پیروزی برابر فولاد و پیامدش برتری مقابل پیکان و به احتمال زیاد بردی دیگر در تقابل با ماشینسازی در آخرین بازی سال 1399 بازگشت دوباره مجیدی به استقلال را مقتدرانه جلوه خواهد داد اما سال جدید که شروع شود، مصائب فرهاد هم تازه آغاز خواهد شد.
فرهاد مجیدی به واقع سال پرماجرایی پیش رو دارد و به دلایل نهان و آشکار این دوره از مربیگریاش در استقلال بسیار حیاتی و مهم است. شاید فرهاد را به واسطه نتایجش در دوره اول و دوم مربیگری در فصل هجدهم و نوزدهم نتوان سرزنش کرد اما این بار هیچ عذری از او پذیرفتنی نخواهد بود و هر قدر هم که باشگاه با مشکلات مالی و گاهاً سختافزاری مواجه باشد، بهانهتراشی برای توجیه شکستهای احتمالی هرگز مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
دلایل محکم و روشنی وجود دارد که فرهاد مجیدی باید دوره سوم مربیگریاش در استقلال را متفاوت سپری کند و لااقل یک جام را به دست آورد. او حتی اگر توفیق دستیابی به جام حذفی را هم داشته باشد و در لیگ برتر نتایج مناسبی را خلق کند، به طوری که قابل دفاع باشد بازهم به فصل بیست و یکم خواهد رفت اما اگر مجیدی دوباره در جام حذفی به همان سرنوشتی دچار شود که فصل پیش شد یا در لیگ نیز با نتایج استقلال هواداران را راضی نکند، جایگاهش در این باشگاه عمیقاً سست خواهد شد.
ساختن سیمای یک مربی ناجی از سوی برخی سینهچاکان فرهاد در فضای مجازی است که عملاً توجیهپذیر جلوه دادن ناکامیهای احتمالی را غیرقابل پذیرش مینماید. این طیف، نجات استقلال از تفکرات محمود فکری را تنها در برنامههای فرهاد مجیدی جستوجو میکردند. در واقع حامیان فرهاد فضایی را ایجاد کردند که حالا توقعی جز موفقیت از استقلال مدل او نرود. آنها خواسته یا ناخواسته الزام به قهرمان شدن استقلال را در ظهور دوباره فرهاد مجیدی ایجاد کردهاند و تردیدی نیست اگر دکترین فرهاد این بار نیز گره از کار استقلال باز نکند او حتی حامیان سرسخت مجازی خود را هم از کف خواهد داد.
تصاحب به دستاوردهای تازه در واقع مستلزم آن است که فرهاد مجیدی تا رسیدن به روزهای حساس و سرنوشتساز لیگ برتر در هفتههای پایانی و مراحل بالاتر جام حذفی نتایج امیدوارکنندهای را رقم بزند که شاید حضور در عرصه آسیایی که این بار با شرایط خاصی برگزار میشود تا حد زیادی نتیجهگیری را برای مجیدی دشوار کند.
باید توجه داشت ادامه همین روندی که مجیدی در هفتههای پایانی سال پدید آورده تا چه اندازه میتواند مهم و حیاتی باشد. مجیدی سال 1400 را با دو بازی در لیگ برتر آغاز خواهد کرد. او باید دوباره رخ در رخ پیکان قرار بگیرد؛ همان تیمی که به سختی در جام حذفی شکستش داد. سپس استقلال او در حالی که زمان کوتاهی تا شروع لیگ قهرمانان آسیا دارد باید در آبادان با صنعت نفت هم بازی کند؛ دیداری که همواره برای استقلال دشوار بوده و برای مربیان نیز چالشهایی را به وجود آورده است. این دو بازی در حقیقت مقدمهای برای ورود مجیدی به یک دوره پراسترس است. فرهاد در اندک زمانی باید تیمش را مهیای حضور در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا کند و شش روز بعد از آخرین بازی لیگ برتر در آسیا مقابل رقبا قرار بگیرد. در حقیقت اگر بخواهیم نمایی از برنامه بازیهای استقلال را تصویرسازی کنیم باید حدفاصل 25 فروردین تا 10 اردیبهشت را یادآور شویم که استقلال بعد از برگزاری دو بازی در لیگ برتر شش بازی آسیایی پیش روی خود دارد.
