مجموعه منتخب جمله انگیزشی فوق العاده از آدولف هیتلر
آدولف هیتلر برای بسیاری از ما آشنا بوده و کمتر کسی پیدا می شود که او را نشناسد. در این مطلب قصد داریم نمونه هایی از جملات انگیزشی او را ذکر نماییم. تا انتها با ما همراه باشید.
آدولف هیتلر، ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در مسافرخانه ای در شهری مرزی و کوچک به نام “براونا-آم-این” در اتریش، بین مرز اتریش و امپراطوری آلمان زاده شد. آدولف هیتلر رهبر رایش سوّم در شامگاه ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ به زندگی خود پایان داد. هیتلر در زمان مرگ تنها ۵۶ سال داشت.
هیتلر درباره تولد خود اینگونه می گوید:
شاید خواست خداوند این بود که من در بیستم آوریل سال ۱۸۸۹ در شهر کوچک و سرحدی (براناو-ام-این) بین دو کشور آلمان و اتریش به دنیا بیایم زیرا هم بستگی این دو کشور آرزوهای دیرینه ی هر فرد آلمانی بود.
در سال ۱۸۹۴ خانواده هیتلر به نزدیکی شهر لینز مهاجرت کردند و تا زمان بازنشستگی پدر هیتلر در آنجا ماندند، در این دوره هیتلر به عنوان کودکی خستگی ناپذیر به بازی و درس در مدرسه ای نزدیک به خانه مشغول بود.
برادر او ادموند بر اثر بیماری سرخک در ۲ فوریه ۱۹۰۰ درگذشت و این اتفاق تاثیری دائمی در هیتلر ایجاد کرد و اعتماد به نفس هیتلر را تا حدود بسیاری تضعیف کرد.
با اینکه هیتلر علاقه مند بود به رشته هنر بپردازد ولی پدر وی او را به مدرسه فنی فرستاد، هیتلر بعدها در کتاب نبرد من اعتراف کرد که «امیدوارم بتوانم چند سال عقب افتادگی که پدرم به من تحمیل کرد را جبران کنم.» هیتلر حتی در زمینه سیاسی هم با پدر خود اختلاف داشت، پدر هیتلر فردی معتقد به امپراطوری اتریش بود
اما هیتلر خود و اتریش را جزء آلمان و امپراطوری روم باستان می دانست. پس از مرگ پدر هیتلر در ۳ ژانویه ۱۹۰۳ وی مدرسه فنی را ترک کرد. آدولف هیتلر در کتابش نبرد من، لحنی مودبانه درباره پدرش دارد، به هر حال او اظهار میکرد تصمیم جدی که برای نقاش شدن داشت باعث اختلاف نظرات بسیاری در بین آنها شده بود.
جملات انگیزشی هیتلر
1. به وسیله تبلیغات می توان جهنم را بهشت و بهشت را جهنم نشان داد.
2. یک روز فرا می رسد که به خاطر نکشتن هر یک یهودی من را نفرین می کنید.
3. طبیعت سرحدات سیاسی نمی شناسد ! قانون طبیعت این است که همیشه حق با کسی است که با صراحت حرف می زند، ولی کیست که معنای صراحت را درک کند.
4. سر و صدای زیاد خود به معنی تبلیغات منفی است.
5. کجا دیده شده است کسی بتواند با خشونت و سرنیزه عقیده ای را متزلزل سازد.
6. در جهان پاسخ دو چیز را باید با خون داد، اشتباه و خیانت.
7. وقتی عقل از بین رفت، آخرین تصمیم متعلق به کسی است که اراده ای محکم داشته باشد و بهترین اسلحه دفاعی انسان در حملات شدید می باشد.
8. روحیه دشمن خودت را از درون تضعیف کن با کمک غافلگیر کردن و ترس و کارشکنی و به قتل رساندن. این جنگ آینده است.
9. دروغ را بزرگ و ساده و مکرر بگو تا در نهایت باور کنند.
10. چه کسی گفته من تحت حمایت ویژه پروردگار قرار ندارم ؟
11. انبوه مردم ساده تر فریب یک دروغ بزرگ را می خورند تا یک دروغ کوچک.
12. تمام حکومت ها فقط می توانند با تکیه بر قدرت ملت وجود داشته باشند. اگر ملت و دولت با هم متحد شدند می توانند یک قدرت دیگر نیز به وجود آورند که اهمیت آن خیلی بیشتر است و آن را احساس ملی گویند.
13. داوری را که می توان درباره یک دولت کرد در ابتدا فایده ای است که می تواند به ملت برساند و همین مطلب است که تاریخ درخشان یک ملت را برای همیشه سر بلند نگاه می دارد.
14. آنچه را که امروز به نام دولت به ما تحمیل می کنند محصول وحشناک اشتباهات گذشته ای است که غیر از رنج و بدبختی برای ما سودی نخواهد داشت.
15. وقتی ملتی از اشتباهاتی که مرتکب شده رنج می برد و در برابرش سر تسلیم فرود آورد و می داند که با ناتوانی تمام تسلیم شده و تنها بهانه اش این است که غیر از تسلیم شدن چاره ای ندارد و کاری از دستش ساخته نیست، به طور مسلم یک چنین نسلی و ملتی محکوم به زوال و نابودی است.
16. شاید افرادی هم گاهی فکر می کنند که باید از جای خود تکان بخورند اما دیگران و کسانی که در ناامیدی فرو رفته و همه چیز را مشکل می دانند به آن ها خواهند گفت این کار غیر ممکن است و ما در این مجاهدت پیروز نخواهیم شد و پیروزی ما چیزی است که به دست آوردن آن محال است.
17. اما ما به آن ها خواهیم گفت این دلایل بی پایه است و احمق ها هستند که ناتوانی و ضعف را به خود تلقین می کنند.
18. کسی که با تخیلات پریشان از مشکلات برای خود کوهی می سازد و هر چیز را دشواری می داند واژگون شدن او حتمی است.
19. عظمت یک ملت وابسته به اجرای این برنامه است جمع کردن مغز های متفکر و با استعداد برای فعالیت های انسانی و آن ها را در خدمت اجتماع قرار دادن وظیفه اصلی و مهم کارکنان دولت است.
20. یک مخترع نباید برای اختراعی که کرده بزرگ و عظیم جلوه کند بلکه عظمت او مربوط به خدمتی است که برای ملت خود انجام داده است.
21. یک مرد دهقان گاهی از اوقات از جوانی که در خانواده بزرگ تربیت شده و تمام تعلیمات عمومی را فرا گرفته است از لحاظ لیاقت و استعداد می تواند برتر و شایسته تر باشد.
22. یک دولت می تواند وقتی ایده ال ملت باشد که نه فقط بتواند شرایط زندگی ملت را تامین نماید بلکه قادر باشد سطح فکر ملت را برای تقویت پایه های استقلال خود تقویت نماید.
23. هرجا ایمان کامل باشد اراده قوی هم وجود خواهد داشت مردان بی اراده کسانی هستند که به هیچ چیز ایمان ندارند.
24. دولت به معنی ملت و اگر دولت از ملت نباشد دولت زوال پذیر است.
منبع: سایت دلگرم