خزر و شیب کم شان به سوی دره شاهرود است. گسل البرز که از لاهیجان شروع میشود تا جنوب گنبدکاووس ادامه دارد. در غرب لاهیجان، یک گسل چپگرد به نام گسل سفیدرود بهطور شمال خاوری – جنوب باختری این گسل را جابهجا کردهاست. در تابستان اقلیم لاهیجان گرم و مرطوب است. در زمستان ابتدا بادهای گرم شدید میوزد و سپس برف میبارد. رطوبت نسبی ۷۶ تا ۷۹ درصد بوده و گاهی به صد درصد میرسد.
لاهیجان 7 محله اصلی دارد. لاهیجان امروز در بخش جنوب شرقی در پای شیخان کوه (شیطان کوه) خود را مینمایاند و دیروز در محلههایی که نامشان یادآور روزگارانی است که لاهیجان تختگاه فرمانروایان بیه پیش بود. برخی از محلات لاهیجان بر پایه حرفه افراد آن نامگذاری شدهاست، همانند: میدان و شعربافان، خمیرکلایه و گابنه؛ و برخی بر پایه نزدیکی به عوارض جغرافیایی هماننده پردهسر؛ و برخی بر پایه نزدیکی به زیارتگاهها بر پا شدهاند و نام گرفتهاند همانند: امیرشهید.
رشد جمعیت لاهیجان از رشت کمتر است ولی همانند انزلی است. از سال ۱۹۵۶ تا ۲۰۰۶ جمعیت لاهیجان و انزلی فقط ۳٫۵ برابر شد حالا آن که جمعیت در رشت پنج برابر شدهاست. اکثریت مردم آن گیلک هستند و گالش به ساکنین ارتفاعات این منطقه اطلاق میشود که آنها هم تیرهای از گیلکان بوده و زبانشان گیلکی با گویش گالشی است.
زبان گفتاری مردم لاهیجان، گیلکی (بیه پیش) است که با گیلکی رشت (بیه پس) از نظر آوایی، واژگانی و پارهای ویژگیهای دستوری تفاوتهایی دارد. گیلکی بیه پیش خود از گونهای که در نواحی کوهستانی به آن سخن گفته میشود، یعنی گیلکی گالشی، متمایز است. لاهیجان، پایتخت تاریخی بیه پیش، نام اش را به گونهای از زبان گیلکی که در شرق لاهیجان صحبت میشود دادهاست، گیلکی لاهیجانی.
رشد آهسته جمعیت شهر به دلیل ضعف صنعت و رکود و حتی افول فعالیتهای روستایی (نوغانداری، چایکاری) که لاهیجان در آن بازار و محور عمدهای بوده رخ دادهاست. شهر فقط ۶۰ واحد صنعتی دارد (عمده آنان کوچک اند) که ۱۷۵۸ نفر را استخدام کردهاست. گستره تخصصهای محلی محدود است. لاهیجان که از قدیم برای تولید شیرینی گلاب و بهارنارنج اش معروف بود امروزه بهطور خاص برای کلوچه اش معروف است.
از ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مسؤولین تلاش کردهاند ظاهر شهر که جذابترین و توریستیترین شهر گیلان شمرده میشود را بهبود دهند؛ بنابراین استخر (سل) شرق شهر که برای آبیاری مورد استفاده قرار میگرفت برای فعالیتهای تفریحی و پیادهروی بهبود یافتهاست. در روزهای تعطیل بسیاری از ساکنین شهر و منطقه به آنجا میروند. یک تله کابین به قله کوه که بر شهر مشرف است وصل شده و پانورامایی بر فراز جلگه و دریای خزر را فراهم میکند. ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان در ۱۹۸۸ موجب رونق و افزایش پتانسیلهای شهر شدهاست.
شهر لاهیجان از دیرباز کانون بازرگانی ابریشم بوده و بیشترین سهم را نیز در تولید و صادرات آن داشتهاست. بیشترین تمرکز تولید چای در ایران در ناحیهٔ بین لاهیجان و لنگرود است. این گیاه اول بار در سال ۱۹۰۲ میلادی توسط کاشف السلطنه بهطور آزمایشی در لاهیجان کاشته شد و او موفق شد یک کیلو چای برای مظفرالدین شاه بفرستد. دولت رضا شاه در تلاش برای کاستن از اتکا به چای وارداتی که در آن زمان ۵٪ واردات ایران را تشکیل میداد در سال ۱۳۱۱ شمسی اولین کارخانه و در ۱۳۱۳ اولین مرکز تحقیقاتی چای را در لاهیجان تأسیس کرد. توسعهٔ کشت چای از موفقیتهای اصلی سیاست مدرنیزاسیون رضا شاه دانسته میشود. دلتای سفیدرود در لاهیجان و رشت بیش از ۶۰ درصد برنج گیلان را تولید میکند. لاهیجان از مناطق عمدهٔ تولیدات مرکبات در منطقهٔ خزر است.
