روزنامه ی خبر ورزشی
پنج شنبه 17 بهمن 1381
مهوش عبودی
روزها برای پائولو مالدينی به سرعت سپری می شود. دوست دارد در آخرين فصل های حضور خود در ميلان خاطرات شيرين روزهای پرافتخار گذشته و يكه تازی ها و قدرت نمايی های سرخ و سياه پوشان سن سيرو در اروپا و ليگ ايتاليا زنده شود.
آرزو دارد از ميلان امروز هم يادگاری بزرگ و جالب توجه در كلكسيون افتخارات خود داشته باشد. او به ميلان اين فصل خيلی اميد دارد. به عقيده ی او سرخ و سياه پوشان برای فتح اسكودتو و كسب عنوان قهرمانی اروپا چيزی كم ندارند.
- به عنوان كاپيتان ميلان از موقعيتی كه در حال حاضر در ليگ ايتاليا داريد راضی هستيد؟
بايد راضی باشم، چون در صدر جدول هستيم و خيلی خوب پيش می رويم اما نمی توانم نگرانی ام را پنهان كنم. ما مقابل اودينزه بازی سختی داشتيم و شكست خورديم. سه امتيازی كه به اين شكل از دست می رود به راحتی جبران نمی شود. آن هم در شرايطی كه رقيبان ما برای رسيدن به صدر جدول سخت تلاش می كنند. ما اگر قهرمانی را می خواهيم، بايد به سختی و با تمام قدرت مبارزه كنيم.
- بسياری ميلان امروز را در حد و اندازه های ميلان اوايل دهه ی 90 می بينند...
ميلان خيلی خوب بازی می كند و از تمام شرايط لازم برای قهرمانی در ايتاليا و اروپا برخوردار است اما با تيمي كه بين سال های 1989 و 1995 بارها قهرمان ايتاليا و اروپا شد، تفاوت دارد. آن روزها ميلان از قدرت های برتر اروپا بود و اين قدرت را در ليگ ايتاليا و در جام اروپا نشان می داد. امروز هم ما خوب بازی می كنيم اما نمی توانم بگويم قدرت گذشته كاملاً و صددرصد بر بازی ما حاكم شده است. با اين حال با آن فاصله ای نداريم. با كمی تلاش فاصله ها جبران می شود. ما جهش و تحول لازم را پشت سر گذاشته ايم. بايد شرايط ، موقعيت و توانايی های خود را تقويت كنيم.
- اين جهش و تحول را مديون آنچلوتی هستيد؟
مديون آنچلوتی و امكانات باشگاه. سران ميلان تمام تلاش های خود را برای اين رنسانس به كار گرفته اند. در اين فصل همه به تكاپو افتاده اند و بسيار مثبت فكر می كنند. ديدگاه ها و افكار ما يكی شده است. همه با هم عهد كرده اند كه برای بازگرداندن قدرت به ميلان از هيچ تلاشی فروگذار نكنند. آنچلوتی طرح و برنامه می دهد و سران باشگاه به خواسته های او عمل می كنند. همه چيز خيلی خوب، آن طور كه بايد پيش می رود.
- اين فصل يوونتوس و اينتر هم برای قهرمان شدن برنامه ريزی كرده اند...
بله، اما ميلان از نظر اراده و امكانات در موقعيتی بهتر قرار دارد. تيم های زيادی را می بينيم كه خوب بازی می كنند و بازيكنان آن ها از نظر جسمانی و تاكتيكی مشكلی ندارند اما ميل به كسب پيروزی چيز ديگری است. اين اشتياق در ميلان اين فصل خيلی زياد است. ميل به بازی و پيروزی دوباره در ميلان بيدار شده است. تمام نگرانی من اين است كه دوباره به دام يكنواختی بيفتيم...
- چنين چيزی چقدر امكان دارد؟!
نمی توانم بگويم چقدر، اما خستگی جسمانی و فشار روحی چيزی نيست كه به راحتی بتوان از آن فرار كرد، ما بايد فقط مبارزه كنيم با حريف، با خستگی، با يكنواختی، بايد فقط به قهرمانی و افتخاری كه به دنبال دارد فكر كنيم. اين فكر به ما نيرو می دهد.
