خب این خاطره مال خیلی سال پیش قبل از زمانی هست که کارآگاه بشم
اون زمان خب جنگ بود و اقلامی مثل شیر کم بودن
من جزو معدود بقال هایی بودم که هر روز صبح شیر تازه وارد میکردم
مشتری هم زیاد داشتم
ولی ی شب نشستم سودم رو حساب کردم دیدم دارم ضرر میکنم که
اول خواستم شیر رو گرون کنم بعد گفتم نه فکر بهتری دارم
۵۰ تومن ارزون کردم ولی یک سوم شیر تو بسته بندی ها میریختم بقیشو از شیر آب پر میکردم
بعد اینارو صبح خیلی زود میآوردم مغازه
سودم داشت میرفت بالا
یکی بهم اومد گفت آقا مجید شیرات چرا مزه ی آب گرفته
خب گفتم شیره دیگه شیر آب داره
واسه چی ما میگیم صرفه جویی کنید
گفت: مطمئنی آبش بیشتر نیست؟
گفتم مطمئنم شما هم مطمئن هستی؟
گفت: اطمینان دارم ولی کاش آبش بیشتر بود من شیر دوست ندارم
خلاصه هر روز میومدن مردم شیر و کیک میخریدن
دیگه هر کی میومد ی اعتراضی میکرد
من اهمیتی نمیدادم
ی روز داد همه دراومده بود صف بستن اعتراض میکردن گفتن پول ما رو پس بده
من میگفتم چرا میخواید کلاهبرداری کنید هر روز صبح میرم شیر تازه میارم ۵۰ تومن هم کاهش دادم بگید دستت نمک نداره دیگه
یکی از ته صف داد زد برای چی با آب قاطی میکنی؟
گفتم رو پاکتی که بهت فروختم چی نوشته بود؟
گفت: شیر
پاسخ داد: خب آها راس میگی آره من فکر کردم آب خریدم یادم نبود
ی شب وقتی تا دیر وقت تو مغازه بودم باز شیر آب رو باز کردم رو بسته های شیر
یکی منو دید!
گفت: مجید چرا تو آب شیر میریزی
گفتم: توی شیر آب نمی ریزم که تو آب شیر میریزم
گفت: منم همینو گفتم که
گفتم الان که فکرشو میکنم شاید شیر تو آب نمی ریزم آب تو شیر میریزم
گفت: آها حالا فهمیدم خب آب نریز توی شیر
وی در ادامه افزود: من ی ایده دارم به جای اینکه تو آب شیر میریزی تو آب کاکائو بریز
گفتم: عجب ایده ی جالبی داری
چند تا کاکائو تو آب ریختم هم زدم
یکم خوردم گفتم این چیه دیگه ایده ات بخوره تو سرت
گفت: خب این چرا مزه ی آب میده مگه نگفتم آب بریز
گفتم تو گفتی شیر بریز
گفت عه خب پس آب نریز شیر بریز
گفتم خیالت راحت آب نمی ریزم شیر میریزم
گفت نه این اشتباهه نباید آب بریزی شیر رو با کاکائو مخلوط کن
شیر ریختم توی ظرف با کاکائو مخلوط کردم گفتم این چرا این رنگی شد
گفت: شد شیر کاکائو دیگه همینک یک نوشیدنی توسط ما اختراع شد
خوردم ازش خوشم اومد ولی گفتم نه بابا کسی خوشش نمیاد که فکر میکنن این شکلاته درحالی که ما کاکائو ریختیم
گفت: حالا تو بجای اون شیر های بیمزه که با آب قاطی میکنی همینو بذار برای فروش ببین چقدر طرفدار پیدا کنه
خلاصه فردا صبح یکی اومد از ما کیک و شیر کاکائو خرید
رفت کل شهر رو پر کرد که اینجا ی شیری میفروشن که طمع کاکائویی داره
تو ۵ دقیقه همه جمع شدن هر چی شیر کاکائو بود خالی کردن سود خوبی داشت
یکی داد میزد مجید جون من میدونستم میدونستم تو آب میریزی تو شیر که ی با گذشت زمان کاکائویی بشه اینا نفهمیدن
خلاصه کم کم بقالی های قزوین پر از شیر کاکائو شد و خیلی زود به تهرون و... صادر شد
خارجیا اومدن گفتن اینا دیگه چیه شما دارین
آوردم تو مغازه گفتم شیر کاکائو هست خودم اکتشاف کردم
عکس یادگاری گرفتن و از این شیر کاکائو ها چند تا نمونه بردن خارج
بعد از ی مدت کل خبرها شد درباره شیر کاکائو و تبدیل به محبوب ترین نوشیدنی جهان شد