در جنوب کوهپایههایی که در فراز شهر اند (دهستانهای لیل و آهندان) مزارع چای با شالیزارهای کشت شده از آب منابع آب (سل به گیلکی) و چشمهها قرار دارند. چایکاری ۷۹۵۹ هکتار را در ۱۹۷۱ در بر میگرفت و تعداد زیادی کارخانه فراوری را تغذیه میکرد ولی آزادسازی صنعت چای در شروع دهه ۲۰۰۰ بحرانی جدی در این فعالیت عمده منطقه به وجود آورد. درگذشته نه چندان دور گاو برای شخم زنی و حمل و نقل مورد استفاده بود ولی از دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ گاوداری برای تولید شیر و در ثانی گوشت بودهاست. فقط در دهات حاشیه کوهپایههای البرز (مثل کوه بنه در دهستان آهندان اتیرود یا گمل در لیل) است که گالشها گلههای گاو و گوسفند را پرورش داده در پاییز و زمستان در تپههای پردرخت منطقه و در بهار و تابستان به ییلاق مانند چراکوه بالای کلیشم میروند. برعکس روستاهای کوهستانی دیلمان حیوانات شان را در زمستان به تپههای بالای لاهیجان میفرستند. در روستاهای شمالی شهرستان (مانند لیالستان، رودبنه و شیرجوپشت) کشت برنج که فقط در جریان قرن بیستم مهم شد یک فعالیت عمدهاست که از شبکه آبیاری توسعه یافته بر کرانه غربی سفیدرود سود میبرد. گندم پنبه و کنف در دهههای اول قرن بیستم هنوز اهمیت داشت ولی عموماً محو شدهاست. نوغانداری که در آخر قرن نوزده تا شروع قرن بیست و یکم فعالیت عمده بود شدیداً کاهش یافتهاست. مثلاً ۳۹۵۲ تن پیله در ۱۹۹۶ در گیلان تولید میشد که در ۲۰۰۶ به فقط ۱۲۵۲ تن (۲۲۲ تن از شهرستان لاهیجان) رسید. تعداد جعبه تولیدی نوغانداران از ۱۴۰۰۰ در ۱۹۷۳ به کمتر از ۹۰۰۰ در ۲۰۰۶ رسید. از ۲۰۰۶ تولید باز هم کمتر شدهاست. باعهای محبوب که نیاز شدید چوب را تغذیه میکنند و ماهیگیری فعالیتهای جنبیاند
محصولات عمده: چای- محصول اصلی کشاورزی لاهیجان است. سندیکای کارخانجات چای شمال و اداره کل چای شمال ایران در این شهر قرار دارند - برنج - پیله ابریشم - کنف - کلوچه.
در لاهیجان ۲۶ اثر تاریخی ثبت شده وجود دارد. چهار پادشاهان، بقعه شیخ زاهد گیلانی، حمام گلشن، مسجد اکبریه، بقعه متبرکه و باستانی آقا سید علی کیا (فرزند موسی کاظم) در روستای لیالمان، بقعه میر شمس الدین، بقعه امیر شهید، خانه صادقی و پل خشتی از مهمترین این آثار هستند که مورد بازدید علاقهمندان قرار میگیرند. آثار تاریخی لاهیجان به دلیل بیتوجهی مسئولین در حال تخریبند. در هفت محله سنتی لاهیجان (خمیرکلایه، اردوبازار، زمیدان که چهارپادشاه هم خوانده میشود، گابنه، شعربافان، پردسر و کاروانسرا بر) بناهای ماندگاری به گذشته درخشان شهر ادای احترام میکنند. مقبره چهارپادشاه با درهای چوبی کنده کاری شده و نقاشیهای دیواری اش که به پایان قرن چهاردهم بازمیگردد و آرامگاه سید خرم کیا و دیگر فرمانروایان خاندان است، به همراه مسجد مجاورش نمونهای شایان ذکر است. در سوی دیگر میدان، مسجد جامع که دیوارش کتیبهای کنده شده بر مرمر دارد فرمانی از شاه سلطان حسین صفوی در شوال ۱۱۰۶ را بر خود دارد که روسپی گری، قماربازی، مصرف مواد مخدر و جنگ حیوانات را ممنوع میکند. شعرباف محله در مجاورت مقبره آقا سید محمد یمنی، که اصالتاً از یمن بود، علاوه بر شش سنگ قبر حکاکی نشده که توسط شش نارون سیبری احاطه شده قرار دارد. برخی مؤمنین پنج شنبهها و جمعهها برای نماز و نیایش در آنجا جمع میشوند. در ارتفاعات لاهیجان مقبره کاشف السلطنه قرار دارد و یک موزه چای از تلاشهای او برای این که لاهیجان پایتخت صنعت چای ایران شود تجلیل میکند. این شهر مقر شرکت سهامی چای ایران است که در ۱۹۵۶ تأسیس شدهاست. بقعه شیخ زاهد گیلانی که مربوط به قرن هشتم هجری است و در جاده لاهیجان - لنگرود واقع شده نامعمولترین بنا در گیلان و هرمی چهار سو است.