- ميلان گاهی خيلی راحت گل می زند اما گاهی همه باز كردن دروازه ی تيم مقابل به مشكلی بزرگ تبديل می شود، چرا؟!
در هر بازی معمولاً فرصت های زيادی برای گل زدن فراهم می شود اما تمام اين فرصت ها گل نمی شود. گاهی حتی نمی توانيد يك فرصت را گل كنيد. اين فوتبال است. توجيه خاصی ندارد، به تاكتيك بازی يا تكنيك بازيكن هم مربوط نمی شود. البته حساب بی دقتي ها و بی توجهی ها جداست. شوت يك بازيكن بی انگيزه با توپی كه يك بازيكن با تمام نيرو روی دروازه ی حريف می فرستد تفاوت دارد و اين را همه ی ما تشخيص می دهيم اما گاهی هم توجيهی برای گل نزدن وجود ندارد.
- فكر نمی كنی فشار زياد به عاملی بازدارنده تبديل شده است؟
اين فشار وجود دارد. هر چه حرف و انگيزه بيشتر و مهم تر باشد، فشار هم شدت می گيرد اما بازيكنان ميلان همه حرفه ای هستند. فشار نمی تواند چندان در بازی آن ها را دچار مشكل كند.
- حضور نستا در خط دفاع ميلان چه تغييری در بازی تو داده است؟
من هم چنان در پست خود بازی می كنم، چيزی عوض نشده است، اما حضور نستا در تركيب دفاعی باعث می شود راحت تر بازی كنيم. دفاع ما ديگر راحت باز نمی شود.
- اين روزها تمايل چندانی برای گل زدن نشان نمی دهی؟
من هميشه از گل زدن لذت می برم، اما ما مدافعان نمی توانيم زياد در گلزنی دخالت كنيم. ما وظيفه ی بسيار سنگينی به عهده داريم. اول دفاع، بعد استفاده از فرصت ها. من اغلب در بازی ها خيلی راحت جلو می كشم، اما درون زمين حريف به ويژه در محوطه ی جريمه نمی توانم برای گل زدن تمركز كافی داشته باشم چون تمام توجه من به موقعيت حريف و توپ است. به محض احساس خطر بايد برگردم. در اين شرايط گل زدن آسان نيست. با اين حال در فرصت های مختلف شانسم را امتحان می كنم.
- چزاره مالدينی عقيده دارد تو می توانستی يكی از بهترين گلزنان ليگ ايتاليا باشی؟!
بله، اما در پست هافبك. بي ترديد پدرم به اين مسئله اشاره كرده است. او از علاقه و ميل من برای گلزنی خبر دارد، اما در پست دفاع فرصت زيادی برای گلزنی نمی ماند.
- از اين كه در اين سال ها يك مدافع بودی، راضی هستی؟
بله، من در عصر و دوره اي حرفه ای شدم كه فوتبال ايتاليا به افكار دفاعی و دفاع زنجيره ای خود می باليد. من بر اساس همان سيستم آموزش ديده ام. تمام مدافعان ما در دوره ی آموزشی با روش های سخت دفاعی خاص فوتبال ايتاليا آشنا می شوند. دفاع در فوتبال ايتاليا موضوعی جدی است. من هميشه از پست دفاع راضی بودم، حتی اگر بتوانم دوباره فوتباليست شوم، باز هم پست دفاع را انتخاب می كنم.
- فكر می كنی ميلان بتواند در اروپا هم از مدعيان اول قهرمانی باشد؟
بايد تلاش كنيم. ميلان امكانات لازم را در اختيار دارد. همه چيز به اراده و تلاش ما بستگی دارد. در اين فصل ما بازی های خوبی در ليگ قهرمانان اروپا انجام داديم. با ازسرگيری بازی ها بايد با قدرت ادامه بدهيم. بايد برای قهرمانی زحمت بكشيم. البته شرايط و امكانات فراهم است، فقط بايد از آن استفاده كنيم.
