سال 2019 ، سال پر باری برای دنیای انیمیشن بود؛ از نسخه جدید پرندگان خشمگین بگیرید تا قسمت جدید فروزان. اما در این میان یک انیمیشن خاص نظر مخاطبان را جلب کرد تا اینکه توانست به اسکار راه بیابد...
|
نقد بی اسپویل؛ به قلم خودم |
انیمیشن کلاوس ساخته اسپانیا / انگلیس در ژانر کمدی با کارگردانی سرجیو پابلوس به نمایش درامد و توانست نظر منتقدان را جلب کند. داستان انیمیشن درباره جاسپر جوهانسون، فردی بی مسئولیت و راحت طلب که مالک یک شرکت پست هست. او به تهدید پدرش مبنی بر محروم بودن در ارث و میراث به جزیره اسمیرنزبرگ روانه می شود تا رکورد شش هزار ارسال نامه در یک سال را ثبت کند تا با انجامش به تبعید خود پایان دهد اما ...
در نگاه اول، داستان کلیشه ای و پیش پا افتاده است اما وقتی که در بطن فیلم فرو می رویم، دیگر واژه ی کلیشه را فراموش خواهیم کرد. انیمیشن با بن مایه های کریسمس خود را نشان می دهد؛ البته که انیمیشن سرود کریسمس ( زندگی اسکروچ) توانایی تاثیر گذاری بیشتری نسبت به کلاوس دارد، ولی این فیلم در حد و اندازه های اسکروچ ظاهر شده و حتی در برخی موضوعات از آن فراتر می رود، در هر دو اثر کریسمس بهانه ایست برای بهتر زندگی کردن، زنده کردن شعله دوستی و محبت در وجودمان، اما تفاوت اصلی این دو سبک گرافیک است که کلاوس با گرافیک نوستالژی و دو بعدی پا بر صحنه نمایش می گذارد.
جزیره اسمیرنزبرگ که قرار است جوهانسون برای انجام ماموریت به آن جا گسیل شود؛ یک جزیره دور افتاده در نزدیکی قطب شمال است. وجود دو خاندان که دشمنی دیرینه ای با هم دارند و علاقه ای به پست کردن نامه ندارند کار را برای جاسپر مشکل می کند. اما این دشمنی و نفرت از کجا نشأت می گیرد ؟ جواب این سوال که نقطه مرکزی داستان ما است؛ جهل، خرافات و تعصب های افراطی می باشد که بین دو خاندان شکل گرفته شده است.
نبود مدرسه و به کلی امکانات فرهنگی و آموزشی نقش موثری در نادانی و عقب ماندگی یک جامعه دارد که در انیمیشن این بحث صدق می کند. معلمی که دیگر انگیزه ندارد و برای امر معاش و گریختن از جزیره مجبور می شود در کلاس درس خود ماهی بفروشد. رهبران این سر دسته ها مرتجعانی هستند که هدفشان ارتجاع است؛ آن ها مردمان خود را در همه جنبه ها اعم از اجتماع و فرهنگ محدود می کنند و به کلی مفهوم آزادی را از بین می برند. کودکانی که دیگر از علم و آگاهی بازمانده اند و قربانی جهل و تعصب نسل های قبلی اشان شدند. مرتجعان که از وجود جاسپر و کلاوس، منافعشان به خطر می افتد، به هر دری می زنند که این دو را از جزیره اخراج کنند...
شاید منطقی ترین و واقع بینانه ترین بابا نوئل، در این اثر مشاهده شود. دیگر خبری از جادو و جنبل نیست و اسباب بازی ها از آسمان نازل نمی شود. هیزم شکنی که تنها زندگی می کند و سعی در فراموش اتفاقات گذشته دارد، تبدیل به قهرمان داستان می شود. شخصیت پردازی ها به نحو احسن صورت گرفته شده به گونه ای که با انگیزه کلاوس ( بابانوئل) در مورد همراهی با جاسپر آشنا می شویم و آن ها در طول فیلم هدف های مشترکی را دنبال می کنند. المان های انیمیشن در تعادل هستند، از حس و حال ترسناک جزیره در ابتدای فیلم بگیرید تا دیالوگ های طنزی که بین کاراکتر ها شکل می گیرد. جزئیات صحنه در انیمشین بسیار جلوه گر می باشد و همین جزئیات کوچک باعث شگفتی و لذت مخاطب می شود و فضا و اتمسفر حاکم بر فیلم را هر چه تمام تر تثبیت می کند؛ سکانس های کوتاه اما عمیق و معنادار باعث بر انگیخته شدن چالش های فکری در بیننده می شود و او را در طول روایت داستان محک می زند. از ترکیب طنز و مشکلات اجتماعی نخواهید رنجید بلکه به گونه ای از آن به وجد خواهید آمد که مجبور می شوید اسم انیمیشن را در لیست بهترین آثار کمدی سیاه قرار دهید.
موسیقی پکیج فوق العاده این انیمیشن را تکمیل می کند؛ موسیقی در انتقال حس شخصیت و مفهوم داستان نقش عظیمی دارد که در این انیمیشن به نقطه اوج می رسد.
مولفه ی اصلی این اثر دگرگونی و تغییر است؛ تغییر جاسپر از یک فرد بی مسئولیت که به لطف پدرش در ناز و نعمت به سر می برد به فردی با مسئولیت و خوش قلب که هدفش در طول داستان به کلی تغییر می کند. تغییر کلاوس منزوی و گوشه نشین به فردی دغدغه مند و دلسوز و یا انقلاب فکری و اجتماعی شهروندان که خود را از جهل و افراط گرایی دور می سازند. انیمیشن فرایند حرکت جزیره از پژمرگی و افسردگی به طراوت و شادابی را بسیار ماهرانه به نمایش در می آورد. این اثر از پابلوس به هیچ وجه انیمیشن عادی و معمولی نیست بلکه به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیننده را با مشکلات اجتماعی که ریشه اش در جهل، خرافات و تعصب انباشته شده است آشنا می کند.
خواهشمندم این ذهنیت غلط که کارتون، انیمه و یا انمیشن برای کودکان و خردسالان ساخته شده است را کنار بگذارید و به پای این انیمیشن بنشینید زیرا پیام های اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی زیادی در آن نهفته است و مسائل روز دنیا را در میان می گذارد.