بازیکنان بسیار کمی همانند ارلینگ برائوت هالند هستند که از آن زمان که وارد صحنه شده‌اند به یکی از جذابترین و داغ ترین کالاهای فوتبال شده‌اند.ترکیبی از توانایی های عجیب و غریب ورزشی و تمام کنندگی های باورنکردنی ، دارایی های هستند که هر تیمی دوست دارد داشته باشد و در بیست سالگی او پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترین بازیکنان این نسل را دارد.
هالند ابتدا ، هنگامی که 9 گل مقابل هندوراس در جام جهانی زیر 21 سال بثمر رساند برجسته شد اما این عملکرد او در تیم RB Salzburg در لیگ قهرمانان بود که او را در نقشه جهانی قرار داد. بازیکن نروژی در مرحله‌ی گروهی 9 گل بثمر رساند آنهم مقابل تیم هایی همچون ناپولی و مدافع عنوان قهرمانی وقت ؛ یعنی لیورپول.
آمار استثنایی در بوندس‌لیگای اتریش ( 22 گل و پاس گل در 14 بازی) بهمراه رکوردش در لیگ قهرمانان اروپا ، شوارتز گلبن را متقاعد کرد که با 18 میلیون پوند او را به دورتموند بفروشد. هالند در لیگ آلمان با آمار 49 گل و 11 پاس گل در 49 بازی بهتر هم عمل کرد. بنابراین باشگاه هایی مثل رئال مادرید ، بارسلونا و هر دو باشگاه شهر منچستر بدنبال راهی برای خرید او بودند.اما سوالی که پیش می آید این است ؛ چه چیز هایی هالند را تا این اندازه ویژه میکند؟
🔻تمام کنندگی و تحرک بالا
به بیان ساده ارلینگ هالند یک مهاجم کلاس بالای گلزن است. بازی او عمدتاً حول دو تا از بهترین ویژگی ها قرار دارد. تحرک بالا و تمام کنندگی ، ویژگی هایی هستند که اغلب در گلزنی کمک کننده می‌باشند. با درنظر گرفتن بازی بدون توپش ، هالند یکی از بهترین بازیکنان خارج محوطه به شمار میرود. دو کلید موفقیت در این مسئله وجود دارد ؛
هوش او ، به این معنی که به ندرت اشتباه میکند و سرعت خارق العاده اش و شدتی ( شتابی ) که در هنگام ایجاد آن اجرا میشود.
هوش هالند مربوط میشود به پست او بعنوان مهاجم و شناختن بهترین فضا و موقعیت برای ضربه زدن به حریف. شاخصه اصلی او قرار دادن شانه هایش بین دو مدافع حریف است. این کار به او اجازه میدهد تا به درون کانال کور محوطه جریمه نفوذ کند ( اغلب کانال سمت چپ )
در مثال زیر او از کانال میانی حرکت کرده و به سمت کانال سمت چپ نفوذ میکند و فرصت گلزنی می یابد
مدافع صرفا روی توپ تمرکز میکند و بدین ترتیب هالند میتواند مثل روح در پشت آنها بدون هرگونه دیدی حرکت کند و شتاب فوق‌العاده‌اش باعث میشود مهارش شدیدا سخت شود.
این نکته باید ذکر شود که مهاجم با دستانش تظاهرات نمایشی دارد که موجب میشود هنگامی که درجای مناسبی توپ بخواهد خواسته اش برای آنها واضح باشد.
این حرکت ساده ریشه بسیاری از گلهای مهاجم نروژی است.زمانی که او از کانال سمت چپ به درون محوطه نفوذ میکند ، میتواند بدنش را برای حمله با اولین لمس توپ باز کند و یا قبل از دروازه‌بان به توپ برسد.
این جا دقیقا جایی است که او کاررا تمام میکند. مهاجم بیست ساله قدرت شوت خیره کننده ای دارد اما در زدن ضربات زمینی مهارت بسیاری دارد و همین کار باعث میشود تا دروازه‌بانان برای مهارهاش به دردسر بیفتند.با این وجود در برخی از موقعیت ها هالند علاقه دارد تا نرم تر دروازه‌بانان را تحت فشار قرار بدهد.
او برای هردو مدل آماده است که میتواند کاملا شبیه بخشی از مکانیسم‌اش باشد. بنابراین دروازه‌بان شانس کمی برای حدس زدن اینکه او کدام نوع را انتخاب میکند دارد.
دو عکس زیر هالند را در دو سناریوی مشابه نشان میدهد.او از جایگیری عالی و تحرک برای نفوذ به کانال چپ محوطه استفاده میکند سپس به سمت تیر دورتر ضربه میزند.