- شانس چه تيم هايی برای قهرمانی در اروپا بيشتر است؟
منچستر يونايتد، ميلان، يوونتوس ...
- رئال مادريد چطور؟
نه، فكر نمی كنم. اين فصل خوب بازی نمی كنند.
- پائولو مالدينی هم چنان در ميلان می ماند؟
البته، حتماً انتظار نداريد كه در اين سال های آخر، ميلان را ترك كنم و به انگلستان بروم.
- تو هميشه فوتبال ليگ برتر را دوست داشتي؟!
بله، هنوز هم از بازی های ليگ برتر خوشم می آيد، اما در اين فصل های آخر در ميلان می مانم. دوست دارم يك بار ديگر اسكودتو را فتح كنم و جام قهرمانی اروپا را بالای سرم ببرم...
شكست تلخ من و ايتاليا...
* «در اين سال ها كه پيراهن لاجوردی تيم ملی ايتاليا را می پوشيدم، رؤيای من فتح جام جهانی بود. هميشه دوست داشتم عنوان قهرمانی جهان را به كلكسيون افتخاراتم اضافه كنم اما متأسفانه شانس با من همراهی نكرد. در جام جهانی 1994 ما به فينال رسيديم اما اين بازی را در ضربات پنالتی به برزيل واگذار كرديم. در پايان اين بازی احساس بدی داشتم. شايد باور نكنيد اما از شدت ناراحتی احساس می كردم كه ديگر نمی توانم خوب نفس بكشم. من در يك قدمی تحقق يك رؤيای بزرگ متوقف شده بودم و اين خيلی تلخ بود ... در سال های 1998 و 2000 ديگر هرگز نتوانستيم مثل سال 1994 قدرت نمايی كنيم و من مجبور بودم از بازي های ملی كناره گيری كنم، بدون فتح جام جهانی...»
ماركو فان باستن اعجوبه بود!
* «در سال های قدرت نمايی ميلان در ليگ ايتاليا و اروپا بازيكنان بزرگی پيراهن باشگاه را می پوشيدند كه در اين ميان ماركو فان باستن هلندی يك اعجوبه بود. وقتی با آمادگی كامل وارد زمين می شد هيچ مدافعی نمی توانست او را مهار كند. هميشه بلند تر از مدافعان حريف به هوا می پريد و در اين پروازها با ضربه ی سر گل های زيبايی می زد. ما در فينال جام قهرمانی باشگاه های اروپا در سال 1989 با چهار گل استوا بخارست را شكست داديم. دو گل اين بازی را ماركو به ثمر رساند. هنوز هم گاهی فيلم اين بازی را تماشا می كنم. آن روزها من فقط 21 سال داشتم...»
ميلان قهرمان اروپا بود...
* «يكی از بزرگ ترين افتخارات من حضور در پنج فينال جام قهرمانی باشگاه های اروپاست. ما سه بار قهرمان اروپا شديم و جام قهرمانی را به سن سيرو برديم. در سال های 1989 و 1990 ميلان در اروپا يكه تاز بود. ما در دو فينال جام اروپا تيمی بزرگ و مطرح داشتيم كه با قدرت جام قهرمانی را از آن خود كرد. در سال 1989 استوا بخارست را چهار بر صفر شكست داديم و سال بعد يك بر صفر مقابل بنفيكا به برتری رسيديم. درسال 1993 دوباره به فينال رسيديم و اين بار مقابل المپيك مارسی بازی كرديم. اين تيم كه در خانه ی خود بازی می كرد يك بر صفر به پيروزی رسيد و قهرمان شد اما پس از مشكلاتی كه برای المپيك مارسی به وجود آمد عنوان قهرمانی را از اين باشگاه گرفتند. ما در سال 1994 هم با پيروزی مقابل بارسلونا قهرمان اروپا شديم اما يك سال بعد در بازی فينال مقابل آژاكس قهرمانی را از دست داديم. اين آخرين دوره ی حضور قدرتمندانه ی ميلان در اروپا بود. من اين سال ها را در خاطراتم حفظ كرده ام.»
