به گزارش ایسنا، سالیان متمادی است که فوتبال ایران درگیر پرداخت پولهای نجومی و غیرمتعارف به بازیکنان و برخی مربیان است و در این بین نباید از کوتاهی مدیران باشگاهها، سهم واسطهها، ساختار غلط دولتی بودن ورزش ایران و نبود عزم جدی برای تغییر ساختارهای مالی و مدیریتی مطابق با چارچوبهای تعریف شده در ورزش دنیا که در مسیر کامل خصوصی سازی و درآمدزایی قرار گرفته غافل شد.
به جز چند باشگاه خصوصی در میان ۱۸ باشگاه لیگ برتری، تار و پود فوتبال ایران بر مبنای تزریق مالی از منابع دولتی و بیت المال تشکیل شده و همواره این سوال مطرح است که عامل ولخرجی مدیران دولتی در فوتبال ایران و نبود ساختار تعریف شده به منظور عدم پرداخت قراردادهای غیرمتعارف و نجومی به برخی بازیکنان فوتبال در ایران چیست؟
مدیرانی که شاید عمر فعالیت برخی از آن ها به چند ماه هم نمی رسد، به منظور راضی نگه داشتن هواداران، قراردادهایی را امضا میکنند که خارج از عرف بوده و جز هدر رفت منابع مالی دولتی نیست؛ نمونه این مساله را می توان در مورد قراردادهایی که فصل گذشته مدیر یک باشگاه لیگ برتری در هتل به امضا رساند و چند ماه بعد نیز برکنار شد، جستوجو کرد. در حالی که مدیرعامل بعدی که روی کار آمد با بازیکنان در مورد قراردادهای به امضا رسیده و متمم قراردادها به چالش جدی برخورد و خواستار کاهش مبالغ مربوطه شد.
هزینه گزاف فوتبال ایران از جیب مردم!
بارها بر این مساله تاکید کردهایم که هزینه سرسام آور از سوی باشگاههای خصوصی ایرادی ندارد و توجیه پذیر است، مالک یک باشگاه خصوصی در فوتبال ایران می تواند همانگونه که باشگاه های مختلف دنیا دست به ولخرجی می زنند و با بازیکنان مورد علاقه خود قراردادهای نجومی به امضا می رسانند، پول خرج کنند اما مساله بسیار مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت این است که به چه علت، شرایطی پدید آمده که شاهد انعقاد قرارداد و پرداخت دستمزدهای شگفتآور از سوی تیم های دولتی در لیگ برتر فوتبال ایران- که از نظر اقتصادی کاملا شکست خورده است و از منابع دولتی و بیت المال هزینه می کند - هستیم؟
باشگاههای فوتبال ایران که به جز چند مورد آن همگی دولتی هستند از هیچ شاخص اقتصادی تبعیت نمیکنند و صرفا به حیات خلوتی برای هزینههای بی قید و شرط از سوی مدیرانی تبدیل شده که از فردای کاری خود هم خبردار نیستند.
نکته قابل اشاره دیگر اینکه معضلات به وجود آمده ناشی از شیوع ویروس کرونا برای لیگهای معتبر فوتبال دنیا باعث کاهش میزان درآمدها و مبلغ قرارداد بازیکنان و کادر فنی، شد و تا جایی که شاهد کاهش ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درصدی مبالغ قراردادها بودیم اما در فوتبال ایران قراردادها دو تا سه برابر افزایش پیدا کرد و هرگز حتی یک بازیکن و مربی در فوتبال ایران اعلام نکرد که قراردادش را به خاطر منافع باشگاه و کاهش میزان درآمدها به دلایلی هم چون حذف بلیت فروشی مسابقات لیگ برتر طی فصل گذشته ناشی از ممنوعیت حضور تماشاگران در ورزشگاه به دلیل مقابله با شیوع ویروس کرونا، کاهش داده و یا حتی افزایش نداده است!
در نهایت کار به جایی رسیده است که پیش از شروع بیست و یکمین دوره مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران، فرهاد مجیدی به عنوان یک سرمربی در لیگ برتر فوتبال ایران اذعان میکند که رقم قرارداد بازیکنان باور کردنی نیست و اگر با چشم خود نمیدید، باور نمیکرد. وی همچنین به صراحت میگوید که با کمک چند هوادار بیادعا تلاش کرده تا سه بازیکن باکیفیت و مطرح داخلی را به تیم اضافه کند؛ یک مهاجم، یک وینگر و یک هافبک دفاعی که هر سه بازیکن با مبالغی بیش از ۱۲ تا ۱۳ میلیارد تومان به تیم صنعتی و تیم رقیب پیوستند! در عین حال سعید آذری، مدیرعامل پیشین باشگاه فولاد خوزستان میگوید در این فصل ارقام ۱۲، ۱۸ و ۲۰ میلیاردی برای امضای قرارداد میشنود.
