امروز چهارشنبه ساعت ۲ بامداد
حسینیه کوتوله نیا
گر ژوای شتر ران است
لوا هد لاشخوران است
پس چرا بولدن بوی ما نمیزد دست
گر شورت گران است
کوستیچ به فرار است
اوریگی در قرار است
مانولاس شکار است
کریسم بگا است
این مولر خوش ذوق کلفت است که براه است
مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع
گفتند که سحر میرسد از راه بیا
لاشخور وفادار بیا
گل بزن بی سر و سامان بیا
گر شورت گران است
جفتک به زبان است
این دل الشتافی ما کز ز ویران است
این بودش آلیانز
اسپاتیفای بیند
در جوی خوزستان
سلونایی ریند
بر سینه قبر شلو مردم روند با بوغ
گر شده است بهزیستی ما کو
اتاقی پر فروغ با ۳ تن دروغ
مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع
نوحه ای میخوانیم
بر قبر ذلت ها
برمیخیزیم از خاک
با نور و نشعت ها
اما که نعشه گشته ایم ما
ز درد بایرن بارها
هرناندزی تقه
تلی میزند تقه
مولر یک جرقه
سانه با ترقه
هر بار بر این بارسا میزنید جفتک
هر باری که میمیردو گوید سلام افتک
بر خوی ذلت ها می نامه اند خیرک
بولدن بوی فمبوی ول میدهد تیرک
همانا تفنگ اوربو دفن بر شده است
اروپا نمیرویم گر پلژن نمرده است