افسانه ی مالدينی
پائولو مالدينی در ژانويه ی 1968 در آپارتمان كوچكی در مركز شهر ميلان به دنيا می آيد و در خانواده ای بسيار شلوغ بزرگ می شود. « آپارتمان كه نبود، سيرك بود. ما شش برادر و خواهر ناآرام و پرسروصدا بوديم. هر كس ساز خودش را می زد. با اين حال مادر با بردباری زياد، با اين شلوغی كنار می آمد و حتی از آن لذت می برد. وقتی به دلايلی ساكت می شديم، مضطرب می شد. با نگرانی دستش را روی پيشانی ما می گذاشت و می گفت: «خدا را شكر، تب نداريد، خيلی ترسيدم!»
پدر اين خانواده ی شلوغ، چزاره مالدينی كه از چهره های بزرگ باشگاه ميلان است، خيلی زود سه پسر و سه دخترش را با فوتبال آشنا می كند. همه دوست دارند بازی های فوتبال مخصوصاً بازی های ميلان را از تلويزيون تماشا كنند، اما در ميان آن ها پائولو به بازی با توپ علاقه ی بيشتری نشان می دهد و اين از ديد پدر دور نمی ماند. «از همان روزهايی كه به توپ و بازی فوتبال توجه نشان داد، آينده ی درخشانی را برای او پيش بينی می كردم. می دانستم در آينده از ستاره های بزرگ فوتبال ايتاليا، اروپا و جهان خواهد شد.»
عشق پائولو به فوتبال بسيار جدی است. در جمع نوجوانان باشگاه ميلان استعداد خود را نشان می دهد، پيشرفت می كند و از فوتبال لذت می برد. وقتی در يك روز آفتابی ژانويه ی 1985 «نيل ليدهولم» مربی باشگاه ميلان به چزاره مالدينی می گويد كه پائولوی شانزده ساله ی او به زودی در رقابت های دسته اول ليگ ايتاليا بازی خواهد كرد، پدر تعجبی نمی كند؛ اما از سختی راه آگاه است.
«پائولو كارش را در شرايطی نه چندان مناسب شروع كرد. هر كس قضاوتی خاص خود داشت. بسياری عقيده داشتند او با حمايت و به سفارش من در ميلان بازی می كند. وقتی پائولو به تيم اميد آمد اين قضاوت ها و پيش داوری های نادرست بيشتر شد. آن ها اصلاً نمی فهميدند كه در فوتبال حمايت از بازيكنی كه توانايی چندانی ندارد به نتيجه نمی رسد و سودی ندارد. درك نمی كردند كه يك بازيكن تنها زمانی موفق می شود كه توانايی ها و ارزش های قابل قبولی را به نمايش بگذارد...»
چزاره مالدينی پيشرفت های پائولو را زير نظر می گيرد و با غرور به او نگاه می كند. «پائولو رشد خوبی داشت و با توپ حركاتی انجام می داد كه تمام مربيان ميلان را متعجب می كرد. خيلی زود توانايی هايش را نشان داد و ثابت كرد كه از فوتبال درك خوبی دارد و بر اساس آن بازی می كند. در اولين روزهايی كه در تركيب تيم ميلان قرار می گرفت او را پسر چزاره مالدينی می ديدند اما بازی او تمام افكار و ديدگاه های منفی را تغيير داد. چيزی نگذشت كه او پائولو مالدينی شد. ديگر وقتی از او حرف می زدند، حرفی از چزاره مالدينی نبود. بعدها بارها شنيدم هنگام معرفی من از پائولو نام می برند. چزاره مالدينی پدر پائولو مالدينی...»
اما پائولو نقشی را که پدرش در زندگی او ایفا کرده است هرگز فراموش نمی کند و پیوسته با غرور از آن حرف می زند. «پدرم در پیشرفت های من نقش بسیار مؤثری داشت. گاهی ساعت ها با من کار می کرد. او پدر، مربی و دوستی صمیمی و استثنایی است. اولین درس های فوتبال را از او یاد گرفتم.»
