سلام...
خوب امروز گفتم یه مطلب متفاوت کار کنم...
ممکنه برا بعضیا آشنا باشه این نقد...
so, Let's go 👇
نابرابری یا تفاوت؟
همه میدونیم که افراد از نظر چیزای مختلف با هم تفاوت دارن...
مثلا یکی از نظر قد، وزن و... یکی دیگه از نظر رنگ پوست، توانایی جسمی و ذهنی، قدرت سیاسی، جایگاه اجتماعی، زبان و لهجه و... باهم تفاوت دارن...
ولی به نظر شما، آیا این تفاوت ها همه از یک نوع هستن!!؟
جواب قطعا خیر هست...
چرا!
.
.
.
ببین! همه تفاوت ها از یک نوع نیستن... بعضی تفاوت ها اسمی هستن بعضیا رتبه ای...
تفاوت های اسمی تفاوت هایی هستن که نمیتونیم براساس اونا انسان ها رو رتبه بندی کنیم، مثلا برخی افراد سفید پوستن برخی سیاه پوست، یا برخی مردن برخی زن...
بعضی تفاوت ها مثل تفاوت در قد، هوش، ثروت، تحصیلات و... رتبه ای هستن که میتونیم انسان هارو براساس اونا رتبه بندی کنیم... مثلا بعضیا دارای ضریب هوشی بیشتر، بعضیا کمتر... و یا بعضیا ثروت و تحصیلات بیشتری دارن بعضیا کم تر...
ولی آیا نابرابری در هوش و قد مثل نابرابری در ثروت و تحصیلاته!؟
باید گفت که نه... چون بعضی نابرابری ها طبیعی هستن و بعضی نابرابری ها اجتماعی...
نابرابری طبیعی مثل قد و هوش و...
نابرابری اجتماعی مثل ثروت و تحصیلات و...
.
.
.
.
جامعه شناسا معتقدن که نابرابری اجتماعی علتش اینه که مزایای اجتماعیی مثل ثروت و قدرت و دانش به صورت نابرابر بین افراد توضیع شده... و به همین دلیل بعضیا بالای سلسله مراتب اجتماعی قرار دارن و خیلیا پایین.
ناگفته نماند که مفهموم قشر بندی اجتماعی مورد توجه جامعه شناسا بوده و هست...
حالا که فهمیدید نابرابری اجتماعی چیه، میخوایم به نقد سه رویکرد در موردش بپردازیم...
رویکرد اول (مدل لیبرالیستی)
خوب این در این رویکرد بعضی جامعه شناسا معتقدن که نابرابری اجتماعی برای بقای جامعه ضرورت داره و علت نابرابری اجتماعی رو نابرابری طبیعی میدونن، این جامعه شناسا طرفدار قشر بندی اجتماعی هستن و معتقدن که قشر بندی اجتماعی از گذشته تا به الان بوده و هیچ جامعه ای بدون قشر بندی اجتماعی وجود نداشته...
نقد به این رویکرد[ استدلال رویکرد اول اینه که نابرابری اجتماعی نتیجه نابرابری یا تفاوت های طبیعیه پس عادلانس... اما این استدلال مشکل داره ⬅️نابرابری اجتماعی همیشه حاصل نابرابری طبیعی نیست...
تو این رویکرد نقطه شروع رقابت بین افراد یکسان نیست، بعضیا تو طبقات پایین ترن و بعضیا بالا تر و همین نابرابری به وجود میاره... طرفدارای قشر بندی اجتماعی از این نکته غافل شدن که در رقابت های عادلانه باید نقطه شروع یکسال باشد...
رویکرد دوم... ◀️ (مدل کمونیستی)
این رویکرد مخالف قشر بندی اجتماعی هستن و معتقدن که نابرابری اجتماعی علتش نابرابری طبیعی نیست... بلکه نتیجه روابط سلطه جویانه بین انسان هاست که باید با اون مبارزه کرد. عدالت اقتصادی رو مهم میدونن و معتقدن که برای ایجاد برابری باید مالکیت خصوصی را از بین برد چون سبب برقراری روابط ظالمانه میشه...
نقد: با حذف مالکیت خصوصی انگیزه رقابت از بین میرود... چون سبب میشود شایستکی افراد افراد کوشا و توانمند نادیده گرفته بشه... و بر خلاف رویکرد اول، نقطه پایان رقابت اینجا مشکل داره... چون انگیزه رقابت از بین میره و کسی قادر به رقابت نیست... یعنی کسی رقابت نمیکنهـ..
و اما... تیر خلاص👇😉
رویکرد سوم...(مدل عدالت اجتماعی)
این رویکرد و این مدل... هردو رویکرد قبل رو ناعادلانه میدونه... به دلایلی که بالا و تو نقد ها گفتم. رویکرد اول رو ناعادلانه میدونه چون نقطه آغازش مشکل داره... رویکرد دوم رو هم ناعادلانه میدونه چون نقطه پایانش عادلانه نیست، یعنی در رویکرد دوم افراد کوشا و توانمند به اندازه استحقاقی که دارن از مزایا بهرهمند نمیشن... پس با هردو مخالف هستن...
کلا رویکرد سوم عدالت محوره و دنبال عدالت اجتماعیه و در اون برای حل این مشکلات راهکار دارن مثلا: مالکیت خصوصی نفی نمیشه، اما دولت وظیفه داره که نقطه شروع رقابت رو یکسان سازی کنه...
چطور!! ⬅️نیاز های ضروری جامعه رو برای همه تامین کنه مثل غذا، پوشاک، مسکن و... یا تدابیر مالیاتی برای افراد ثروتمند به کار بگیره...
ولی خوب در جامعه فعلی و در حال حاضر... کشور ما اوضاش خیلی خرابه...
ممنون که وقت گذاشتید و تا آخر مطالعه کردید...
و اینکه این چیزایی گه گفتم صرفا نظر شخصی من نیست... بلکه نظر جامعه شناسان و اندیشمندای بزرگ عرصه جامعه شناسی انتقادی و تفسیریه...
اگه نظری در این باره داشتید حتما بگید تو کامنتا...