عثمانی عایق میان ایران و جهان علم
فریدون آدمیت در صص 159 و 160 کتاب امیرکبیر و ایران در خصوص عقب ماندگی ایران می نویسد:
عقب ماندگی ایران علل مشخصی داشت: تغییر راه تجارت اروپا و آسیا، هرج و مرج سیاسی، جنگ های داخلی و خونریزی های بی حد و حساب و بیدادگری های حکومت هر کدام در آن سهمی دارد. خاصه استقرار ترکان در شبهجزیره آسیای صغیر عامل بسیار مهمی بود که چون دیوار چین بین ایران و دنیای غرب - که بساط دانش و حکمت و فن جدید در آنجا گسترده بود - حائل گشت.
در واقع مجرای تنفسی ایران را بست و میان ما و جهان علم و هنر نو عایق شد. حقیقت این که تسلط ترکان در آسیای صغیر از سانحه های عظیم تاریخ مدنیت شرق و غرب است. در سایه شمشیر تا قلب اروپا پیش رفتند و چند قرن با خونریزی فرمانروایی کردند اما هیچ بهرهای از علم و حکمت اروپا نبردند و حتی از تحولات فکری و اجتماعی بزرگی مانند رنسانس و اصلاح دین و انقلاب صنعتی و عصر روشنایی خبردار نگشتند.
سرسختی این قوم در دانش ناپذیری از شگفتیهای تاریخ فرهنگ بشر است. حد تعقل مدنی عثمانی را در قرن هفدهم از اینجا باید شناخت که حتی فن ساعتسازی را تحریم کردند. برای این که دستگاه ساعت کار موذن مسجد را ضایع می گرداند. اما همزمان آن در ایران برای ساعت ساز فرانسوی که پیر و ناتوان گشته بود مستمری سالیانه برقرار نمودند. جیمز موریه می نویسد: «هر آینه ایرانیان به اندازه ترکان با اروپا ارتباط داشتند تا حال در فنون علوم با ما برابری و رقابت میکردند.»
رای "فریگان" نیز همین است: «اگر ایرانیان که به دانش احترام میگذارند با مغرب تماس مستقیم داشتند در راه تمدن ترقی بزرگی نصیب شان می گردید. اما مراوده آنان با اروپا قطع شد و این امتیاز به ترکان رسید که حالا هم مثل همیشه در نادانی روزگار به سر می برد.»