جاده ۲۲ یا جاده کناره از لاهیجان میگذرد. این شهر دارای یک پایانه مسافربری بین شهری است. لاهیجان، به دلیل حجم بالای مسافران، سازمان حمل و نقل همگانی در این شهر از سال ۸۸ ایجاد شدهاست. هماکنون ۶۳۸ دستگاه خودرو و ۱۰ ون تحت پوشش این سازمان مشغول به کار اند که با توجه به جمعیت شهر این تعداد ناکافی ست. در دورهٔ پس از سال ۱۳۳۲ که ۶۱ روزنامهٔ استانی تعطیل شدند، روزنامهٔ پیام ملی لاهیجان از معدود جرایدی بود که در استانها ظهور کرد. در سالهای ۵۷–۱۳۵۳ لاهیجان دارای چهار سینما با مجموع ۲۴۳۳ صندلی بود اما در حال حاضر یک سینمای فعال در لاهیجان وجود دارد. سینما شهرسبز لاهیجان مراحل پایانی بازسازی را گذراندهاست و هماکنون فعالیت میکند.
بیشتر سوغاتیهای لاهیجان باب دل خوشمزهبازهاست. انواع مربا، ترشی، رب، ماهی، کلوچه و…اما لاهیجان صنایعدستی مثل بامبوبافی و محصولات چوبی دارد که یادگاریهای زیبایی برای خانههایمان هستند. در ادامه یکییکی از سوغاتیهای این شهر برایتان میگوییم. اول همه سراغ معروفترین سوغات یعنی چای لاهیجان میرویم. تا قبل از اینکه حاج محمدمیرزا کاشفالسلطنه چایکاری را به ایران وارد کند، حدود ۱۲۰ سال پیش، قهوه نوشیدنی گرم محبوب ایرانیان بود. شاهزاده قجری احتمالا از طعم چای انقدر خوشش آمده بود که هوس کرد در چایکاری در ایران چایکاری راه بیاندازد. برای این کار باید محل مناسب کاشتن چای را پیدا میکرد، جایی که اقلیمی شبیه به شرق آسیا داشته باشد تا بوتههای چای در آن به عمل بیاید. به نظر شاهزاده، گیلان و شهر لاهیجان مناسبترین محل چایکاری در ایران بودند و اشتباه نکرده بود. چای در لاهیجان به عمل آمد و جای قهوه را گرفت. حالا بعد از بیش از یک قرن، چای همچنان محبوب است و به عنوان سوغات لاهیجان جایگاه ویژهای دارد و به خارج از ایران هم صادر میشود. مزار پدر چای ایران هم روی یک تپه چای که زمانی جزو املاکش بود، قرار دارد. چای سرگل ممتاز بهاره لاهیجان هم معروفترین و محبوبترین نوع چای است. طعم و رنگ چای بهاره با چایهای تابستانه و پاییزه متفاوت است و نسبت به آنها تلخی و گسی بیشتری دارد. وقتی از چای لاهیجان حرف میزنیم امکان ندارد کلوچه را به یاد نیاوریم. کلوچه شیرینی است که آن را به عنوان سوغات شمال میشناسیم، اما جالب است بدانید زادگاه کلوچه، در اصل، لاهیجان است. محمدعلی بگلری اولین بار در دهه ۳۰ شمسی کلوچه را به روش سنتی در لاهیجان پخت که بعدها به نام کلوچه نوشین به تولید انبوه رسید. طعم و کیفیت خوب باعث شد که کلوچه خیلی زود جای خود را در میان ایرانیان پیدا کند. کارخانههای نوشین، نادری، نادی و پیمان تولیدکنندههای اصلی کلوچه لاهیجان هستند. یک نوع شیرینی دیگر هم در لاهیجان وجود دارد که در خوشمزگی دستکمی از کلوچه ندارد. این شیرینی کوکی مخصوص لاهیجان است که طرفداران خاص خود را دارد. کوکی از گردوی خشک، تخممرغ، کره، کاکائو، وانیل و کشمش درست میشود.
