#1 Saeedمنم یه بار خونه تنها بودم یهو از توی کوچه مون صدای جیغ های خیلی بلند همراه گریه شدید یه پسر بچه میومد
رفتم دم پنجره دیدم دوتا زن با دعوا و کتکاری و فوش دارن بزور یه پسر بچه رو از وسط کوچه کشان کشان میبرن تو یه خونه
منم تنها بودم ولی تا میخواستم برم کمک ببینم چه خبره
چهار پنج بار کاملا واضح شنیدم که پسره وسط گریه زاری و جیغ های شدید به یکی از اون زن ها که خیلی بد باهاش رفتار می کرد و کتکش میزد میگفت «مامان مامان»
منم بیخیال شدم گفتم مامانشه دیگه کل قضیه هم حدود چهل پنجاه ثانیه طول کشید