Mammad Redاوهوم، مشكل ريختن شربت بود، همه ريختن سرشون و شربت ميخواستن، اينا هم يه دستگاه ساختن، كل تابستون و وقت گذاشتن، تمام قطعات و با دقت كنار هم چيدن و دستگاه اختراع كردن كه هزاران نفر و شربت ميده، اين وسط همه چى خوب پيش ميرفت كع يادش اومد صافى نذاشته، پس تصميم گرفت از جوراب در اون دستگاه استفاده كنه🙂🙂🙂
و جوراب يه خانم زائر رو گرفت و كشيد رو شيلنگ دستگاه🤝🤝
داداش دستت درد نكنه عالى بود، فقط اسيد دارى؟🙂