نام شمال با طعم و عطر مرباهای متنوع و هزار خاطره خوش پیوند خورده است. این داستان درباره شهر چای و کلوچه شمال هم صادق است و مربا از معروفترین سوغات لاهیجان هم هست. مربا از میوههایی مثل تمشک، بهارنارنج، شقاقل و بالنگ که فقط در شمال پیدا میشوند، بهترین سوغاتی هستند تا عصرها طعمشان را در کنار چای خوشعطر مزهمزه و یاد خوش سفر را زنده کنیم. مربا را هم در بستهبندی کارخانهای و هم خانگی میتوانید از فروشگاهها وبازارچههای محلی تهیه کنید. اصلا سفره شمالی و لاهیجانی را نمیشود بدون سیرترشی تصور کرد. بوته سیر زیبا در یک کاسه سرامیکی خوشرنگ در کنار غذاهای شمالی تصویر زیبای خوشمزهای است. با این تعریفها چی بهتر از یک شیشه سیرترشی فرداعلا به عنوان سوغاتی؟ به جز سیرترشی، ترشی بادمجان شکمپر و انواع دیگر ترشیها که با سبزیهای محلی لاهیجان درست میشوند را هم فراموش نکنید. ترشیها هم مثل مرباها هم با بستهبندی کارخانهای وجود دارند و هم خانگی. انواع ربها هم از سوغاتیهای معروف گیلان و لاهیجان هستند. ربهایی از مهمترین اجزای خوراکهای شمالی و محبوب ایرانی مثل فسنجان هستند مثل ربانار که بهترین نوعش با توجه به ذائقهتان (ترش، شیرین یا ملس) را میتوانید در شهر لاهیجان پیدا کنید. ربهای دیگری مثل رب آلوچه که باب طبع کسانی است که طعم ترشدوست دارند هم از بهترین سوغات لاهیجان به حساب میآید. شمال بهشتی است با طعم ماهی. ماهی یکی از اجزای اصلی سفره شمالی است. بعضی از روشهای آمادهسازی ماهی مثل شورکردن و دودی کردن هم مخصوص این خطه است. حتی نام بعضی غذاها و ماهیها با شمال گره خورده مثل چلو و ماهی سفید و سیرترشی. با این حساب چی جذابتر از ماهی برای سوغاتی بردن برای کسی که عاشق غذا و آشپزی است؟ تصور کنید ماهی سفیدی که از بازار لاهیجان خریدهاید یا ماهی دودی چه سوغاتی متفاوت و خاصی میتواند باشد. خطه سبز گیلان با شالیزارهایش برایمان تداعی میشود؛ تصویر دلنشینی که با خاطرات خوشمان از شمال عجین شده است. هرچند برنج لاهیجان به اندازه چای و کلوچهاش شهرت ندارد اما مثل برنج بیشتر نقاط گیلان، به خاطر خوشپختی و خوشطعمی، انتخاب گردشگران لاهیجان به عنوان سوغات است. اگر میخواهید سوغات خاصتری از شمال به خانه ببرید، برنج دودی با آن عطر بینظیرش، هم انتخاب بسیار خوبی است.
درست است که خوراکیهای لاهیجان مشهورتر هستند و همه اول سراغ چای و کلوچه به عنوان سوغات لاهیجان میروند، اما این شهر به جز خوشمزهها سوغاتیهای دیگری هم دارد. محصولات صنایع دستی مثل بامبوبافی، حصیربافی، نمد، صنایع چوبی و سرامیک از سوغاتهای جذاب لاهیجان به حساب میآیند. این نوع محصولات در بازار روز لاهیجان و فروشگاههای محلی به شکل سنتی وجود دارند اما تازگیها هنرمندان لاهیجانی وارد میدان شدهاند و سبک و سیاق جدید و مدرنی به صنایع دستی سنتی بخشیدهاند. پس برای انتخاب صنایع دو گزینه خوب پیشرو دارید هم سنتیها و هم محصولات مدرنی که با الهام از صنایع دستی سنتی ساخته شدهاند و نسبت به نوع اول فراوانی کمتری دارند. به این نکته هم توجه داشته باشید که صنایع دستی که نام بردیم صنایع دستی خطه گیلان هستند و در تمام شهرهای این خطه عرضه میشوند. حصیربافی یکی از صنایع دستی بومی گیلان است که محصولات حصیری در تمام نقاط این استان وجود دارد. از این محصولات در گیلان مانند زیرانداز و آبکش و …به دلیل اینکه با آب و هوا و اقلیم منطقه تناسب دارد بسیار استفاده میشود. اما صنعت بامبوبافی در منطقه لاهیجان و بهخصوص روستای لیالستان رواج بیشتری دارد. محصولات بافته شده با بامبو خیلی ظریف و زیبا هستند و آنها را به یک گزینه خوب به عنوان سوغات لاهیجان در نظر داشته باشید. جالب است بدانید بامبوبافی همزمان با شروع چایکاری در لاهیجان رایج شد. چای و بامبو هم هر ریشه مشترکی دارند و از شرق آسیا به ایران راه پیدا کردهاند. هنر سفالسازی در گیلان قدمت زیادی دارند و به پیش از تاریخ میرسد. لاهیجان یکی از شهرهای گیلان است که در صنعت سفال و سرامیک بسیار فعال است. محصولات سفالی در منطقه گیلان رایج هستند و کاربردهای متنوعی دارند، از سقف سفالی برای خانهها گرفته تا لوازم و اسباب آشپزخانه. لاهیجان در زمینه محصولات چوبی هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. تولیدات چوبی لاهیجان بیشتر از نوع کارهای ظریف چوبی مثل منبتکاری، خراطی، نازککاری با چوب و معرق روی چوب هستند. اگر به تزئینات و کارهای چوبی علاقه دارید، از لاهیجان میتوانید سوغاتیهای زیبایی خریداری کنید. ظروف چوبی هم از بهترین سوغات لاهیجان هستند که طرفداران زیادی هم دارند.
جاذبه های لاهیجان
شیطان کوه: یکی از جاهای دیدنی لاهیجان کوهی است در شرق شهر لاهیجان و در استان گیلان به نام شیطان کوه که از زیباترین کوه آبشارهای ایران است. در گذشته به این منطقه شاهنشین کوه میگفتند و برکهای که ۲۰۰ متر عرض و ۷۰ متر طول داشت در جلوی آن بود که برای انبار کردن آب در امر آبیاری از آن استفاده میشد.یکی از مناطق دیدنی و معروف شهر لاهیجان، محوطه دیدنی و تفریحی شیطان کوه است. این کوه در واقع محلی برای جمعآوری آب مورد نیاز آبیاری مزارع بوده است. امروز برکه به دریاچهای مصنوعی تبدیل شده که در میان آن جزیرهای وجود دارد و عمارت کوچکی در این جزیره خودنمایی میکند. این منطقه به دلیل وجود تله کابین، شهربازی، رستوران و امکانات دیگر تفریحی یکی از مهمترین مراکز گردشی این منطقه است.