با این حال این پدر و پسر در روزهایی که چزاره مالدینی مربیگری تیم ملی ایتالیا را به عهده می گیرد گاهی دچار اختلاف می شوند. آلسلندرو کاستاکورتا خاطره ی جالبی دارد: «در بازی مقابل تیم ملی انگلستان در ویمبلی برای اولین بار شاهد بگومگوی پدر و پسر بودیم. در فاصله ی بین دو نیمه چزاره مالدینی با عصبانیتی که برای همه ی ما کمی عجیب بود، به پائولو توصیه هایی کرد. ظاهراً او در مهار بکام کمی مشکل داشت!»
اما پدر و پسر می گویند هرگز با یکدیگر دچار مشکل و اختلاف عقیده نشده اند. پائولو از پدر خود دفاع می کند. «پدرم در روزهایی بسیار حساس مربیگری تیم ملی ایتالیا را به عهده گرفت. فشار خیلی زیاد بود. همه از او فقط پیروزی می خواستند. ما تیم بزرگی داشتیم که در جام جهانی فرانسه با بدشانسی موقف شد. من در مورد توانایی های چزاره مالدینی به عنوان مربی هیچ تردیدی ندارم. ما در آستانه ی جام جهانی 1998 پس از سال ها تیمی داشتیم که از قدرتی خارق العاده برخوردار بود...»
چزاره مالدینی نیز توانایی های پسر خود را تحسین می کند. «پائولو در طول سال ها بازی برای تیم ملی ایتالیا همواره یکی از بهترین مدافعان تیم بود. او خیلی زود با تغییر تاکتیک بازی تیم هماهنگ می شود و تیم را به راحتی برای پذیرفتن این تغییر روش آماده می کند. او در تیم ملی یک کاپیتان واقعی بود و کار مربیان تیم را آسان می کرد. در میلان هم نفوذ و قدرت او را حس می کنیم.» پائولو مالدینی پس از شکست تیم ملی ایتالیا در رقابت های جام جهانی 2002 با تأسف زیاد از لاجوردی پوشان جدا می شود و با بازی های ملی وداع می کند. «من به حد کافی برای تیم ملی بازی کرده ام. امروز دوست دارم بیشتر در کنار میلان باشم. فوتبال ایتالیا مدافعان بزرگی دارد. جای پائولو مالدینی در ترکیب لاجوردی پوشان خالی نمی ماند. در این مورد اطمینان دارم...»
بازیکنان مورد علاقه ی پائولو مالدینی ...
رود گولیت، حسابگر و مغرور...
* «رود گولیت هم یکی از بهترین بازیکنان میلان بود. خیلی خوب گل می زد؛ شاید در حد فان باستن اما متأسفانه کمی مغرور بود، تواضع فان باستن را نداشت. در زمین بازیکنی بسیار حسابگر و فرصت طلب بود. هیچ چیز از نگاهش دور نمی ماند. از هر اشتباه حریف به راحتی استفاده می کرد.»
فرانکو بارزی، سختکوش و خستگی ناپذیر...
* «بارزی یکی از بهترین مدافعان تاریخ میلان بود. خیلی راحت حرکت حریف را پیش بینی می کرد. همیشه می گفت: اگر بازی حریف را بخوانی، دیگر فریب نمی خوری. همیشه در جستجوی راه و روش تازه ای برای متوقف کردن مهاجمان بود. عقیده داشت تکل کار را برای ما مدافعان آسان تر کرده است. می گفت: یک مدافع باید مبتکر و خلاق باشد و به شیوه های مختلف حریف را متوقف کند. او پیوسته در حال آموختن بود. از این همه سختکوشی خوشم می آمد و البته همیشه سعی می کردم از تجربه و افکار او استفاده کنم.»
باجو، بازیکنی از نسل بزرگان...
* «در فوتبال ایتالیا خیلی کم به بازیکنی با تکنیک و قدرت روبرتو برخورد می کنیم. او پست هافبک را متحول کرده است. در زمین همه کار می کند و کاملاً در خدمت تیم است. متأسفانه در بهترین سال های فوتبالش از تیم ملی کنار گذاشته شد. من این را هرگز نتوانستم درک کنم. هنوز هم فکر می کنم جای او خالی است... باجو از آن بازیکنانی است که در تاریخ فوتبال جای خاصی را به خود اختصاص می دهند. از نسل بزرگان است.»
