اسکار نود و سوم هم سرانجام با شرایط ویژه برگزار شد و برندگان مجسمه طلایی معرفی شدند.
در سالی که کل دنیا درگیر بیماری و پاندمی منحوس کرونا بودند، سینما هم حال روز خوشی نداشت. در بسیاری از کشورها سینماها تعطیل شدند و بسیاری از پروژهها نیمهتمام مانده یا به تعویق افتادند. در چنین شرایطی کلیه جشنوارهها سینمایی تحت تاثیر قرار گرفتند و مراسم اسکار نیز از این قاعده مستثنا نبود.
با این حال، اسکار نود و سوم را بنا به دلایلی که در ادامه ذکر خواهیم کرد، میتوان حداقل در چند سال اخیر یکی از بهترینها دانست.
همانگونه که پیشتر بیان کردیم امسال با توجه به شرایط خاص، تولیدات سینمایی همچون گذشته نبود، اما با این حال در بین همین فیلمهای محدود، به نظر میرسد در بسیاری از شاخههای اسکار جوایز به شکل مناسبی توزیع شدند. البته شاید هم نتوان این را به حساب آکادمی اسکار نوشت! چون شخصا بر این باور هستم که قوانین بی سر و ته و دست و پاگیر آکادمی، امسال باعث شد که جوایز به شایستگی در دستان هنرمندان شاخههای مختلف قرار بگیرد! هر چه که باشد، یک ساعت خراب هم در روز دوبار زمان را به درستی نشان میدهد! حال به بررسی مهمترین جوایز اهدا شده میپردازیم.
فیلم بینالمللی
در شاخه فیلم بینالمللی برای انتخاب فیلم "Another Round" نمیتوان چندان به هیئت داوران خرده گرفت. با اینکه شاید فیلمهای دیگری هم شایسته دریافت این جایزه بودند، اما "Another Round" نیز بدون شک لیاقت دریافت این جایزه را داشت.
فیلمنامهنویسی
یکی از نقاط تاریک مراسم روز گذشته مربوط به این شاخه است. برخلاف جایزه فیلم بینالمللی به نظر میرسد در شاخه فیلمنامهنویسی ضوابط بیمنطق سالیان اخیر آکادمی بر شایستگیها ارجح بوده است. امرالد فنل برای فیلم "Promising Young Woman" با هیچ متر و معیاری شایسته دریافت اسکار نبود. حتی نامزدی او هم شبههبرانگیز بود. "میناری"، "صدای متال" و حتی "دادگاه شیکاگو ۷" به نظر شایستهتر بودند. اما برای اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی برای فیلم "پدر"، باید حق را به هیئت داوران داد.
بازیگر نقش مکمل مرد
دنیل کالویا جایزه اسکار نقش مکمل مرد را دریافت کرد. در نگاه اول حدس بر این است که دلیل آن رنگین پوست بودن او بوده که البته ادعای گزافی نیست و قطعا چنین امری در انتخاب او تاثیرگذار بوده است. اما آیا او شایستگی این جایزه را نداشت؟ قطعا او شایسته بود و مهم نیست که دلایل پشت پرده آن چه بوده است. میتوانیم دلخوش باشیم که این بار و در این شاخه، حداقل در مقام مقایسه با ۴ نامزد دیگر، اسکار به دستان درستی بوسه زده است.
بازیگر نقش مکمل زن
آنچه برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ذکر شد، عیناً در رابطه با نقش مکمل زن نیز مصداق دارد. تصور اینکه شرقی بودن "یو-جونگ یون" در انتخابش (با توجه به سابقه اسکار در سالیان اخیر) بیتاثیر بوده است بسیار دور از ذهن است، اما بدون شک نقشآفرینی هنرمندانه او را در فیلم "Minari" نیز نباید نادیده گرفت. او نیز شایسته اسکاری که دریافت کرد، بود. البته در این شاخه رقابت بسیار نزدیکتر بود و شاید میشد نامزد دیگری را نیز برگزید. شرایط به گونهای بود که اگر بگوییم هر ۵ نامزد لیاقت دریافت اسکار را داشتند، به هیچ عنوان اغراق نکردهایم. شخصاً علاقهمند بودم که این جایزه را در دستان گلن کلوز ببینم.
بهترین بازیگر مرد
شاید جالبترین و مهمترین اتفاق مراسم ، اسکار "آنتونی هاپکینز" باشد. پس از اعلام اسامی نامزدها تمام پیشبینیها حاکی از اولین اسکار "چادویک بوزمن" فقید بود. چون شرایط او کاملا منطبق بر سیاستهای اسکار بود! سیاهپوستی که به تازگی درگذشته و این آخرین شانس او برای دریافت اسکار میباشد. اما هیئت داوران با انتخابی درست و بجا، اسکار را تقدیم به هاپکینز کردند. واقعا به هیچ عنوان نمیشد چشم بر روی نقشآفرینی بینظیر هاپکینز بست. فاصله او با دیگر نامزدها در این شاخه، با احترام به گری الدمن و حتی چادویک بوزمن و ریز احمد، بسیار معنادار بود. این امر را باید به فال نیک گرفت، چون حتی خود انتونی هاپکینز هم باور نداشت که ممکن است برنده اسکار شود!
