محمد ابوتریکه با نگرانی روی آنتن زنده تلویزیون مصر از پشت تلفن همراهش فریاد میکشید، در حالی که یک تراژدی در اطرافش در ورزشگاه پورت سعید در حال رخ دادن بود.
ابوتریکه چهار سال قبل گل پیروزیبخش مصر در فینال جام ملتهای آفریقا را به ثمر رسانده و فراعنه را به دومین قهرمانی از سه قهرمانی متوالیشان در این قاره رسانده بود. او حالا در بین هیاهویی گیر افتاده و شاهد بدترین لحظه در تاریخ فوتبال کشورش بود.
او به تلویزیون الاهلی گفت:” هواداری همین الان در رختکن مقابل چشم من از دنیا رفت. نیروهای امنیتی ما را رها کردند، آنها از ما محافظت نکردند. من خواهان لغو مسابقات لیگ هستم. امروز هرگز نباید فراموش شود.”
در تاریخ اول فوریه 2012 بود که 74 نفر در شورش شدید پس از پایان بازی المصری و الاهلی، باشگاه بزرگ این کشور، در فاجعه پورت سعید کشته شدند. لیگ برتر مصر تا آن زمان یکی از پر جنب و جوش و پر حادثهترین لیگهای فوتبال دنبال بود- تجمعی پر حرارت از رقابتهای داخل باشگاهی و جنجالهای سیاسی. در یک دهه پر فراز و نشیب پس از آن، به ندرت هواداران اجازه ورود به ورزشگاه برای تماشای بازی داخلی را پیدا کردهاند.
هفتاد و دو نفر از قربانیان پورت سعید جز هواداران الاهلی بودند و بسیاری روی باورشان درباره دلایل این درگیری و شورش که رخ داد تاکید دارند: انتقام.
خالد مرتضی، یکی از اعضای هیئت مدیره الاهلی، در روزهای پس از این فاجعه گفت:” من اطمینان دارم که دستهای پنهانی پشت این اتفاق است. این اتفاقی کاملا برنامهریزی شده است.”
گروه اصلی هواداران متعصب این باشگاه ملقب به “اولتراهای اهلاوی” نزدیک به پنج سال پیش از این حادثه تاسیس شد، هرچند سالهای شکلگیری آن تحت سرکوب رو به افزایش حکومت حسنی مبارک، رییس جمهور قبلی این کشور، بود. در یکی از کشورهایی که از بیشترین نیروهای پلیس دنیا برخوردار بود، گروههای هوادار به ندرت حق اظهارنظر علنی داشتند. مجازات و تنبیه عادی بود- هواداران متعصب الاهلی گاهی کتک زده میشدند یا بدون دلیل بازداشت میشدند و ایجاد دردسر در ورزشگاهها به هیچ وجه تحمل نمیشد.
در زمین، سومین قهرمانی متوالی مصر در جام ملتهای 2010 آفریقا به لطف استعدادهای فراوان این تیم که فراتر از ابوتریکه و احمد حسن، هافبک مصری، با 184 بازی ملی بود، به دست آمد. همزمان بازیکنانی چون میدو، عمر زکی، احمد المحمدی، حسام غالی، محمد شوقی، احمد فتحی و جدو همگی در بازههای زمانی مختلف در انگلیس بازی کردهاند. محمد صلاح نوجوان تحت تاثیر این نسل اولین بازیاش برای تیم ضعیف لیگ برتر مصر به نام المقاولون را در همان سال انجام داد.
با این حال، خیلی زود شرایط رو به زوال رفت. پس از درگیری با مقامات در مسابقه پیش فصل، اولتراهای اهلاوی مدعی شدند که دیگر در مسابقات حاضر نمیشوند و درخواست محافظت برابر حملات بیشتر از سوی نیروهای پلیس را داشتند. وقتی بهار عربی در ابتدای سال 2011 در مصر آغاز شد، این گروه گفتند که به صورت رسمی به تظاهرات ضد دولتی ملحق نخواهند شد اما اعضای آن اگر دوست دارند میتوانند به معترضان ملحق شوند. بسیاری از آنها این کار را کردند و در اتفاقی عجیب و باورنکردنی با نمایندگانی از “شوالیههای سفید” از باشگاه الزمالک، رقیب قدیمی، متحد شدند.
میدان التحریر قاهره محل برگزاری بسیاری از تظاهرات خصوصا در شب اول و دوم فوریه بود، زمانی که طرفداران مبارک شترهایی را به سمت جمعیت راندند و جهنمی به پا شد- یازده نفر کشته و 600 نفر مصدوم شدند.