به نقشه شوت های هالند در این فصل نگاهی می اندازیم ( این عکس توسط سایت under state تهیه شده ). کاملا واضح است که هالند تمایل دارد شوت هایش را در سمت چپ محوطه بزند. همچنین میتواند موقعیت های بزرگی را در نزدیکی دروازه بدست آورد. او توانایی این را دارد تا با استفاده از الگوهای حرکتی عالی این فرصت ها را پیدا کند.
یکی از بهترین راه هایی که هالند میتواند برای فضا را در محوطه جریمه پیدا کند حرکت ظاهری و نمایشی اوست. این کار به او اجازه میدهد تا مدافعان را به منطقه‌ی مطمئنی بکشاند. معمولا نزدیک تیرک. سپس آن مدافع را از فضا جدا میکند در حالی که مدافع کاملا با حرکت اول هالند قانع شده بود. این حرکت کلید دیگری از بسیاری از گل های هالند است. مخصوصا در درون منطقه‌ی شش یاردی که او میتواند از شتاب سریع و جابجایی برای ایجاد فضا ( جداکردن مدافع یارگیر ) در یک منطقه بسیار تنگ و فشرده استفاده کند.
مثال زیر بازی مقابل آگزبورگ را نشان میدهد. عکس اول نشان میدهد هالند به تیر دورتر حرکت میکند آنهم هنگامی که جیووانی رینا با یک پاس به عقب با رافائل گوئررو بازی میکند. مدافع وسط آگزبورگ به وسیله بازی نمایشی هالند به تیر دورتر حرکت میکند.
زمانی که گوئررو برای پاس دادن به محوطه نکته میکند هالند حرمت به تیر دور تر را بررسی میکند.در همین حال مدافع گرفتار میشود چونکه متقاعد شده بود هالند به تیر دورتر خواهد رفت. این مسئله فضای کوچکی را برای زدن شود به سمت دروازه ایجاد میکند.
ما میتوانیم مثال های زیادی از حرکت نافذ هالند در بازی مقابل سویا فرانکفورت و شالکه در ویدئو ببینیم. او حرکاتش را شدیداً برای نزدیک شدن به دروازه و فراهم کردن حمله هم تیمی هایش را با پاس های کوتاه مدیریت میکند آنهم قبل از اینکه با آسودگی خاطر هدف را با یک لمس دور کند. او غریزه طبیعی یک شکارچی غیر قانونی را دارد. البته این مسئله به این معنی نیست که او در پشت محوطه یک تهدید نیست.
هالند همچنین توانایی جدا ساختن خودش از مدافع را بوسیله دویدن به درون محوطه نیز دارد. مدافعان معمولا هنگام ارسال سانتر ها تا جایی که ممکن است عقب می نشینند. بنابراین دویدن های ممتد و ادامه دار به مهاجم فضایی برای کات بک میدهد.
به طرز بسیار ویژه‌ای این حرکت به مهاجم انتخاب های بیشتری میدهد. آنها می‌توانند هم موقعیتشان را در محوطه نگه دارند و هم به سمت دیگر مدافع حرکت کنند آنهم هنگامی که مدافع اساسا منتظر حرکت مهاجم است.
اینجا و در مقابل حریف سرسخت ، شالکه هالند در محوطه است زیرا ابتدا تلاش میکرد تا به تیرک نزدیک شود اما توپ به درون محوطه ارسال نشد.
بنابراین او به فضای تیر دورتر برگشت. این کار به او دو انتخاب میدهد : یا سرجایش بماند یا اینکه به تیر دورتر حرکت کند زیرا دویدن به تیر نزدیک تر بسیار زمان میبرد. در این زمان مدافع شالکه کاملا به او نزدیک نمیشود چرا که احتمال میدهد هالند بخوابد از پشت او به دروازه حمله کند. جیدون سانچو به شکلی عالیتوپ را به هالند پاس میدهد و مهاجم نروژی به شکل آکروباتیک کار را تمام میکند.
نگاهی به آمار گلهای او در این فصل در می اندازیم ا هالند 33 گل در 32 بازی (31 گل بدون پنالتی) برای دورتموند در تمام مسابقات به ثمر رسانده آنهم با رکورد تقریبا یک گل در هر مسابقه بوندسلیگا. با چنین آمار استثنایی منصفانه است که این سوال را بپرسیم ؛ آیا این عملکرد پایدار است؟
برای پاسخ به این سوال ما ابتدا باید نگاهی به آمار xG ( انتظار گل ) بدون پنالتی هالند در مقایسه با واقعیت گل های زده بدون احتساب پنالتی وی داشته باشیم. این مقایسه نشان میدهد که آیا مهاجم فراتر از حد انتظار عمل کرده یا نه.
نمودار زیر نشان میدهد هالند یکی از بهترین مهاجم های جهان در گلزنی است و تنها رابرت لواندوفسکی در بایرن در هر دو دسته بندی از او بهتر عمل کرده است. هالند آمار 1.01 گل در هر بازی ( بدون احتساب پنالتی ) را دارد در حالی که xG ( بدون احتساب پنالتی ) او در هر بازی 0.76 است. این نشان میدهد بازیکن بیش از حد انتظار گلزنی کرده است.