بهترین بازیگر زن
فرانسیس مکدورمند هم سومین اسکار خود را تصاحب کرد تا در کنار مریل استریپ و پس از کاترین هپبورن، در تاریخ آکادمی در جمع موفقترینها قرار بگیرد. اینکه آیا باورهای فمینیستی مکدورمند در انتخاب او موثر بوده است یا خیر چندان اهمیتی ندارد چرا که با توجه به دیگر نامزدها، احتمالا بسیاری از منتقدان به انتخاب هئیت داوران در این شاخه نیز صحه خواهند گذاشت.
بهترین کارگردان
کلوئی ژائو با توجه به معیارهای جدید اسکار، کلیه مولفههای برنده شدن را داشت! او یک زن است با نژادی چینی! و داشتن این فاکتورها دقیقاً همان چیزی است که در سالیان گذشته سرلوحه آکادمی برای اهدای جوایز بوده است. اما حتی اگر دلیل اسکار گرفتن ژائو چنین چیزی باشد باز هم باید به احترام او کلاه از سر برداشت. این ادعای امروز ما نیست، سالها قبل و زمانی که ژائو فیلمهای مستقلش را میساخت بارها نوید ظهور یک پدیده در دنیای سینما را دادیم. قطعا دوستانی که در چند سال گذشته همراه ما بودهاند، به خاطر دارند که تا چه حد از ژائو و سبک نوین فیلمسازیاش گفتهایم. در سال ۲۰۱۷ در کانال فیلم "The Rider" را معرفی کردیم و حتی آن را در زمره بهترین فیلمهای سال قرار دادیم.
اگر امروز اسکار را در دستان کلوئی ژائو میبینیم، ماحصل سالها تلاش و استعداد بینظیر اوست. درست است که امسال او جوایز فراوانی را بدست آورد اما از آن دسته فیلمسازانی است که برای سینما فیلم میسازد نه برای جوایز. گواه این ادعا، کارنامه کمهزینه اما باکیفیت اوست. هرچند که او با جوایزی که در یک سال گذشته کسب کرده (خصوصا اسکارهای دیروزش)، بسیار شناخته شدهتر شده است. امیدوار هستیم که این شهرت او را از مسیر درستی که در آن قرار دارد خارج نکند چون گاهی به قول لوئیس بونوئل فقید، هیچ چیز از نظر اخلاقی منزجرکنندهتر از بردن جایزه اسکار نیست!
بهترین فیلم
با تمام آنچه که برای کلوئی ژائو گفتیم، اهدای جایزه بهترین فیلم به "Nomadland" هم چندان دور از ذهن نبود. بله، شاید به دلیل زن بودن یا چینی بودنش این جوایز را به او دادند، اما واقعا چه اهمیتی دارد؟ او تمام و کمال لیاقت این جوایز را داشت و اگر پیش از این به سینمای مستقل بهای بیشتری داده میشد، شاید شخصی همچون کلوئی ژائو آنچنان که شایسته اوست شناخته میشد و امروز کسی از برنده شدن او تعجب نمیکرد. البته "Nomadland" فیلمی نیست که مورد پسند عامه قرار بگیرد و قرار هم نبوده چنین باشد، اما پرواضح است که اگر با عینک سینمایی نگاه کنیم متوجه زیباییهایی که ژائو برای ما خلق کرده است، خواهیم شد.
جمعبندی
در پایان باید گفت که خیلی بعید است آکادمی اسکار از لج بازیها و سیاست گذاریهای بیمنطق و گمراهش دست برداشته باشد، اما هرچه که بود امسال حداقل در شاخههای اصلی، گویی شایستگان با سیاست اسکار انطباق داشتند! و همین امر باعث شد که برخلاف چند سال اخیر شاهد اسکاری به مراتب منصفانهتر باشیم. همه ساله در نقد مراسم اسکار گفتیم و نوشتیم اما دور از انصاف بود که امسال به نیمه پر لیوان اشاره نکنیم، هرچند هنوز هم انتقادات فراوانی به نوع برگزاری و اهدای جوایز اسکار وارد است. باید بپذیریم که اسکار با صنعت سینما گره خورده است و خطکش ما برای سنجش کیفیت آن باید بر این امر استوار باشد، هرچند که این، قطعا آن چیزی نیست که عاشقان هنر سینما توقعش را داشته و دارند.
به هر روی امیدوار هستیم که سال ۲۰۲۱ نقطه عطفی برای اسکار باشد، و ما از این به بعد هر ساله به حق شاهد انتخاب بهترینها باشیم. امیدی که البته خیلی امیدی به آن نیست!