آبشار شیطان کوه: در دل شیطان کوه آبشاری مصنوعی ایجاد شده که آب آن از همین دریاچه که به استخر لاهیجان معروف است، تأمین میشود. منطقه خوش آب و هوایی که با آبشار و دریاچهای به همین نام، گردشگر پذیرترین نقطه لاهیجان به حساب میآید .غاری قدیمی بین دو کوه وجود دارد که بر اثر گذشت زمان الآن تخریب شده یا اینگونه اعلام شده و ورودی هایش مسدود است این کوه رو شیخان و بزرگان برای تفریح و شکار مورد استفاده قرار میدادند. از غار برای رفتن به کوه مجاور استفاده میکردند ولی اجازه برای عموم از استفاده از این کوه داده نمیشد و مردم اطلاعی از وجود غار هم نداشتند. صداهایی هم که شنیده میشد صدایی بود که از انعکاس صدای باد و یا عبور و مرور بوده که شنیده میشده. به مرور زمان شیخان کوه با توجه به داستانهایی که مردم برای یکدیگر تعریف میکردند به شیطان کوه تغییر یافت.
تالاب سوستان: از جاهای دیدنی لاهیجان و استان گیلان میتوان به تالاب ها که جلوه ی خاصی به این استان بخشیده اند نام برد .همچنین مکان های گردشگری زیبایی برای طبیعت دوستان هستند که با استقبال گردشگران مواجه می شوند، تالاب سوستان نمونه ای بارز از این تالاب ها است.سوستان یکی از روستا های دهستان لیل در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان است که به خاطر تالابی که در نزدیکی این روستا معروف است. تالاب سوستان داری مناظر زیبا و بکری است و راه دسترسی به آن نیز هموار و راحت می باشد. این مزیت باعث شده تا طبیعت دوستان و گردشگران استقبال جالبی از تالاب کنند و به تماشای زیبای های آن نشسته و از این همه زیبایی لذت ببرند.برای رفتن به تالاب سوستان چندین مسیر وجود دارد که کوتاهترین مسیر از میدان دانشگاه آزاد در شهر لاهیجان به سمت روستای سوستان است. همچنین مسیر میدان تربیت به سمت روستای سوستان نیز مناسب است. در طول مسیربا مناظر طبیعی و بی نظیری روبرو میشوید که اشتیاق دیدن تالاب را دو چندان می کند.در هنگام سفر به شهر سرسبز لاهیجان حتما از تالاب سوستان هم دیدن کنید چرا که این تالاب واقعا ارزش تماشا دارد.
بام سبز لاهیجان: بام سبز یکی از بهترین جاهای دیدنی لاهیجان در استان گیلان است. اگر از پای شیطان کوه حدود هزار پله بالا بروید به بام سبز لاهیجان میرسید . فضایی مسطح که در مسیر بالای شیطان کوه واقع شده و به بام سبز لاهیجان شهرت یافته است. وجود آب و هوای معتدل و پاک و چشماندازهایی زیبا از شهر لاهیجان و طبیعت شمال باعث شده تا مسئولان شهری هم امکانات ویژهای را برای راحتی و رفاه مسافران و گردشگران این منطقه در نظر بگیرند. حدود هزار پله سیمانی از بام سبز تا پای کوه است که این، یکی از شورانگیزترین مسیرهای منتهی به بام سبز است. در کنار بام هم طرح تلهکابین بام سبز لاهیجان به عنوان نخستین تلهکابین گیلان در سال ۱۳۸۴ احداث شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.بام لاهیجان به وسیله تله کابین احرار از بام سبز تا قله تاجخروس وصل شده است.
استخر لاهیجان: در بخش شرقی لاهیجان و در پایین قلهای سرسبز و پوشیده از شمشاد به نام شیطان کوه ، استخری بزرگ به وسعت ۱۷ هکتار و عمقی در حدود ۴ متر قرار دارد که در گذشته مخزن آبی برای آبیاری مزارع برنج بوده است و از جاهای دیدنی لاهیجان به حساب می آید .این استخر توسط آبهای جاری شده از کوه تغذیه میشد. در وسط استخر جزیره زیبایی وجود دارد (در گذشته به آن «میان پشته» گفته میشد) که به وسیله یک پل سیمانی طویل، به حاشیه جنوبی استخر متصل شده است. طول حاشیه این استخر نزدیک به ۲ کیلومتر بوده که در کنار بلواری زیبا قرار دارد و دور تا دور استخر را احاطه کرده و از مراکز دیدنی و تفریحی مهم لاهیجان و با بازدید از این استخر در میان جاهای دیدنی لاهیجان با یک تیر چند نشان میزنید.