حالا که داده ها نشان میدهند عملکرد هالند فراتر از حد انتظار بوده ، ما میتوانیم بررسی کنیم که آیا این عملکرد در طولانی مدت پایدار است یا خیر. نمودار زیر نشان میدهد عملکرد بیشتر و کمتر با عملکرد بیش از حد انتظار ارزش مثبت دارد و با عملکرد ضعیف رابطه منفی. این مفهوم به خوبی توسط Kees Van Hemmen ثبت شده‌است. او همچنین منبعی برای دیگر نمودار هایی بود که در این مقاله استفاده شده است.
او شناسایی کرده که ارزش بیش از 0.05 به این معنی است که بازیکن با نرخ فعلی خود عملکرد قوی دارد. بهمین ترتیب ، بازیکنانی که ارزش 0.05- دارا هستند عملکرد ضعیفی دارند اما تمام کنندگی آنها مطابق آمار به زودی بهتر خواهد شد. هالند فعلا نرخ 0.06 را دارد و بنابراین تمام کنندگی او به مرور زمان افت خواهد کرد زیرا او شانس های گلزنی خود را با نرخی ناپایدار تمام میکند.
این در حالیست که او در حال حاضر عملکرد خوبی دارد. تعداد گلهای اصلی او هنوز هم با در نظر گرفتن xG بالا و شوت هایش فوق‌العاده است. ( امتیاز 85 از 100 در بین مهاجمان پنج لیگ برتر اروپایی ) بنابراین حتی اگر او به زودی کمی پسرفت کند عملکرد گلزنی او همچنان در بین بهترین های جهان خواهد بود.
🔻نگه داشتن بازی و خلاقیت
هالند نه تنها به بازی در داخل و اطراف محوطه کمک میکند بلکه در بیلد آپ ( ساخت حمله و بازیسازی ) نیز نقش دارد. به طور کلی عملکرد خوبی در نگاه داشتن و پیوند دادن بازی نشان داده است اما این بخشی است که تو باید بیشتر روی آن کار کند. پیکر و فیزیک بدنی او برای نگه داشتن توپ و بازی بسیار کلیدی است و همینطور کمک بزرگی برای دورتموند چرا که زمانی که آنها می‌خواهند فشار پرس حریف را بشکنند ، می‌توانند با اعتماد به قابلیت های هالند توپ های بلندی را برایش ارسال کنند. او همچنین میتواند بازیکن حریف را با قدرت فیزیکی و استحکامش کنار بزند و یا اینکه باپاهای بلندش روی پاس ها تاثیر بگذارد.
در مثال زیر در بازی با لایپزیک ما می‌بینیم که هالند با استفاده از تکنیک Hollow out خودش را به بدن مدافع می‌چسباند. با اینکه این تکنیک توسط بازیکنان کوچکتر ( به لحاظ اندام و قد ) انجام میشود او بدنش را پایین می‌آورد. بنابراین بازیکن حریف نمیتواند اهرمی برای اعمال فشار بدست بیاورد زیرا مرکز ثقل بدن هالند پایین است که باعث میشود مدافع او را از تعادل خارج کند.
این حالت قرارگیری او که به موجب آن فضای زیادی را اشغال میکند ، به مهاجم نروژی این امکان را میدهد تا تعادلش را حفظ کند و واکنش بهتری - زمانی که توپ پرتاب میشود - داشته باشد. باتوجه به اینکه او از مدافع بزرگتر است برایش دشوار است تا از پهلویش برای عقب نشاندن مدافع استفاده کند بنابراین او از کمرش استفاده میکند. او این کار را با پایین آوردن موقعیت بدنش انجام میدهد. همانطور که پای راستش تقریبا خم شده و از مدافع مانند دیواری برای تکیه دادن بهره میبرد.
زمانی که توپ به او می‌رسد توپ را در زاویه ای میتواند دریافت کند که فضای مناسبی بین توپ و مدافع وجود داشته باشد. در حالی که در تصویر واضح نیست هالند دست چپش را روی سینه مدافع میگذارد تا از نزدیک شدن وی به توپ ممانعت کند. بدنبال این حرکت با مارکو رویس یک دو میکند و سپس موقعیتی برای سانچو ایجاد میشود و دورتموند جلو می افتد.
با این مواقعی پیش می آید که نسبت به مدافع برتری فاحشی دارد در موقعیت Hold - up ( نگه داشتن توپ بوسیله بدن ) قرار نمیگیرد. در همان بازی مهاجم جوان به مدافع اجازه میدهد تا روی هوا برنده شود. در حالی که نتوانست با تکنیک Hoduo درگیر شود و توپ را برای ضدحمله به رویس بسپارد. امار این موضوع رل تایید میکند چرا که او 50.7 پاس هارا دریافت میکند و از این حیث در رده بیستم مهاجمان پنج لیگ برتر اروپایی قرار دارد.
