با پشت سر گذاشتن 12 بازی از سرمربیگری اسکوچیچ در تیم ملی می توان در مورد عملکرد وی قضاوت بهتری انجام داد. اگرچه برخی منتقدان معتقدند تیم ملی بدون تاکتیک بازی می کند، ولی با دید منطقی و منصفانه کسب 11 برد از 12 بازی با بیش از سی گل زده و حدود 5 یا 6 گل خورده نمی تواند بصورت تصادفی و بدون اتخاذ و اجرای استراتژِ و تاکتیک های مناسب بدست آید. به عنوان یک بیننده آماتور از زمانی که بازی های تیم ملی را از سال 98 دنبال می کنم تاکتیک های جدیدی را در تیم ملی می بینم که قبلا کمتر شاهد آن بودیم:
1. پرسینگ از خط دفاعی حریف: شاید در دنیای حرفه ای در دو دهه اخیر هیچ مربی به اندازه گواردیولا به پرس شدید از خط دفاعی و حتی محوطه جریمه حریف اعتقاد نداشته باشد. در رده بعدی در استراتژی مربیانی مثل کلوپ و یا توخل هم این تاکتیک جایگاه خاصی دارد. در تیم ملی ایران طی 12 بازی گذشته پرسینگ تیم حریف به منظور جلوگیری از بازیسازی آنها یا بازپس گیری توپ به محض از دست دادن یکی از جلوه های اصلی تیم بوده است.
2- بازتعریف وظایف جدید برای مهاجمان: در دوره های گذشته تیم ملی مانند دوران برانکو وظایف مهاجمان تیم ملی مانند علی دایی صرفا تمام کنندگی و گل زدن به حریف بود و این مهاجمان کمتر در ساختار دفاعی و یا بازیسازی به کار گرفته می شدند. در دوران کیروش وظایف مهاجمان بیشتر در حوزه دفاعی در نیمه زمین و یا حتی زمین خودی تعریف شده بود. همین امر سبب می شد تا کاکرد تهاجمی مهاجمان و یا بازیسازی آنها کمتر به چشم آید. اما در زمان اسکوچیچ وظایف دفاعی مهاجمان با ایجاد پرسینگ از زمین حریف و جلوگیری از بازیسازی آنها تعریف شده و از سوی دیگر کارکرد آنها صرفا در تمام کنندگی و گلزنی خلاصه نمی شود، بلکه با جای گیری مناسب در پشت محوطه جریمه حریف و انجام حرکات ترکیبی با سایر بازیکنان، می توانند موقعیت سازی نیز کنند. در این زمینه تاکنون سردار آزمون و مهدی طارمی موقعیت های زیادی را بر دیگر بازیکنان ایجاد کرده اند.
3- بکارگیری وینگر چپ پای فانتزی در سمت راست: در تیم هایی مانند منچسترسیتی بازیکنانی مانند برناردو سیلوا یا ریاض محرز، در لیورپول بازیکنی مانند محمد صلاح(در برخی بازی ها) و در تیمی مانند بایرن مونیخ بازیکنی مانند لروی سانه به عنوان وینگر چپ پا در جناح راست با حرکات عرضی به سمت میانه میدان نظم خط دفاعی حریف را به هم ریخته و با فضاسازی برای دیگر بازیکنان و ارسال پاسهای عمقی آنها را در موقعیت بسیار مناسبی قرار دهند. اجرای این تاکتیک در تیم ملی ایران با بکارگیری بازیکنی مانند علی قلی زاده نیز در همین راستا است که قبلا در تیم ملی نمود کمتری داشته است. گل تیم ملی به عراق در دور اول را می توان ناشی از همین تاکتیک دانست.
4- ارسال پاسهای بلند به فضای پشت مدافعان حریف: در تیم اسکوچیچ معمولا از پاسهای بلند مستقیم بسیار کم استفاده می شود. اما برخی مواقع با حرکت بازیکنان کناری و حمله در فضای پشت مدافعان ارسال پاسهای بلند در دستور کار قرار می گیرد. گل اول به سوریه در تهران با ارسال بلند شجاع برای حردانی از همین تاکتیک بدست آمد. در بازی با کرده ارسال نوراللهی برای طارمی و یا بازی لبنان ارسال کنعانی زادگان از میانه های میدان برای جهان بخش ناشی از همین تاکتیک است.
5- حرکات طولی بازیکنان پا به توپ و ارسال پاسهای عمقی برای مهاجمان: هدف قرار دادن عمق دفاع حریف یکی از تاکتیک های اصلی اسکوچیچ در تیم ملی است که قبلا نمود کمتری در تیم ملی داشت و اکثر گلها از طریق ارسال سانترهای بلند برای مهاجمانی مانند علی دایی و یا ضربات ایسگاهی مانند زمان کیروش به ثمر می رسید. در تیم اسکوچیچ استفاده از فضای عمق تیم حریف یکی از تاکتیک های اصلی به شمار می رود. در این راستا بازیکنی مثل وحید امیری که قدرت حمل توپ بالایی دارد با حرکات طولی و ارسال پاسهای دقیق به سمت مهاجمان که در نزدیکی محوطه جریمه حریف جایگری کرده اند، بسیار مثمرثمر واقع شده است. گل اول ایران به بحرین و گل اول مقابل لبنان تقریبا به همین شکل به ثمر رسید.
6- علاوه بر موارد فوق، بازی سازی تیم از زمین خودی، حفظ مالکیت توپ، گردش توپ در نقاط مختلف زمین،پاسکاری های متعدد بین بازیکنان، ارسال پاسهای زمینی به فضاهای کناری بین مدافعان حریف از دیگر ویژگی های تاکتیکی تیم اسکوچیچ است.
7- بیان موارد فوق به معنای اجرای بی نقص تاکتیک های فوق نیست. بلکه صرفا این موارد در دستور کار مربیان قرار دارد.
8- در کنار موارد فوق، همچنان در بعضی پست ها مانند مدافعان کناری که نقش مهمی در سیستم اسکوچیچ دارند، ضعف هایی دیده می شود. از سوی دیگر عدم وجود بازیکنی طراح و خلاق در میانه میدان می تواند در اجرای تاکتیک های سرمربی تیم ملی بسیار کارساز باشد که تاکنون نمود کمتری داشته است. بازیکنی مانند سامان قدوس به لحاظ فنی این توانایی را دارد ولی در دو بازی که به صورت ثابت به کار گرفته شده است، نتوانسته است مهارت های خود را به نمایش بگذارد. در این زمینه نیز باید مربیان به دنبال رفع این مشکل باشند