مطلب ارسالی کاربران
درباره سوپرلیگ اروپا
جان فورد بزرگ، فیلم معروفی دارد به اسم «دره من چه سرسبز بود». فیلم، داستان مردی ست که دارد ولایتش را ترک میکند، چرا که این ولایت رو به زوال هست و جایی برای رشد ندارد. سپس قصه دره و روزهای خوش را میبینیم و متوجه میشویم که رفتن رونق از دره، بخاطر ظلمی بود که کارفرما های معدن، بر کارگرها روا میداشتند. زمانی که این ظلم به اوج میرسد و کارگران اعتصاب میکنند، کشیش میگوید «چیزی از این دره رفت که دیگر هیچگاه باز نمیگردد». منظور کشیش از چیزی که باز نمیگردد، حرمت و قداست کار و کارگر بود.
حکایت سوپر لیگ اروپا هم حکایتی ست مشابه این فیلم. مالکان باشگاه های پر افتخار و ثروتمند، برای تثبیت درآمدشان و بدست آوردن سودی تضمین شده، طرحی میریزند که هویت فوتبال یعنی «بازی» که اصلی بی غرض است را نشانه میرود و دیگر چیزی بعنوان بازی باقی نمیماند و آنچه میماند، نمایشی عاجزانه برای رسیدن به سودی کلان است. نتیجه این طرح سوپر جام هر چه باشد، یک چیز قطعی ست؛ به قول کشیش فیلم:« چیزی رفت که دیگر هیچگاه باز نمیگردد» و آن احترامی ست که تیم های بزرگ، نسبت به «کوچکتر ها» داشتند.
شاید همه اینها بهانه ایست برای دوباره دیدن شاهکار جان فورد