دیگو سیمئونه و الدترافورد
جایی در خاک فرانسویها. سنتاتین. یادگاری از دست خدا و جنگ بر سر جزایر. توهینها و تحقیرها. شیاطین و فرشتگان. قدیسی، رندانه ساق پای حریف را هدف میگیرد. سقوط. از بهشت تا قعر جهنم. به دست مردی با خون شیاطین. در برابر شیاطین. چه کسی از سفر یک سال بعد ال چولو به الدترافورد خبر دارد؟
|
پس از سقوط در ومبلی برابر ژرمنها، هیچکس در انگلستان ناکامی بعدی را بر نمیتابد. تیم گلن هادل رو به جلو. رومانی، کلمبیا و تونس. یک لغزش. غلطیدن به سمت دشوار جدول. برابر آرزانتین. باکی نیست. اوون آنجاست. شیرر. نویلها. آدامز، سیمن، بکام.... دیوید بکام... رو در روی دیگو سیمئونه.
"فارغ از پیشینهی سیاسی، آرزوی کل کشور آرژانتین شکست انگلیس است. در هر میدانی. و ما این را در سال 1998 میدانستیم. "
چهل و هفت دقیقه از بازی میگذرد تا عمق میل آرزانتینیها عیان شود... خطا به روی بکام، خشم بکام و ضربه به سیمئونه و ... روی دیگر شیطان عیان میشد. یک قاب جاودانه. حلقهی بازیکنان تیره و سفیدپوش. قاصی بلندقامت. کارت قرمز رنگ. سیمئونه نگاهش را از بکام میرباید. بازهم چشمهایمان به چشم هم میفتد؟
لانهی شیطان. طرفداران خشمگین با حلقههای دار به استقبال بکام میآیند. نفرت و خشم از اشتباهی کودکانه....
"دشوارترین روزهای من تا آن زمان. با این وجود من تکیهگاه مطمئنی داشتم. در رختکن تیم و میان بازیکنان و مربیان من یونایتد و مهم تر از هم در خانواده. چیزی که به من کمک کرد تا آن دوره را بگذرانم."
چرخش روزگار و فرا رسیدن بهار بعدی. عبور منچستریونایتد از گروهی دشوار. پشت سر بایرن مونیخ و بالاتر از بارسلونا. دور حذفی، با رقابت برابر اینترمیلان آغاز میشود. بکام و شیاطین سرخ، دیگو سیمئونه و رفقا...
"میدانم که الدترافورد به جوش خواهد آمد، ممکن است برایم سوت بزنند و مرا هو کنند. اما اگر این اتفاق بیفتد، هواداران من را خوشحال میکنند. وقتی هواداران رقیب به من سوت میزنند، آن را دوست دارم. این واقعاً من را تهییج میکند."
سیمئونه مهیاست و میرچهآ لوچسکیو سرمربی اینتر دربارهی او میگوید:
"وقتی جو علیه دیگو باشد، او سه برابر قبل بهتر بازی میکند..."
و دنیل تیلر، در گاردین پس از گزارش مفصلی از وقایع بازی 98، مطلب را اینطور تمام میکند:
"در هر صورت قرار است این دو نفر در آغاز بازی با هم دست بدهند. و دستها روی فلاش دوربین، منتظر ثبت این لحظه است...."