این اتفاق که به نبرد شتر معروف شد، خشم عمومی را به همراه داشت و مبارک چند روز بعد برکنار شد. لیگ برتر مصر به مدت دو ماه متوقف شد و نیروهای نظامی به صورت موقت قدرت را در دست گرفتند.
وقتی فوتبال داخلی بالاخره ادامه پیدا کرد، رویکردی آزادانهتر نسبت به حضور نیروهای نظامی در داخل ورزشگاه به کار گرفته شد چون مقامات از این موضوع آگاه بودند که موضع سختگیرانه در طول انقلاب جواب نداده است. هرچند، این رویکرد جدید مشکلات دیگری را به همراه داشت: دو هفته قبل از شروع مجدد لیگ، الزمالک در لیگ قهرمان آفریقا از باشگاه آفریکین تونس عقب بود که صدها هوادار وارد زمین شدند، به چندین بازیکن حمله کردند و به هر دو دروازه آسیب زدند. این بازی نیمه کاره رها شد- بعضی از هواداران متعصب الزمالک بعدتر بازداشت شدند، در حالی که تعدادی دیگر پنهان شدند.
الاهلی، موفقترین باشگاه تاریخ فوتبال مصر، در نهایت در آن فصل هفتمین قهرمانی متوالیاش را به دست آورد- المقاولون با وجود ظهور صلاح آخر شد. زمانی که این مهاجم 19 ساله اولین بازی ملیاش را در اواخر سپتامبر آن سال انجام داد، تیم ملی مصر از درون پاشیده بود- آنها در کمال ناباوری در مسابقات انتخابی جام ملتهای آفریقا برابر نیجر و آفریقای جنوبی شکست خوردند؛ این در حالی بود که بازی برابر نیجر حتی پیش از هیاهوی انقلاب بود. وقتی آنها در اولین بازی ملی صلاح برابر سیرالئون شکست خوردند، امیدهای مدافع عنوان قهرمانی برای حضور در تورنمنت 2012 نابود شد.
اگر فراعنه به این مسابقات راه پیدا کرده بودند، لیگ برتر این کشور در ژانویه و فوریه 2012 برگزار نمیشد. در عوض، لیگ داخلی مصر ادامه پیدا کرد و پیامدهای تراژیکی داشت.
تاریکترین روز
اول فوریه سالگرد نبرد شتر بود و الاهلی در ورزشگاه پورت سعید مهمان المصری بود؛ در جایی که کانال سوئز با دریای مدیترانه برخورد میکند. مدت زیادی از این نگذشته بود که اولتراهای اهلاوی در اعتراضات علیه حکومت جدید که در دست نظامیها بود، شرکت کرده بودند. یکی از آنها جانش را از دست داد. هواداران متعصب خشمگین با شعارهایی علیه حکومت در بازی خانگی بعدی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند- و سپس نوبت به بازی با المصری رسید.
با این که 1200 نفر از هواداران الاهلی برای حضور در این بازی سفر کرده بودند اما نیروهای امنیتی حاضر در ورزشگاه 18 هزار نفری پورت سعید بسیار بیتوجه بودند و اهمیتی برای برقراری نظم قائل نبودند- حتی پیش از آن که بازی آغاز شود، هواداران میزبان به زمین ریختند و باعث تاخیر در شروع این دیدار شدند. آنها بار دیگر وقتی المصری که تا 18 دقیقه به پایان بازی عقب بود، توانست بیشترین استفاده را از اخراج حسام غالی، هافبک سابق تاتنهام، برده و با نتیجه 1-3 پیش بیفتد وارد زمین شدند.
هزاران هوادار تیم میزبان پس از سوت پایان بازی به زمین ریختند، بازیکنان الاهلی را دنبال کردند و سپس به سمت جایگاه هواداران مهمان رفتند. بعضی از آنها سنگ، بطری و مواد آتشزا پرتاب میکردند و گروهی دیگر چاقو داشتند. وقتی بسیاری سعی در فرار داشتند، در شلوغی کشندهای گرفتار شدند چون خروجیهای ورزشگاه قفل شده بود.
ممدوح عید، مدیر اجرایی کمیته هواداران الاهلی، گفت:” پلیس آنجا ایستاده بود و تماشا میکرد و آمبولانسها دیر رسیدند. من چندین هوادار کشته شده را روی دستانم حمل کردم.”
پدرو بارنی، کمک مربی این تیم، اظهار داشت:” هواداران تیم حریف از اول بازی اجازه استفاده از مواد آتشزا و پرتاب سنگ به سمت ما را داشتند، بدون این که هیچ دخالتی صورت بگیرد. در آخر همه چیز به یک جنون عجیب ختم شد.”