فیلیپو اینزاگی، یک مهاجم واقعی...
* «در روزهایی که اینزاگی در یوونتوس بازی می کرد، اصلاً از موذی گری های او خوشم نمی آمد اما امروز او را تحسین می کنم. یک مهاجم واقعی است.»
نستا، مدافعی تکنیکی...
* «همیشه از بازی نستا خوشم می آمد. از این که امروز در میلان بازی می کند خیلی خوشحالم. یک مدافع تکنیکی است که اغلب در مبارزه با حریف پیروز می شود. قدرت بدنی خوبی دارد که بسیاری از حریفان در ارزیابی آن اشتباه می کنند اما در اولین برخورد با او به اشتباهشان پی می برند...»
چند اظهارنظر در مورد بازی پائولو مالدینی...
چزاره مالدینی:
* «توانایی ها و قدرتی که در پائولو می بینید حاصل تلاش ها و اراده ی اوست. می خواست فوتبالیست شود، شد. اراده کرد بزرگ باشد، شد. او برای رسیدن به تمام هدف هایی که در فوتبال دنبال می کرد، برنامه ریزی دقیق و بسیار درستی داشت. زمانی که تازه فوتبال حرفه ای را شروع کرده بود اشتباهات و ضعف های زیادی داشت اما با اراده ای محکم و با تکیه بر باورهای خود بر تمام آن ها غلبه کرد. او برای این که پائولو مالدینی فوتبال ایتالیا باشد خیلی زحمت کشید...»
فابیو کاپلو:
* «روزی که پائولو اعلام کرد که دیگر برای تیم ملی بازی نمی کند متأسف شدم. به خاطر ایتالیا. متأسفانه در فوتبال ما مدافعی که بتواند جای خالی پائولو را پر کند وجود ندارد. پائولو هنوز هم در زمین با قدرت بازی می کند و ویژگی هایی مثل سرعت، قدرت بدنی، تکل های به موقع و فرصت طلبی را حفظ کرده است. او هنوز هم به مربیانش اطمینان می دهد.»
سیلویو برلوسکونی:
* «در فوتبال ایتالیا مدافعی برتر از پائولو نمی بینم. او افتخار میلان است. در کنار تمام ویژگی های تکنیکی که از او مدافعی بزرگ و استثنایی می سازد او ویژگی خاصی دارد که او را از همه جدا می کند... او به پیراهن میلان عشق می ورزد.»
ژرژ وه آ:
* «در سال هایی که در میلان بازی می کردم همیشه از حمایت پائولو مالدینی برخوردار بودم. او در داخل و بیرون از زمین یک رهبر واقعی بود. من همیشه توانایی ها و قدرت او را تحسین می کردم. پائولو به خارجیانی که در میلان بازی می کنند خیلی محبت می کند...»
روبرتو کارلوس:
* «پائولو مالدینی نمونه ی واقعی یک مدافع کامل است. در بازی او ویژگی هایی وجود دارد که ما مدافعان آن ها را بهتر می فهمیم. مالدینی تکل های خوبی انجام می دهد اما بعضی از آن ها بسیار خشن است، به طوری که می تواند ساق پای بازیکن پا به توپ را خرد کند. با این حال او اغلب درست تکل می رود. این قابل تحسین است.»
شناسنامه ی پائولو مالدینی
نام : پائولو
نام خانوادگی : مالدینی
ملیت : ایتالیایی
متولد : میلان- 26 ژوئن 1968
قد : 85/1 متر
وزن : 85 کیلوگرم
باشگاه : آث میلان
پست : مدافع
اولین بازی حرفه ای در دسته ی اول : 20 ژانویه ی 1985 مقابل اودینزه.
عنوان ها و افتخارات مالدینی :
قهرمانی لیگ ایتالیا در سال های 1989، 1990، 1994، 1996، 1999.
قهرمانی اروپا در سال های 1989، 1990 و 1994.
فتح سوپر جام اروپا.
حضور در چهار دوره جام جهانی 1990، 1994، 1998 و 2002.