M AMINدر جواب کامنت اولت این متن رو بخون جالبه. تا آخرش بخون
علامه مجلسی به نقل از الغارات می نویسد: یک روز جمعه علی(علیه السلام) بر روی منبری آجری خطبه می خواند، اشعث بن قیس کندی که از سرداران معروف عرب بود جلو آمد و به اعتراض گفت: این سرخ رویان (ایرانیان) جلو روی تو بر ما غلبه کرده اند و مانع آنها نمی شوی.
این محقق در ادامه تشریح و تبیین جریان فوق تصریح کرد: علی(علیه السلام) در حالی که خشمگین بود فرمود: امروز نشان خواهم داد که عرب چکاره است- آن گاه فرمود- : چه کسی مرا معذور می دارد از این شکم گنده هایی که خودشان در بستر نرم استراحت می کنند و آنها (ایرانیان) در هوای گرم به خاطر خدا فعالیت می کنند. آن گاه از من می خواهند آنان را طرد کنم تا از ستمکاران باشم. سپس این گونه ادامه داد: «و الذی فلق الحبة و برء النسمة لقد سمعت محمداً (ص) یقول: لیضرِبنّکم و الله علی الدین عوداً، کما ضر بتموهم علیه بدواً» (1) قسم به آن که دانه را شکافت و آدمی را آفرید از محمد(ص) شنیدم که می فرمود: هر آینه ایرانیان به خدا سوگند شما را با شمشیر خواهند زد، که به اسلام باز گردید آن گونه که شما در آغاز آن ها را به اسلام دعوت کردید.