کاپیتان المصری تایید کرد که حمله کنندگان هواداران تیم او نبودند. کریم ذکری به کامنت میدل ایست گفت:” مردی بازداشت شد و گفت که بیش از 600 نفر بیرون از پورت سعید استخدام شده بودند. بین دو نیمه بعضی از هواداران شروع به وارد شدن به زمین کردند. من به سمت آنها رفتم و شوکه شدم که من را نمیشناختند. آنها بر سرم داد زدند و سعی کردند به من آسیب بزنند- چطور هوادار یک باشگاه کاپیتانش را نمیشناسد؟
به محض این که سوت پایان بازی زده شد، درهای سکوها باز شد. به من بگویید، چه کسی درها را باز کرد؟ نیروهای امنیتی کجا بودند؟ سپس چراغهای ورزشگاه خاموش شد- این یکی از دلایل اصلی فاجعه بود چون زیر دست و پای یکدیگر ماندند.”
مقامات تاکید کردند که این شورش تقصیر آنها نبوده است.
محمد مصطفی، پلیس سوئز، گفت:” گروههای سازماندهی شدهای بودند که در تمام طول بازی سعی در تحریک کردن پلیس داشتند. نیروهای پلیس ما سعی در مهار آنها کردند اما درگیر نشدند.”
گروه اخوان المسلمین- گروهی با جایگاهی کلیدی در طول انقلاب که به تازگی بیشترین صندلیها را با ائتلاف در انتخابات پارلمانی به دست آورده بود- مدعی شد که این خشونت از سوی هواداران مبارک، رییس جمهور سابق، برنامهریزی شده بود. حقیقت هرچه که بود، خشم سراسر کشور را فراگرفت. وقتی خبر این فاجعه منتشر شد، دیدار الزمالک با اسماعیلیه در قاهره متوقف شد و تعدادی از هواداران بخشی از این ورزشگاه را به آتش کشیدند. شورشهای بیشتری در پایتخت و شهرهای دیگر شکل گرفت.
سه بازیکن الاهلی شامل ابوتریکه از فوتبال خداحافظی کردند اما بعدتر تصمیم به بازگشت گرفتند. لیگ برتر مصر متوقف و در نهایت لغو شد و حرس الحدود که در کمال ناباوری صدرنشین این مسابقات بود، نتوانست به اولین قهرمانی تاریخش دست پیدا کند. آنها پس از آن سقوط کردند.
با توجه به این که مسابقات لیگ برگزار نمیشد، صلاح به همراه تیم زیر 23 سالههای مصر به توری در سوییس رفت. او پس از عملکردی درخشان برای تمرین در بازل دعوت شد و قراردادی چهار ساله به امضا رساند.
برگزار نشدن دیدارهای لیگ به مشکلات تیم ملی بزرگسالان مصر اضافه کرد. آنها تحت هدایت باب بردلی حتی نتوانستند به مسابقات گروهی مرحله انتخابی جام ملتهای آفریقای 2013 برسند و شکستی تحقیرآمیز برابر جمهوری آفریقای مرکزی پشت درهای بسته را تجربه کردند.
پس از این که محمد مُرسی به عنوان رییس جمهور جدید این کشور انتخاب شد، اعلام شد که دولت تا تعیین معیارهای امنیتی بیشتر شامل گیتهای بازرسی مانند فرودگاهها، اجازه آغاز لیگ برتر مصر برای فصل 13-2012 را نخواهد داد. عظمی مجاهد، مدیر رسانههای فدراسیون فوتبال مصر، مدعی شد:” این آینده فوتبال مصر در سالهای پیشرو را تهدید میکند.”
گروه اولتراهای اهلاوی نظر متفاوتی داشت و معتقد بود که فوتبال نباید تا جاری شدن عدالت درباره اتفاقات پورت سعید برگزار شود. وقتی الاهلی دیداری دوستانه را پشت درهای بسته ترتیب داد، هواداران افراطی این تیم از بازیکنان خواستند که این بازی را بایکوت کنند- هرچند تنها ابوتریکه موافقت کرد. این بایکوت و محرومیت هواداران در دیدارهای الاهلی با رقبای خارجی ادامه پیدا نکرد- ابوتریکه بازی کرد و الاهلی علی رغم عدم برگزاری بازی در مسابقات داخلی موفق شد در فینال رفت و برگشت لیگ قهرمانان اروپا برابر اسپرانس تونس به پیروزی برسد؛ بازی خانگی این رقابت در ماه نوامبر با حضور 25 هزار نفر در فاصله 110 مایلی شمال شرق قاهره در اسکندریه برگزار شد. دو ماه بعد بخشی از عدالتی که هواداران افراطی به دنبالش بودند، اجرا شد.
