از بچگی عاشق تنهایی بودم
چند سال از آخرین رابطه جدیم میگذره
احساس میکنم به سنی رسیدم که دیگه توان مقاومت در برابر جوش و خروش جریانات احساسی و عاطفی رو ندارم (فاکتور جنسی به کنار)
هیچ وقت مقاومتی در برابر رابطه با جنس مخالف نداشتم و تجربه های کمی هم در این مورد نداشتم
ولی بعد یک مورد اشتهای عاطفیم کور شد و بد شکسته شدم
یک سال بعد از اون اتفاق از کس دیگه ای خوشم اومد
اون هم بعد چند ماه مجبور شدم ترکش کنم. (البته تو هر دو مورد اونی که ترک کرد من نبودم)
این دو ضربه پشت سر هم برای منی که در رابطه کم نمیذاشتم خیلی دردناک بود
بههر حال، شروع رابطه جدید معظلی شده
شايد بگید تو این وضعیت مملکت خوبه دغدغه ات این چیزاست
حق هم دارید
اولویت زندگی در ایران زنده ماندن هست و لا غير
بخاطر ارزشی که برای خودتون قائل هستید به هر طریقی که میتونید فقط از اینجا برید
احتمالا من هم دنبال گوشی بودم که این حرف هارو بهش بزنم و نداشتم