0. اگر در قرن 15 به دنیا می آمد قطعا امروز ما در تاریخ از جنگی بزرگ یاد می کردیم که شخصی مغرور آن را آغاز کرده است. جنگی که کل دنیا را تحت تاثیر قرار داده و همه چیز از نبوغ فردی به نام زلاتان ابراهیمویچ نشات گرفته است.
1. باور نکردنی است، اما زلاتان در سال 2016 فوتبال را کنار میگذارد. هیچ چیز برای یک عشق فوتبال غم انگیز تر از خداحافظی اسطوره اش نیست.
2. وقتی فقط 6 سال دارد، تیم اش 4 – 0 عقب است. نیمه دوم وارد زمین می شود و بوووم! 8 گل وارد دروازه حریف می کند.
3. در محل زندگی اش احساس نا امنی می کند. بچه های دیگر محل او را تهدید می کنند و کتک می زنند. اما او فرار نمی کند، خیلی سریع در یک کلاس تکواندو ثبت نام می کند، بعد از چند ماه دیگر کسی جرات ندارد به او نگاه چپ کند!
4. زلاتان فوتبال بازی نمی کند. کمترین ارزشی برای صحبت های مربی خود قائل نیست! کار خودش را می کند، راه خودش را می رود. هنوز هم مانند کودکی اش اهل زیر بار حرف دیگران رفتن نیست. گواردیوالا را مربی خوبی نمی داند. عطای بارسلونا و قهرمانی ها و کسب عناوین فردی و تیمی را می زند و می رود میلان! همان شهری که قبل از آمدنش به بارسا در آن بازی می کرد، اما این بار تیم رقیب!
5. «فقط خدا نتیجه بازی را می داند، البته شما الان دارید با او صحبت می کنید!» جمله ای جنجالی قبل از دیدار برگشت پلی آف جام جهانی، مسابقه ای که تبدیل به نبرد تک به تک زلاتان و کریس رونالدو شده بود. چشم های دو ملت خیره به این 2 نفر بود. نه این که بقیه نباشند، نه! اما وقتی جایی كه زلاتان و رونالدو باشند دیگر کسی به چشم نمی آید.
6. او آموخته های کودکی خود در ورزش های رزمی را با فوتبال ترکیب کرده و... خدای من، چه ترکیبی!! وقتی دارید گل های برتر او را نگاه می کنید انگار در حال تماشای یک فیلم هالیوودی هستید. یک فیلم تخیلی در مورد فوتبال، جلوه های ویژه فیلم واقعا عالی کار شده اند! قیچی برگردان از وسط زمین؟ گل کردن توپ در ارتفاع 2 متری با کف پا؟ این ها از هیچ بازیکن دیگری بر نمی آید! فیلم نمی بینیم. فقط موقعی زندگی می کنیم که زلاتان فوتبال بازی می کند.
7. «برای اسکی به سوئد برگشتیم، یک اتومبیل برفی کرایه کردم. کمی به تحرک و هیجان بیشتر نیاز داشتم. من همیشه برای کسب هیجان مثل دیوانه ها رانندگی می کنم. یک بار با پورشه توربو خودم 325 کیلومتر را در یک ساعت طی کردم. هیچوقت دلم نمی خواهد درباره گذشته ام فکر کنم و همیشه فکر می کنم هیجان مهم است. در کوهستان می خواهم این قضیه را تکرار کنم ولی آنجا چیزی جز سرماخوردگی شدید نصیبم نشد. همیشه دوست دارم آدرنالینم بالا باشد».
8. هیجان انگیز است، تلفیقی از تمام سبک های هنری. یک بار او را به چشم یک آدم معمولی نگاه کنید، هیچ چیزش شبیه فوتبالیست ها نیست. چطور می شود با این ابعاد! و حجم بدن آنقدر فانتزی بازی کرد؟ و چطور می شود با آن همه تکنیک ناب آنقدر "نتراشیده" فوتبال بازی کرد و اینقدر به دل نشست؟ هر موقع هر طوری بخواهد با توپ بازی می کند و شما مجبورید که او را تماشا کنید... گزینه بهتری ندارید!