10. مهرداد یکم

مهرداد یکم (به پهلوی: Mihrdāt)، اشک پنجم در شمارش جدید، معروف به مهرداد بزرگ[۱]، شاهنشاه ایران از سال ۱۷۱ پ.م. تا ۱۳۲ پ.م. و معمار اصلی شاهنشاهی اشکانی بود. فتوحات او دولت اشکانی را از یک پادشاهی کوچک به یک شاهنشاهی جهانی و از بزرگترین قدرتهای زمان خود تبدیل کرد.[۲] او اولین پادشاه اشکانی است که عنوان پادشاهان هخامنشی، شاهنشاه، را برای خود برگزید.
9. ملکشاه یکم

امیرالمؤمنین سلطان جلال الدوله معز الدنیا و الدین ابوالفتح حسن ملکشاه بن آلپ ارسلان بزرگترین سلطان سلجوقی و فاتح آناتولی بود که به دنبال پیروزی پدرش، آلب ارسلان، در نبرد ملازگرد امپراتوری بیزانس را از آناتولی بیرون راند. وی برادرزادهٔ سلطان طغرل، بنیانگذار سلسله سلجوقی، است. ملکشاه پادشاهی یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ ایران را بر عهده داشت. ماندگارترین میراث وی،[۳] تنظیم تقویم جلالی است که به نام او و توسط گروهی از ریاضیدانان برجستهٔ آن زمان به سرپرستی عمر خیام انجام گرفت. ملکشاه قلمرو امپراتوری سلجوقی را تا سوریه و میانرودان (بینالنهرین) گسترش داد.[۴] او در پانزدهم ماه شوال ۴۸۵ قمری در بغداد درگذشت.[۵] ملکشاه علاقه زیادی به ادبیات، علم و هنر نشان داد. از سلطنت او به خاطر مساجد باشکوه پایتخت خود (اصفهان)، اشعار عمر خیام و اصلاح تقویم (تقویم جلالی) یاد میشود. در دوره پادشاهی وی، مردم او از صلح داخلی[۴] و بُردباری مذهبی برخوردار بودند
8. مهرداد دوم

مهرداد دوم یا مهرداد بزرگ (اشک هشتم) هشتمین شاهنشاه اشکانی است که از ۱۲۴ پ.م - ۹۱ پ. م سلطنت کرد.[۱] لقب «بزرگ» را به دلیل مقتدر بودن در همه امور حکومت تا نظامی و نظم و سازمان دادن به تمام امور ایران و برقرار کردن اقتدار مطلق پادشاه بعد از دوره هرج و مرج بعد از مرگ فرهاد دوم به او دادهاند. وی هنگامی به شاهی رسید که ایران از هر سو آماج تهاجم اقوام مختلف شده بود در درون کشور نیز مخالفان از هر سو برای بدست آوردن قدرت به مقام پادشاه حمله میکردند. مهرداد با دلاوری و درایت تمام نواحی اشغال شده را پس گرفت و مرزهای ایران را در شرق تا کوههای هیمالیا و در غرب تا میانرودان رساند. در زمان پادشاهی او ایران و روم هممرز شدند و دولت اشکانی به بزرگترین قدرت زمان خود تبدیل شد. وی همچنین به اوضاع داخلی ایران نظم و سازمان داد و اقتصاد شکوفایی را پایهریزی کرد و فقر در کشور از بین رفت. طول دوره حکمرانی مهرداد بزرگ یکی از عصرهای زرین و پرشکوه تاریخ ایران میخوانند.مهرداد دوم نخستین شاه اشکانی بود که مانند شاهان هخامنشی خود را "شاه شاهان" خواند.
7. شاه عباس یکم

شاه عباس یکم (زادهٔ ۱ رمضان ۹۷۸ ه.ق – درگذشتهٔ ۱ جمادیالاول ۱۰۳۸ ق / ۲۷ ژانویه ۱۵۷۱ – ۱۹ ژانویه ۱۶۲۹م)، معروف به شاه عباس بزرگ یا شاه عباس کبیر، پنجمین شاهنشاه ایران از دودمان صفوی و نامدارترین فرمانروای این سلسله بود. وی که فرزند و جانشین شاه محمد خدابنده بود، از سال ۹۹۶ ه.ق تا زمان مرگش، به مدت بیش از ۴۱ سال خورشیدی بر ایران حکومت کرد. شاه عباس به معماری، موسیقی، نقاشی و شعر علاقه داشت و میدان نقش جهان، عالیقاپو، بخشهایی از عمارت چهلستون، چهارباغ و سیوسهپل از آثار بهجای مانده از دوران سلطنت وی هستند. شاه عباس هنگامی به سلطنت رسید که غرب و شمال غربی ایران در تصرف دولت عثمانی بود، همچنین در شمال شرق ایران نیز خراسان جولانگاه ازبکها شده بود و در داخل کشور نیز طی ۱۲ سال پس از مرگ تهماسب یکم و دوران پادشاهی اسماعیل دوم و محمد خدابنده قدرت شاه کاهش پیدا کرده بود و دستهبندیهای قبیلهای قزلباشان مجدداً به شکل افزایندهای بروز کرده و دوگانگی میان قزلباشان ترکمان و تاجیکان (مردم غیر ترک) در دربار شدت پیدا کرده بود. در نتیجه این چند دستگی، هر یک از مقامات دولتی در اندیشه منافع و قدرت خویش بود و کشور دچار هرج و مرج گردیده بود. شاه عباس با اولویت بندی مشکلات متعدد توانست در طول سلطنتش سلسله صفویه را به اوج قدرت برساند
6. شاپور یکم

