چریک ۴۲۰آنقــدر طـــوفانیم که بــــــــــاد را هم میکنم
ازسر مستی به یادت یـــــــــاد را هم میکنم
دوش شیرین را به خواب خویش شیرین کرده ام
بخت اگریارم شود فرهــــــاد را هــم میکنم
گر نگاه چپ كند خـسرو به شيــــرين كردنم
خـسرو پسـت فطرتِ پُـر بــاد را هم ميكنم
شـاد وخـندانم كه شـد نـرنـوعروس طبع من
سـاقـدوشان كردهام دامــــاد راهـــم ميكـنـم
بـيـــــدِ مـجـــــنـون نـارون ســـــرو سـهـي
نخل وكاج وعرعرو شمشاد را هـم ميكنـم
شـادم از ديـدار مـرمـرهـاي پـستـان سـپيـد
غـم گـن و غمگينه و غمبـــاد را هم ميكنم
زیرمن فریــاد میکردی کمک می خواستی
بیشتر فریــــاد کن امــــــداد را هـم می کنم
در کلاس عـــشق تو مانند شاگــردم هنوز
با همه شاگردیم استـــــــــاد را هـم می کنم
کردنی بسیار بود و وقت کوته زین سبب
هرکه نـــامش از قــــلم افتــــاد را هم میکنم