در عین حال به دلیل در پیش بودن اردوهای تیم ملی آبیها با حداقل استراحت ممکن ناچارند بلافاصله بعد از بازگشت از عربستان بازی هفته بیست و یکم را هم برگزار کنند. استقلال در این هفته با شهرخودرو بازی دارد اما جای امیدواری است که آبیها در این میدان میزبان خواهند بود و دوباره رنج سفر را به دوش نخواهند کشید. در واقع این عدد ممکن است با بازی مقابل شهرخودرو در کمتر از یک ماه به 9 هم برسد و هیچ بعید نیست سازمان لیگ برنامه بازی با شهرخودرو را با حداقل استراحت ممکن لحاظ کند.
با این حال حتی اگر بازی با شهرخودرو را هم ملاک قرار ندهیم، استقلال که اکنون هیچ شانسی برای صدرنشینی پیش از پایان سال ندارد سال 1400 را با فشارهای ناشی از بازگشت به صدر جدول آغاز خواهد کرد. سالی که در یک ماهه اول آن استقلال 8 یا 9 بازی برگزار خواهد کرد که 6 نبرد در آسیا رقم خواهد خورد.
فرهاد خود با قاعده بازی در تیمهای عربی به خوبی آشنا است. او نیک میداند که بالقوه همه تیمهای گروه c لیگ قهرمانان آسیا از اقبال صعود به مرحله بعد برخوردارند.
شاید اگر استقلال از شانس میزبانی بهره میبرد وکنفدراسیون فوتبال آسیا به راحتی حقوق فوتبال ایران را پایمال نمیکرد میشد با قطعیت استقلال را یکی از دو تیم صعودکننده به مرحله بعد نامید چرا که روی کاغذ وقتی نام استقلال کنار تیمهای الاهلی عربستان، الدحیل و الشرطه قرار میگیرد باید شانس بیشتری نسبت به سایرین برای صعود داشته باشد اما برگزاری مجتمع بازیها در شهر جده عربستان تا حد زیادی از لحاظ روانی روی دوش بازیکنان و کادرفنی سنگینی ایجاد خواهد کرد.
حال خوشبینانه تصور کنید مجیدی تیمش را طوری راهی این عرصه کند که منتج به صعود شود. آیا بعد از عبور از این یک ماه ترسناک عرصه برای مربیگری مجیدی و احتمالاً کسب نتایج بهتر بازتر نخواهد شد؟ روشن است که مجیدی اگر قابلیت عبور موفقیتآمیز از این کوران سخت رقابتی را داشته باشد در ادامه لیگ نیز نتایج بهتری را رقم خواهد زد و چه بسا آثار روانی صعود آسیایی آن هم در کشور ثالث نیرویی دوچندان بر ساقهای بازیکنان ایجاد کند تا امتیازهای عقبافتاده را نیز جبران کنند و لاکپشتوار به صدر جدول برسند. بدون شک اگر استقلال اکنون در وضعیت امتیازی مناسبی قرار داشت که نسبت به از دست دادن جایگاهش در صدر جدول نگران نبود با آسودگی خاطر به سال جدید وارد میشد اما مسأله استقلال این است که در دوران مربیگری فکری آنقدر فرصتسوزی کرد که پرسپولیس با وجود قرار داشتن در رتبههای پایین جدول توانست به صدر جدول برسد و به موقعیتی برسد که اکنون 4 امتیاز هم از استقلال بیشتر داشته باشد. سپاهان هم همین شرایط را تجربه کرد.