فوتبال ایران هر ساله سقف قراردادهای منعقد شده با بازیکنان و برخی مربیان را می شکافد و گویا هیچ چیز نمی تواند مانع آن باشد! سوال اساسی و بسیار مهم این است که چه اتفاقی رخ داده که علی رغم بحران شدید اقتصادی در کشور ناشی از تحریم ها و شیوع ویروس کرونا، دستمزد فوتبالیست ها و حتی برخی مربیان تا سه و چهار برابر رشد داشته است؟
هرگز ریال را به دلار ترجیح نخواهند داد
تصور می کنید اگر یک فوتبالیست ایرانی از همین باشگاه های عربی حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه پیشنهاد دلاری داشته باشد، چه تصمیمی میگیرد؟ با توجه به رشد قیمت دلار در چند سال اخیر و مشاهده سرنوشت معدود بازیکنانی که به باشگاه های قطری و اماراتی لژیونر شده اند نشان می دهد که تقریبا محال است یک بازیکن از چند میلیارد تومان بیشتر صرف نظر کند و حاضر به ادامه فعالیت در لیگ برتر فوتبال ایران باشد. چه بسا بازیکنانی در فضای مجازی و در مصاحبه های مختلف با اصحاب رسانه، بارها و بارها بر تعصب خاص به رنگ پیراهن تیم خود تاکید کرده اند و هنگام قرارداد با باشگاه ایرانی اعلام کردند، حاضر نیستند پیراهن و هواداران باشگاه را با هیچ چیز عوض کنند اما در نهایت با اولین پیشنهاد دلاری از باشگاه های خارجی در چشم به هم زدنی قید همه چیز را زدند و حتی برخی از آن ها اجازه ندادند ریالی از قراردادشان به باشگاه برسد. در این رابطه اما نباید از ضعف مدیران باشگاه های ایرانی در نوع قراردادها و نحوه پرداخت پول به بازیکنان نیز چشم پوشی کرد.
علت تجربه ناموفق قبلی
فوتبال ایران چند سال قبل تجربه ناموفقی در مورد تعیین سقف قرارداد با بازیکنان و مربیان لیگ برتری داشت و در نهایت مدیران باشگاه ها، با دور زدن قانون هر چند سقف مورد نظر را در قرارداد منعقد شده رعایت کردند اما با پرداختی های پنهان و غیر شفاف اعم از خودرو، مسکن و پول، شرایطی را رقم زدند که کار آنگونه که باید پیش نرفت و در نهایت نیز برخی کارشناسان اعلام کردند که باید سقف کلی برای میزان قراردادهای یک باشگاه تعیین شود و به طور مثال یک بازیکن با کیفیت مبلغ بیشتر و بازیکن دیگر که از کیفیت کمتری برخوردار است، مبلغ کمتری دریافت کند، با این حال اما برخی دیگر از کارشناسان و مدیران فوتبال ایران تاکید کردند تا زمانی که ساختار اقتصادی فوتبال ایران اصلاح و خصوصی نشود و امکان پایش فعالیت و هزینه کرد مدیران باشگاه های دولتی فراهم نشود، کار به جایی نخواهد رسید و در این بین همچنان پول های نجومی خرج و قراردادهای غیر متعارف به امضا خواهد رسید و با وجود واسطه ها و بی کفایتی مدیران، حتی برخی بازیکنان که از کیفیت پایینی برخوردار هستند، چند برابر بیش از ارزش واقعی خود به جیب می زنند.
راهکار در فوتبال دولتی
هرچه هست باید فوتبال دولتی ایران به ساز و کار مشخصی در مورد انعقاد قرارداد بازیکنان و مربیان برسد و اجازه ندهد بازیکنان و واسطه ها با سهم خواهی و بازارگرمی کاذب، قراردادهای غیرمعقول به امضا برسانند و اینگونه موجب هدر رفت بیت المال و منابع دولتی شوند. اگر یک بازیکن پیشنهاد خارجی دارد همان طور که تاریخ نشان داده، به طور حتم قرارداد دلاری و مناسب خود را رها نخواهد کرد، بنابراین باشگاه های ایرانی و مدیریت کلان ورزش کشور باید با مدیریت صحیح سقف مشخصی را برای باشگاه های مربوطه تعیین کند و اجازه دهند هر بازیکنی که تمایل به انعقاد قرارداد در چارچوب تعیین شده ندارد و همان طور که ادعا می کند باشگاه های خارجی برایش "بالبال می زنند،" به لژیونر شدن فکر کند. این اتفاق اما یک پیش شرط مهم و بسیار حیاتی دارد؛ اینکه نظارت درست و برخورد قانونی به منظور اجرای صحیح قانون وجود داشته باشد تا باز هم برخی مدیران با دور زدن قانون و پرداخت های پشت پرده خارج از قرارداد منعقد شده بازیکنان شرایطی را برای پرداخت نجومی به بازیکانان و برخی مربیان نداشته باشند.
راه حل اصلی
در نهایت اما حیات ورزش و فوتبال ایران فاصله گرفتن از مدیریت دولتی است و باید با با توجه به درآمدزا بودن رشته ورزشی همچون فوتبال، تحقق حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی و به ویژه رشته فوتبال، تبلیغات محیطی، بلیت فروشی، درآمدهای جانبی نظیر فروش پیراهن و... شرایطی را رقم زد که دیگر شاهد پرداخت پول از منابع دولتی به بازیکنان و مربیان نباشیم و در مسیر درست گام برداریم؛ فوتبالی که برای مدیرانش صرفا یک سرگرمی برای مردم تلقی می شود و برعکس تمامی کشورهای توسعه یافته فوتبال، هیچ نشانی از تبدیل آن به یک صنعت مالی نیست.