تالاب بینالمللی امیر کلایه: تالاب بینالمللی امیر کلایه یکی دیگر از تالابهای دیدنی و زیبای استان گیلان است که با وسعتی معادل ۱۲۳۰ هکتار و عمق متوسط ۱٫۸۵ متر در ناحیه شمالی لاهیجان واقع شده است. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این تالاب در مقایسه با دیگر تالابهای استان گیلان، این است که این تالاب از معدود محیطهای تالابی آب شیرین است که به فاصله یک کیلومتری دریا قرار دارد. پسته دریایی که در زبان محلی به آن ثعله به اقلی میگویند یکی از گیاهان زیبایی است که در این تالاب میروید و محصول آن لاله تالابی است. این گونه گیاهی با کلاهک سبز رنگ و دانههای کوچک به رنگ سبز دارای خاصیتهای دارویی و درمانی است و در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. از دیگر زیباییهای طبیعی تالاب، نیلوفر آبی سفید است، این تالاب در زمستانها محل گذر هزاران پرنده مهاجر و همچنین زیستگاه ۱۱ گونه از انواع ماهیان است. دسترسی به این تالاب در حال حاضر از طریق جاده کنار گذر چمخاله به کیاشهر امکانپذیر است.َ
شیخانبر: شیخانبر از جاهای دیدنی لاهیجان است که بر کمرکش کوه سرسبز امتداد یافته و پوشیده از درخت است. این منطقه در عهد پادشاهان صفویه به بهانه زیارت مرقد جد مادریشان شیخ زاهد بسیار مورد توجه بوده است. آثار و خرابههای بناهای آجری اطراف مقبره شیخ زاهد و چشمههای زلال آب مبین این مسئله است. همچنین وجود سنگهای بسیار بزرگ در شاه خانی ور در منطقهی عمر سنگ بیانگر آن است که این منطقه میدان مشق سپاهیان آن دوران بوده است.
تلهکابین لاهیجان: تلهکابین لاهیجان دو ایستگاه دارد که ایستگاه اول بام سبز و ایستگاه دوم تاج خروس است. این تله کابین از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب کار میکند و به طور میانگین در هر ساعت هزارنفر را جابهجا میکند. این مجموعه ۳۶ کابین ۶ نفره دارد که ۲۰ دقیقهای مسافت رفت و برگشت ایستگاه اول تا دوم را طی میکند. اگر سوار این تلهکابین بشوید میتوانید از یک طرف مزارع سرسبز چای و از یک طرف شهر زیبای لاهیجان و شیطان کوه را ببینید.
پارک جنگلی میر صفا: پارک جنگلی میر صفا یکی از جاهای دیدنی لاهیجان برای گردشگران است وهمواره پذیرای گردشگران است. این مکان با درختان سر به فلک کشیده و با آلاچیق های دنج خود در هر فصل به یک شکل در میآید و جایی بسیار خوب برای استراحت و گشت وگذار است.
پل خشتی لاهیجان: این پل که از آثار به جا مانده قرن ۹ قمری (دوره کیاییان) است، و شما با دیدن آن میتوانید در زمان سفر کنید .در منتهی الیه محله پردسر و در فاصله ۵۰۰ متری بقعه حاجی دان روی رودخانه سیم رود یا سیم جو قرار گرفته است. پل خشتی لاهیجان دارای ۵ چشمه است و در زمان قاجاریه مرمت شده است. چشمه میانی از چشمههای دیگر بزرگتر بوده و طاق چشمهها هلالی است و بلندی لبه طاق چشمه میانی از سطح آب به ۴ متر میرسد. طول این پل ۵۰ متر و عرض آن ۴/۵ متر و ارتفاع آن ۱۱ متر است. پل دارای دو دهانه بزرگ با طاق جناقی است. در قسمت پایه میانی پل، سیل برگردان وجود دارد. پل دارای یک سطح عابر رو مسطح و دو سطح شیبدار جانبی است که با سنگ قلوه سنگ فرش شده است. مصالح بنا آجر قرمز رنگ، آهک و ساروج است.پل خشتی لاهیجان در سال ۱۳۵۵ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۴۳۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. شما وقتی از روی این پل قدم بزنید حس آدمی را خواهید داشت که صدو پنجاه سال پیش از روی این پل رد شده است و حتما مانند او خیره ی طبیعت میمانید و از این اثر کهن در میان جاهای دیدنی لاهیجان لذت خواهید برد.
روستای چی چی نی کوتی: روستای چی چی نی کوتی از جمله جاهای دیدنی لاهیجان واقع در استان گیلان است که مناظر بی نظیر و آب و هوای مطبوع آن موجب شده سالانه بسیاری از گردشگران و مسافران، این روستا را در لیست سفرهای تفریحی خود بگنجانند و از آن دیدن نمایند. با گشت و گذار و گردش در جنگل و دشت های سر سبز، بکر و کوهپایه ای این روستا می توانید از طبیعت بی نظیر آن لذت ببرید، طبیعتی که هنوز از دست درازی انسان ها در امان مانده است و به همین دلیل هنوز گونه های متعدد جانوری در آن به چشم می خورند. با وجود شکارهای غیرمجاز و بی رویه شکارچیان غیرقانونی، این روستا همچنان از گزند شکارچیان در امان مانده است و در آن، گونه های جانوری همچون خرس قهوهای، شغال، روباه، کفتار و نوعی خوک خاکستری در حال زیستن می باشند.