یکی از هواداران خوشحال در تجمع حامیان الاهلی که در هنگام اعلام آرا جمع شده بودند، پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود:” اجرای حکمت را تبریک میگویم، پورت سعید.” مجموعا 21 نفر به خاطر نقشی که در کشتار ورزشگاه پورت سعید داشتند به اعدام محکوم شدند.
این هواداران متعصب اوایل همان هفته سیستم متروی قاهره را بسته بودند و اعلام کردند که اگر این آرا بر اساس خواسته آنها نباشد، اقدامات بیشتری را انجام میدهند. حتی پس از اعلام این آرا، مردم به اعتراض مقابل وزارت کشور ادامه دادند و خواهان اعدام نیروهای پلیس حاضر در آن بازی بودند.
احکام اعدام باعث تظاهرات در پورت سعید شد- پلیس به طرف جمعیت شلیک کرد و خیلی زود شورشهایی ایجاد شد و 40 نفر کشته شدند. مرسی، رییس جمهور مصر، با تمجید از برخورد پلیس با این تظاهرات، خشم بسیاری را برانگیخت.
گیر افتادن در جهنم
یک هفت بعد در فوریه 2013، لیگ برتر مصر بالاخره آغاز شد- بدون حضور هواداران در ورزشگاهها و بدون حضور باشگاه المصری که به مدت یک سال محروم شده بود. ورزشگاه پورت سعید دیگر اجازه برگزاری هیچ دیدار داخلیای را نداشت. با این حال وقتی احکام دیگر این پرونده در ماه مارس اعلام شد و تعدادی از نیروهای پلیس از تمامی اتهامات در این فاجعه مبرا شدند، مشکلات ادامه پیدا کرد. هواداران افراطی الاهلی با حمله به ساختمانهای پلیس و آتش زدن دفتر مرکزی فدراسیون فوتبال مصر واکنش نشان دادند.
تمام کشور در فاصله چند ماه بار دیگر به آشوب کشیده شد؛ اعتراضهای گسترده علیه دولت برگزار و مرسی در کودتایی نظامی برکنار شد. لیگ برتر مصر برای دومین سال متوالی لغو شد.
بار دیگر بدون برگزاری مسابقات داخلی، تیم ملی مصر با نتیجه 1-6 برابر غنا شکست خورد تا از صعود به جام جهانی 2014 بازبماند، هرچند الاهلی قهرمان در برابر 35 هزار هواداران حاضر در ورزشگاه قاهره موفق شد با پیروزی برابر اورلاندو پایرتز برای دومین دوره متوالی فاتح لیگ قهرمانان آفریقا شود. احمد عبدالظاهر، مهاجم این تیم، گل حساسش را با ژستی در حمایت از مرسی برکنار شده جشن گرفت- او بلافاصله از تیم ملی کنار گذاشته و به صورت قرضی به باشگاهی در لیبی فرستاده شد.
لیگ برتر مصر در فصل 14-2013 تا اواخر دسامبر آغاز نشد اما این بار باز هم بدون حضور هواداران اما حداقل برگزار شد- این از سرگیری مسابقات خیلی هم به سود تیم ملی نشد. مصر برای سومین دوره متوالی موفق به کسب سهمیه حضور در جام ملتهای آفریقا نشد.
وقتی 40 هزار نفر شاهد پیروزی الاهلی برابر تیم سووه اسپورت از ساحل عاج در فینال جام کنفدراسیونهای آفریقا-نسخه آفریقایی لیگ اروپا- در سال 2014 بودند، دولت مصر تصمیم گرفت بالاخره محرومیت هواداران از حضور در دیدارهای داخلی را سه ماه بعد به پایان برساند. اما این تصمیم باعث آشوب بیشتری شد.
در اولین هفته بازگشت تماشاگران در فوریه 2015، الزمالک میزبان ENPPI در قاهره بود؛ 10 هزار نفر وارد ورزشگاه شدند اما تنها پنج هزار بلیت فروخته شده بود- سایر تماشاگران با دعوتنامه آمده بودند. تعداد زیادی که بیصبرانه منتظر تماشای بازی تیمشان در لیگ بودند، بیرون ورزشگاه تجمع کردند. کسانی که بلیت داشتند از تونلی باریک وارد ورزشگاه شدند- بنابراین وقتی هواداران بدون بلیت سعی کردند به زور وارد شوند، پلیس در تونل گاز اشکآور زد و فشار ایجاد شده و هل دادن افراد باعث مرگ 22 نفر شد. یکی از شاهدان گفت:” کسانی که افتادند، نتوانستند بلند شوند.”