شاپور یکم ملقب به شاپور بزرگ دومین شاهنشاه ایرانشهر از دودمان ساسانی و یکی از بزرگترین پادشاهان ساسانی بود که پس از مرگ پدرش اردشیر بابکان، مؤسس شاهنشاهی، در ۱۲ آوریل ۲۴۰ میلادی به فرمانروایی رسید. وی پیش از رسیدن به شاهنشاهی بهعنوان نایبالسلطنه، در نبردهای زیادی علیه اشکانیان شرکت جست و توانست جایگاهی رفیعی در نزد پدرش پیدا کند. شاپور در زمان سلطنت خویش در سه دوره با رومیان نبرد کرد. در دوره اول جنگها دو جنگ با رومیان را پشت سر گذرانید. نبرد اول که در رأسالعین رخ داد در ادامهٔ جنگی بود که از زمان پدر او اردشیر شکل گرفته بود و در زمان شاپور ادامه داشت. در نبرد دوم سپاه ایران به همراه سپاه رومیان در محلی بنام مشیک رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. اما سرانجام به شکست سپاهیان روم منجر شد و قرارداد ۲۴۱ میلادی هم از جمله پیامدهای منفی این جنگ با رومیان بود و از پیامدهای مثبت این جنگ برای ساسانیان، بدست آوردن سرزمین ارمنستان بود که از جمله مهمترین شهرهای این دوران بشمار میرفت. در دوره دوم جنگهای شاپور از سال ۲۵۲ تا ۲۵۳ میلادی جنگهایش را علیه امپراتوری روم آغاز کرد و توانست در این جنگها شکست سنگینی را به رومیان تحمیل کند و یک ارتش قوی رومی را در نبرد بربلیسوس شکست دهد و استانهای شرقی را به چنگ خود درآورد. دوره سوم جنگها در اثر شکسته شدن قرارداد ۲۴۴ میلادی جنگ دیگری میان ایران و روم درگرفت و ایرانیان توانستند علاوه بر شکست دادن رومیان انطاکیه را نیز از آن خود کنند. در این دوره باز هم شاهد حملات رومیان به سمت شرق هستیم و رومیان که از فتوحات ساسانیان خشمگین شده بودند به سمت شرق حمله نموده و در سال ۲۵۴ میلادی، والریانوس به همراه سپاهیان خود به شرق لشکرکشی نمود. سرانجام در شهر ادسا نبردی میان سپاه وی و ساسانیان درگرفت که در نهایت سپاه رومیان شکست خورده و در نهایت والریانوس اسیر سپاه ساسانی شد. سرانجام در این دوره از جنگها گوردیانوس دیگر امپراتور رومی جان خود را از دست میدهد و فیلیپ عرب هم مجبور به خراجگزاری میشود.
5. نادرشاه

نادرشاه افشار (زادهٔ ۲۸ محرم ۱۱۰۰ هجری قمری/۲۲ نوامبر ۱۶۸۸ میلادی – کشتهٔ ۱۱ جمادیالثّانی ۱۱۶۰ هجری قمری/۲۰ ژوئن ۱۷۴۷ میلادی)، ملقب به نادر بزرگ پایهگذار سلسلهٔ افشار و بزرگترین پادشاه ایران پس از اسلام است. سرکوب شورشیان افغان و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگهای پیروزمندانهٔ او سبب شهرت بسیارش شد. او را ناپلئونِ آسیایی یا ناپلئونِ ایرانی و آخرین فاتحِ بزرگِ آسیای میانه میدانند و اکنون اغلب ناپِلئون «نادرشاهِ اروپا» نامیده میشود.
4. خسرو یکم

خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان (کسری نوشیروان، انوشه روان) دادگر سومین فرزند قباد یکم بود. وی بیست و دومین شاه ایرانی بود که حکومت خود را در تیسفون آغاز کرد. ریشهٔ اسم خسرو به معنای «نیکنامی» است و انوشیروان به معنای «روح و روان جاویدان» است. فرمانروایی خسرو با شورشهای داخلی آغاز شد اما وی موفق شد آنها را به اتمام برساند. خسرو مزدکیان را سرکوب و قلع و قمع کرد. روابط ایران و روم در دورهٔ خسرو متغیر بود و این دو کشور گاهی در جنگ و گاهی در صلح به سر میبردند. در ابتدا صلحی میان آنها شکل گرفت که در این قرار داد روم مجبور به پرداخت غرامت شد، ولی پس از مدتی خسرو نبرد را از سر گرفت. در این نبرد گاهی ایران پیروز بود و ضمن این نبردها تعهدنامهها و پیمانهایی هم به امضا میرسید. خسرو پس از آن که انطاکیه را تصرف کرد، مردم را به شهر جدیدی به نام به از اندیو خسرو کوچانید و به مردم آزادیهایی بخشید. خسرو پس از دوستی با خاقان ترک، موفق شد هپتالیان را از میان ببرد و در پایان قلمرو را میان ایران و ترکان تقسیم کند. خسرو در ارمنستان نیز با رومیان درگیر شد و در پایان جنگ، صلح ۵۰ سالهای میان ایران و روم بسته شد؛ روم نیز متعهد به پرداخت غرامت شد. در نبرد آخری که میان ایران و روم صورت گرفت، با وجود کهنسالی خسرو، وی فرماندهی لشکریان را به عهده گرفت و در نهایت ایرانیان، انطاکیه را به تصرف خود درآوردند. پس از این شکست بود که ژوستینین از فرماندهی برکنار شد و به جای او تیبریوس برسر کار آمد. ژوستینین از در صلح با شاه ایران درآمد؛ اما پیش از صلح، خسرو وفات یافت. خسرو نبردی در یمن هم داشت، زمانی که سیف بن ذی یزن به همراه نعمان به دربار خسرو رفت، خسرو سپاهی به فرماندهی وهرز به وی داد. سپاه ایران موفق شد یمن را تصرف و به قلمرو ایران اضافه کند. یمن تا ورود اسلام جزو قلمرو ایران بود.
3. شاپور دوم

شاپور دوم یا شاپور بزرگ یا شاپور ذوالاکتاف از سال ۳۰۹ تا ۳۷۹ میلادی، دهمین و بزرگترین پادشاه ساسانی بود. شاپور پس از برادرش آذرنرسی بر تخت نشست، او پسر هرمز دوم بود و به مدت هفتاد سال سلطنت کرد و به همین دلیل طولانیترین پادشاهی در میان شاهان ایران را دارا میباشد. وی پس از قدرت گرفتن، اعرابی را که به بخشهای جنوبی شاهنشاهی ساسانی تاخت آورده بودند، به شدت تنبیه کرد و امنیت را به مرزهای جنوبی بازگرداند. پادشاهی وی شاهد تجدید حیات نظامی کشور و گسترش قلمرو آن بود که آغاز اولین دوران طلایی ساسانیان بود؛ بنابراین او با شاپور یکم ، قباد یکم و خسرو یکم، یکی از درخشانترین پادشاهان ساسانی محسوب میشود. از سوی دیگر، چهار جانشین مستقیم او موفقیت کمتری داشتند. شاپور دوم سیاست سخت مذهبی را دنبال کرد. در زمان فرمانروایی او، مجموعه اوستا، متون مقدس زرتشت تکمیل شد، بدعت و ارتداد مجازات شدند و مسیحیان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. البته دومی واکنشی علیه رسمیت یافتن مسیحیت در امپراتوری روم توسط کنستانتین بزرگ بود. شاپور دوم، مانند شاپور یکم، با یهودیان که در آزادی نسبی زندگی میکردند و مزایای زیادی در دوره خود بدست آورد، دوستانه رفتار میکرد.[۲] در زمان مرگ شاپور، شاهنشاهی ساسانی از همیشه قویتر بود و دشمنانش در شرق آرام بودند و ارمنستان تحت کنترل ساسانیان بود. سنگنگاره شاپور دوم در بیشاپور که همانند نقشهای پیشکشآوران تخت جمشید الگوبرداری شدهاست. او پادشاهی مقتدر بود و در دوران سلطنت او شاهنشاهی ساسانی یک دوره پر رونق و شکوه را تجربه کرد. او از جمله آخرین شاهان ساسانی است که خودشان را از نژاد خدایان میانگاشتند و کتیبههایی از او در طاق بستان به یادگار ماندهاست.
2. داریوش یکم

داریوش یکم یا داریوش بزرگ چهارمین شاهنشاه هخامنشی، پسر ویشتاسپ، همسر آتوسا و داماد کوروش بزرگ بود. وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک چندی از بزرگان هفت خانوادهٔ اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورشهای درونمرزی پرداخت. فرمانروایی شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمینهایی چند به شاهنشاهی افزود. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. از دیگر کارهای او حفر راه آبی بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن سو به دریای مدیترانه پیوند میداد. آرامگاه او در دل کوه رحمت در جایی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. پس از جهانگیری کوروش بزرگ و کمبوجیه سراسر آسیا (آسیای کوچک) جزو قلمرو او محسوب میگردید.
1. کوروش دوم

و سرانجام بزرگترین شاهنشاه تاریخ ایران زمین
کوروش دوم (به پارسی باستان: )، کوروش بزرگ یا کوروش کبیر، که کورش هم نوشته میشود، بنیانگذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که به مدت سی سال، در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیشپیش، شاه بزرگ انشان، از خانوادهای که همیشه پادشاه بودهاست» معرفی میکند