بقعه چهارپادشاه: یکی از جاهای دیدنی لاهیجان که حتما باید از آن دیدن کرد مسجد چهار پادشاهان یا چهار پادشاه یا بقعه چهارپادشاه است . یکی از آثار تاریخی شهر لاهیجان و مدفن چهار تن از شاهان کیایی بیه پیش است. این مکان از آثار تاریخی مهم کشور ماست که متاسفانه کمتر به آن توجه شده است و ما به شما پیشنهاد میکنیم که حتما از این مکان دیدن کنید . این اثر با شماره ۳۲۲ در تاریخ ۱۳۱۷/۰۸/۲۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این مسجد در ابتدای خیابان کاشف و روبروی مسجد جامع شهر لاهیجان و حمام گلشن قرار دارد. این محل در ابتدا مرقد سید خور کیا (مقتول در سال ۶۴۷ ه. ق) بود و بقعهای برای او ساخته شد که متصل به مسجد است و پس از آن سید علی کیا سال ۷۹۱ یعنی ۴۴ سال بعد رحلت کرد و در طرف چپ آن حجره، حجرهای دیگر ساختند و وی را در آن به خاک سپردند. پس از آن ۳۸ سال بعد رضا کیا پسر سید علی کیا را در کنار پدرش دفن کردند و چون در همان روز سید رضی کیا پادشاه گیلان رحلت کرده بود وی را در همان حجره دفن کردند.
آرامگاه کاشف السلطنه: یکی دیگر از جاهی دیدنی لاهیجان آرامگاه کاشف السلطنه است .وقتی از چای ایرانی صحبت میکنیم نمی توانیم لاهیجان را نادیده بگیریم زیرا لاهیجان پایتخت چای ناب ایرانی است. انتقال چای ابتدا از جاده ابریشم توسط چینی ها انجام می شد و به تدریج کشت و تولید آن در هندوستان رونق یافت و از راههای بازرگانی جنوب به ایران نیز وارد می شد. برای اینکه کشت و مصرف چای در همه طبقات عمومی شود سختی ها و محدودیت های زیادی کشیده شد تا سرانجام حاج محمد میرزا قوانلو ملقب به کاشف السلطنه به تشویق مظفرالدین شاه به این امر همت گمارد. این مقبره در حال حاضر یکی از دیدنی های شهر است که در کنار موزه تاریخ چای قرر دارد. این موزه در سال ۱۳۷۵ به همت سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۶۹ ثبت وتبدیل به موزه شد. این موزه از صبح ساعت ۸ تا ۶ غروب بغیر از دوشنبه ها برای بازدیدعموم باز است.
بقعه تاریخی شیخ زاهد گیلانی: بقعه تاریخی شیخ زاهد گیلانی، پیکر پاک یکی از علما و عرفای معروف این خطه را در آغوش خود گرفته است. این بقعه در میان جنگل و مزارع چای لاهیجان قرار گرفته و به همین خاطر یکی از زیباترین جاهای دیدنی لاهیجان محسوب میشود. بقعه شیخ زاهد گیلانی در کمال سادگی و بدون هر گونه آلایش و زرق و برق اضافی ساخته شده و تار و پود آن از تیرهای چوبی تشکیل شدهاند. به همین خاطر از همان لحظهای که ظاهر این بقعه را میبینید، حس آرامش خاصی را در قلب خود احساس خواهید کرد. آرامشی از جنس سادگی، انگار که این بقعه آینهای از زندگی خود شیخ زاهد گیلانی است. گنبد این بقعه با کاشیهای لاجوردی مزین شده و ظاهری بسیار آرامش بخش و زیبا به منطقه بخشیده است. بر اساس اسناد تاریخی، قدمت این بقعه به حدود ۲۰۰ سال پیش باز میگردد. اما گفتنی است که هنوز برخی از افراد اعتقاد دارند که پیکر پاک شیخ زاهد گیلانی نه در اینجا، بلکه در روستای سیاه رود به خاک سپرده شده است.
بازار سنتی لاهیجان: قطعا همه ما بارها و بارها تصاویر زیبایی از بازارهای سنتی خطه سرسبز شمال و مخصوصا گیلان را در تلویزیون و ویدئوهای مختلف دیدهایم. بازارهای سنتی لاهیجان را بیشک باید زیباترین تصویری دانست که میتوان از فرهنگ این مردم زنده دل مشاهده کرد. بازار سنتی لاهیجان یکی از مهمترین جاهای دیدنی این شهر محسوب میشود که حتما باید از آن دیدن فرمایید. مردم محلی در کنار بساط خود ایستادهاند و شما را با مهمان نوازی تمام به داخل مغازه دعوت میکنند. این بازار همانند زندگی مردم همین شهر، بسیار بیآلایش و دور از زرق و برق است. همیشه بوی ماهی و سبزی تازه بازار را پر میکند. کسبه این بازار را اکثرا افراد قدیمی تشکیل میدهند یعنی کسانی که از طلوع آفتاب کرکره مغازه خود را بالا میدهند و تا غروب برای کسب روزی حلال تلاش میکنند. در بازار سنتی لاهیجان میتوان جریان زندگی را احساس کرد. در ضمن فراموش نکنید که میتوانید تازهترین محصولات کشاورزی و همچنین ماهی را از این بازار تهیه کنید!
