شرایط فدراسیون فوتبال در فاصله 9 روز مانده به مجمع، سوژه جدید یک روزنامه ورزشی شده است.
به گزارش طرفداری و به نقل از کیهان ورزشی، سرپرست فدراسیون فوتبال، همان چهره ای که روزگاری در کنار مهدی تاج دیده می شد و سپس رفیق شفیق عزیزی خادم شد و دست آخر نیز خودش روی صندلی آن دو نفر نشست، در مصاحبه ای اعلام کرده که فدراسیون از لحاظ مالی شرایط خوبی ندارد. اینجا دو نکته وجود دارد که بی ارتباط با ادعای اخیر میرشاد ماجدی نیست. نکته اول اینکه؛ مگر این همان فدراسیون فوتبالی نیست که تا چند ماه قبل برای خوشایند عده ای آویزان، مبالغی هنگفت را در قالب پاداش، حق ماموریت و پول توجیبی به پای آنان می ریخت؟ چرا از آن دوران بریز و بپاش به این روزهای نداری رسیده اند؟ نکته دوم اینکه؛ وقتی اینجا پولی نیست و آقایان آهی در بساط ندارند، چرا این پست ها را رها نمی کنند تا به اهلش برسد؟
اما صحبت های سرپرست فدراسیون فوتبال را از زاویه ای دیگر نیز می توان مورد بررسی قرار داد. عجز و لابه امروز فدراسیون نشینان از نداری ها، برای به دست آوردن دل آنهایی است که می خواهند به بهانه تدارک تیم ملی قبل از جام جهانی، بودجه ای قابل توجه را در اختیار این افراد قرار دهند و از آنجایی که در این فوتبال حسابرسی و شفافیت معنایی ندارد و سرنوشت پول هایی که می آید و می رود هرگز مشخص نخواهد شد، در نهایت، این داد و فغان ها از بی پول بودن فدراسیون، به ریخت و پاش دیگری منتهی می شود. آخرالامر سر فوتبال مظلومی کلاه می رود که به نام آن، بودجه تخصیص داده می شود تا کام غریبه ها و اشتباهی آمده ها شیرین گردد.
همین فدراسیون که هر روز یک خبر از جنگ های زیرپوستی اعضایش برای بقا به گوش می رسد، حالا همه کار و بار خود را زمین گذاشته و به دنبال برپایی تور تفریحی به کانادا است؛ توری که عنوان پرطمطراق جام جهانی و حضور پرقدرت در آن آوردگاه را یدک می کشد و اینگونه به جامعه القا شده که ما فقط به دنبال ساختن تیمی آماده هستیم تا از آبروی و عزت فوتبال مان دفاع کنیم، که اگر واقعا اینگونه بود، لیست پرتعداد برای دریافت ویزای کانادا رویت نمی شد! از این دست ناله ها که میرشاد ماجدی و رفقایش سر داده اند زیاد شنیده ایم و به این موضوع ایمان داریم که تیم ملی و تدارک آن در انتهای فهرست برنامه های فدراسیون نشینان جای دارد و قرار اصلی بین این افراد برای کاری دیگر و در راستای هدفی متفاوت گذاشته شده است. وقتی از زبان بسیاری از چهره های خاک خورده و متخصصین واقعی این فوتبال می شنویم که نمی دانند فوتبال ایران دست چه کسانی افتاده است، بیش از پیش یقین پیدا می کنیم که اینان برای خدمت به فوتبال نیامده اند.
نگاهی به اسامی و سوابق اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بیندازید. اینها کجای فوتبال این مملکت بوده اند؟ آیا عصاره چند دهه تجربه و تلاش و افتخارآفرینی و دانش اندوزی جامعه فوتبال اینها هستند؟ کدام شان تا امروز دو کلام حرف حسابی که در راستای منافع فوتبال و اهداف متعالی آن باشد بر زبان آورده اند؟ رئیس همه اینها که خیلی هم خوب حرف می زد و مصداق «عالم بی عمل» بود دست آخر با آن فهرست عجیب از تخلفات فوتبالی و فرا فوتبالی با مهر مردودی بر پیشانی، جلای فدراسیون کرد و رفت، حالا از اینها که حداقل به خوبی رئیس شان هم صحبت نمی کنند چه انتظاری می رود؟
وقتی می گوییم و تاکید می کنیم حال فوتبال مان خوب نیست و صعود به جام جهانی هم نمی تواند این بدحالی را درمان کند، علتش نوع نگاه مسئولان امروز این رشته است؛ نگاهی که نه ریشه در تخصص دارد و نه دلسوزی.
همه هم و غم اینها، مجمعی است که ماه آینده برگزار می شود؛ مجمعی که درباره آن و اعضایش نیز در آینده خواهیم نوشت. مجمعی که حدود یک سال قبل برای «خوبان عالم» هورا کشید و حالا قرار است حکم به عزل همان خوبان بدهد. مجمعی که اساس آن زیر سوال است و اعضایش - به جز چند مربی و ورزشکار که نمایندگان جامعه ورزش هستند – طی ماههای اخیر پشت گرد و خاکی که هیات رئیسه به پا کرده پنهان شده اند و کسی هم نیست از آنها بپرسد: شما که یکبار در اسفند ماه ۹۹با رای دادن به عزیزی خادم، فوتبال ایران را به خاک سیاه نشاندید، با چه رویی می خواهید بار دیگر نقش آفرین اصلی حوادث خرداد ماه ۱۴۰۱ شوید؟ درباره این مجمع و تعدادی از افراد کنگر خورده و لنگر انداخته آن که حتی توانایی انجام کمترین کارهای مثبت در سطح استان خودشان را هم ندارند خواهیم نوشت.