پاس های مهاجم بیست ساله معمولا به صورت ضربه هایی ست که از دست میرود. این موضوع در دقت پاس او منعکس میشود که البته در مهاجمان بالای 72.3 درصد است. این مسئله تا حد زیادی به این واقعیت مربوط میشود که اکثر پاس های تو به صورت تلنگری تک ضرب هستند. اینگونه پاسها از لحاظ درصد موقعیت پایین هستند. او گهگاه در شرایط دشوار پاسهای خوب یا عالی میدهد اما سرعت اجرای او هنگامی که توپ باید سریع در زمین پخش بشود بسیار پایین است. وی تمایل به پاس های over hit دارد و یا قادر به دادن پاس به در مسیر بازیکن هدف نیست که کنترل مهاجم را برای تیم مدافع آسان میکند.
این جنبه ای از بازی اوست که میتواند بهتر شود اما نباید از ضعف پاسهای او متعجب شد. معمولا یک همبستگی بین بازیکنان متمایل به کنترل و لمس توپ بهتر و کیفیت بالای پاس وجود دارد. هالند از آن دست بازیکنان نیست. اندام او موجب میشود تا کنترل توپ برایش سخت شود زیرا توپ پس از برخورد با پاهایش دور میشود ( بخاطر فرم پاهایش ) البته این جنبه از بازی او در حال بهبود است.
او همچنین بعضی از مهارتهای کنترل توپ در مناطق تنگ و فشرده را نشان داده است. چیزی که نشانه‌ای مثبت برای بهبود عملکرد او به شمار میرود. توانایی حمل توپ وی نیز میتواند برای بازکردن فضا مؤثر تر باشد اگرچه میتواند پس از آن با اجرای پاسهای خوب یا داشتن شوت به سمت دروازه موقعیت بسازد.
بنابراین مهارتهای هالند در این بخش چگونه در زمین ظهور میکند؟ با توجه به درصد بالای توانایی هالند در ساختن و تسهیل موقعیت بعنوان یک مهاجم تاپ ، نمودار زیر سه معیار متفاوت را برای توضیح خلاقیت ( شوت های زده شده ، xG و پاس گل و پاس های کلیدی ) نشان میدهد.
نمودار نشان میدهد هالند میانگین پایینی در هر دو معیار پاس های کلیدی و شوت های زده شده دارد اما xA ( پارامتری که به توصیف پاس گلهای مورد انتظار فرد میپردازد ) او با آمار 0.19 عدد امیدوار کننده ایست اما با این حال رتبه 85 ام را بین مهاجمان پنج لیگ برتر اروپایی دارد.این کاملا واضح است که او با پاسهایش موقعیت های باکیفیتی ایجاد نمیکند بنابراین آیا او با حمل توپ این کار را انجام میدهد ؟
نمودار دیگر موقعیت های شوت از طریق حمل توپ و گرفتن خطا در مقایسه با میزان حمل توپ او را نشان میدهد. نمودار که هالند در آن با قرمز علامتگذاری شده ، نشان میدهد که او موقعیت زیادی از طریق حمل توپ نمی‌سازد و آنرا به طور موثری انجام نمی‌دهد. در نتیجه او با حمل توپ به خوبی موقعیت نمی‌سازد. در عوض با حرکتی مشابه ( دوندگی بدون توپ ) برای خودش موقعیت سازی میکند. xA او از استفاده وی از فرار به نقاط کور در کانال سمت چپ محوطه می آید. جایی که او پاس را دریافت میکند تا شوت بزند. این نکته نیز باید ذکر شود که احتمال پسرفت در آمار xA او نیز وجود دارد اما همچنان در سطح خوبی از خلاقیت در بین مهاجمان خواهد ماند.به طوری که میتواند همچنان برای هم تیمی هایش فضا سازی کند و اجازه استفاده از زمان بیشتری را به هم تیمی هایش بدهد.
حرکات و جابجایی او همچنین برای بقیه بازیکنان فضا می‌سازد انهم به این دلیل که تیم نسبت به تهدید هالند بسیار حساس هستند بنابراین روی او تمرکز میکنند. چیزی که باعث میشود او شکاف هایی را برای هم تیمی هایش باز کند. مثال دیگر اینکه شدت دویدن او در مثال زیر در مقابل آرمینیا بیلفیلد ، همانطور که یواخیم نلسون را در سرعت شکست میدهد و یک پاس برای رینری ارسال میکند که در کمال خونسردی استفان اورتگا را از فاصله نزدیک شکست میدهد.
کانال تلگرام
پیج اینستاگرام