لیگ بار دیگر متوقف شد اما این بار تنها چند هفته طول کشید. مسابقات ادامه پیدا کرد اما چشمانداز بازگشت تماشاگران به ورزشگاه دیگر در نظر گرفته نشد. الزمالک آن فصل قهرمان شد و جامش را به هواداران کشته شده تقدیم کرد- این اولین قهرمانی آنها پس از 11 سال بود.
هر دو باشگاه بزرگ فوتبال مصر حالا عزادار یک تراژدی بودند: در چهارمین سالگرد فاجعه ورزشگاه پورت سعید، هزاران هوادار الاهلی در جریان جلسه تمرینی گردهم آمدند، بنرهایی از تصاویر کشته شدهها در دست داشتند و شعارهایی علیه مردم پورت سعید و مقامات ارشد دولت سر دادند. عبدالفتاح السیسی، رییس جمهور جدید مصر، پیشنهاد ملاقات با هواداران افراطی برای برقراری ارتباط را داد، گروه کوچکی را دعوت کرد تا در تحقیقات رسمی درباره این اتفاق حاضر شوند، هرچند این باعث اعتراض بیشتر در پورت سعید شد.
برخورد دولت با ابوتریکه چندان خوب نبود- آنها او را به دلیل ارتباط احتمالی با حزب اخوان المسلمین در فهرست ترور قرار دادند، ارتباطی که او قویا آنها را تکذیب کرد. بیش از 200 هوادار الزمالک هم به دلیل آشوب پس از حذف ناباورانه از لیگ قهرمانان آفریقا، ماهها بازداشت شدند.
تلاش دیگری برای بازگرداندن هواداران به دیدارهای لیگ برتر مصر در سال 2018 انجام شد- اول فقط 300 نفر، سپس 5000 نفر- اما همه افراد حاضر در ورزشگاه باید اطلاعات شخصیشان را در اختیار سرویسهای امنیتی کشور میگذاشتند و هواداران افراطی همچنان محروم بودند تا فضا آرام نگه داشته بشود. یکی از اعضای گروه هواداران افراطی الزمالک ملقب به شوالیههای سفید گفت:” فوتبال مصر با محروم کردن هواداران متعصب مرده است”. گروه اولتراهای اهلاوی پس از بازداشت چندین عضو در سرکوب دولت جدید علیه این گروهها اعلام کرد که فعالیتش را ادامه نمیدهد. وقتی الاهلی در سال 2019 به مصاف الزمالک رفت، تنها 30 هوادار- 15 هوادار از هر تیم- اجازه حضور در این ورزشگاه 86 هزار نفری را پیدا کردند.
سپس شیوع جهانی ویروس کرونا پیش آمد، لیگ یک بار دیگر متوقف شد و پس از آغاز مجدد مسابقات، هیچ هواداری اجازه ورود پیدا نکرد. الزمالک اعلام کرد حاضر به شرکت در لیگ نیست- حازم امام، کاپیتان این تیم، گفت:” ما پیش از یافتن راه حل به زمین بازنخواهیم گشت” – اما در نهایت کوتاه آمد.
تا اکتبر این فصل طول کشید که محرومیت تماشاگران بار دیگر برداشته شود و دو هزار نفر اجازه حضور در دیدارهای لیگ را داشته باشند- هزار نفر از هر تیم. احمد دیاب، رییس فدراسیون فوتبال مصر، گفت:” همه ما در تلاش برای بازگشت هواداران هستیم.”
هواداران پر سروصدا حداقل در جریان دیدار الاهلی و الزمالک هیاهویی ایجاد کردند، هرچند تعداد حاضران بسیار کم بود و به صورت پراکنده نشسته بودند. یکی از هواداران گفت:” نسل جوانی هست که هرگز رقابت الاهلی و زمالک در حضور تماشاگران این دو تیم را ندیده است.”
اما راه زیادی تا بازگشت لیگ برتر مصر به جایی که یک دهه پیش قرار داشت، مانده است، زمانی که زمینها پر از شور بودند، تیم ملی مصر پادشاه آفریقا بود و بازیکنان جوانی مانند صلاح آماده پیوستن به این ماجراجویی بودند.
نسلی از هواداران در این آشوب از دست رفتند. شاید صلاح بعدی هم در میان آنها بوده باشد.
عنوان اصلی مقاله: Egypt 10/ 10 years of tragedy
این مقاله حدود یک سال پیش نوشته شده بود
|