تالاب بین المللی امیرکلایه لاهیجان: استان گیلان و شهر لاهیجان مملوء از جاذبههای گردشگری مختلف است. در جای جای این خطه سرسبز، مادر طبیعت ما را به گونهای خاص شگفت زده میکند و باید مات و مبهوت به نظاره مناظر طبیعی بنشینیم. تالاب بین المللی امیر کلایه یکی از زیباترین جاهای دیدنی لاهیجان محسوب میشود که حدود هزار و ۲۳۰ هکتار وسعت دارد. عمق این تالاب به ۱٫۸۵ متر میرسد و در شمال لاهیجان قرار گرفته است. باید بدانید این تالاب در یک کیلومتری دریای خزر واقع شده و جزء معدود تالابهای آب شیرین تمام ایران محسوب میشود. یکی از نکاتی که این تالاب را تبدیل به یکی از منحصر به فردترین تالابهای ایران کرده، پوشش گیاهی آن است. گونه خاص گیاهی به نام پسته دریایی که در زبان محلی به آن ثعله میگویند، روی این تالاب رشد میکند و از آن لاله تالابی بیرون میآید. در کنار پستههای دریایی، نیلوفرهای آبی سفید رنگ نیز خود نمایی میکنند و مناظر بینظیر و خیره کنندهای را خلق خواهند کرد.
منطقه شیخانبر: منطقه شیخانبر نام منطقهای نیمه کوهستانی در استان گیلان است که همه ساله گردشگران زیادی را جذب خود میکند. باید بدانید که مقبره شیخ زاهد گیلانی که یکی از جاهای دیدنی لاهیجان محسوب میشود، در همین منطقه قرار دارد. گفتنی است که شیخ زاهد گیلانی جد یکی از پادشاهان دوره صفویه بود و به همین خاطر پادشاه تردد زیادی به این منطقه انجام میداد. از این رو، این منطقه آباد شده و دارای اماکن تاریخی بسیار زیادی است. اما از قدمت باستانی این منطقه که بگذریم، باید به طبیعت بکر، زیبا و نیمه کوهستانی آن اشاره کنیم. منطقه شیخانبر در قسمت کوهپایه کوهستان واقع شده و از آب و هوای بسیار مطبوعی برخوردار است. به لطف چشمههای جوشان آب شیرین منطقه، پوشش گیاهی متنوع و سرسبزی در اطراف به وجود آمده است که در کنار هم یکی از زیباترین مناظر طبیعی تمام استان گیلان را میسازند. اگر به دنبال مسیر سرسبزی برای پیاده روی و طبیعت گردی هستید، بهتر است سری به منطقه شیخانبر بزنید.
مسجد اکبریه لاهیجان: مسجد اکبریه را به جرات میتوان یکی از معروفترین جاهای دیدنی لاهیجان دانست که قدمت آن به دوران قاجار و زمان سلطنت فتحعلی شاه باز میگردد. حاج علی اکبر لاهیجانی، نام فردی بود که بانی شد تا این مسجد ساخته شود. به همین خاطر است که این مسجد را با نام مسجد اکبریه میشناسند. این بنا از جنس آجر ساخته شده و ظاهری بسیار بی آلایش و ساده دارد. مسجد اکبریه در دو طبقه بنا شده و هر طبقه آن دارای هشت ستون میانی است. قسمتهای عمدهای از این مسجد با چوب ساخته شده و سه درب بزرگ چوبی در آن قرار دارد که مورد توجه بسیاری از گردشگران قرار میگیرند. همچنین این مسجد به کاشی کاریهای زیبایی مزین شده که با خط زیبای نستعلیق روی آن عباراتی نوشته شده است. گچ کاریهای داخل مسجد واقعا دیدنی هستند و شما را به یاد مساجد تاریخی ایرانی میاندازند.
مسجد جامع لاهیجان: در ضلع شمال غربی میدان چهار پادشاه لاهیجان، مسجدی قدیمی قرار دارد که قدمت آن به قرن چهارم هجری قمری باز میگردد! این مسجد بر یکی از آتشکدههای قدیمی زرتشت بنا شده و جزء مهمترین مساجد و همچنین جاهای دیدنی لاهیجان محسوب میشود که قدمت تاریخی زیادی دارد. گفتنی است که سلطان محمد کیا، در مراسم عید قربان سال ۸۹۳ هجری قمری، در این مسجد نماز گزارده است. این مسجد در مرور زمان تغییرات بسیار زیادی را متحمل شده و بارها و بارها آن را مورد بازسازی و مرمت قرار دادهاند. با وجود اینکه بنای اصلی مسجد جامع لاهیجان در دوره کیاییان ساخته شده است، اما در کنار سر درب ورودی آن، بر روی سنگ مرمری بزرگ، فرمانی از سلطان حسین صفوی نقش بسته که بازدید از آن اکیدا توصیه میشود.
......................................
آرشیو