در این مطلب به نقد و بررسی فیلم جدید مانسترورس و دنباله فیلم گودزیلا دربرابر کونگ محصول 2021 می پردازیم؛ گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید، فیلمی که با وجود رعایت المان های یک فیلم هیولایی و بلاک باستری با بهره بردن از روایتی نامنسجم از لحاظ سینمایی ناامیدکننده ظاهر میشود ولی از لحاظ تجاری و سرگرم کننده بودن موفقیت آمیز عمل می کند. با ما همراه باشید.
اطلاعات فیلم
کارگردان: آدام وینگارد
بازیگران: ربکا هال، دن استیونز، برایان تایری هنری، کیلی هاتل
خلاصه داستان: داستان این فیلم پس از حوادث فیلم Godzilla vs. Kong جریان دارد که گودزیلا و کونگ با یک تهدید جدید ناشناخته و پنهان که تاکنون کشف نشده مواجه میشوند که به دنیای ما آمده است و گودزیلا و کونگ بهتنهایی توانایی شکست آن را ندارند که این تهدید موجودیت آنها و حیات ما را به چالش میکشد. این خلاصه داستان طرفداران را به ادامه نبرد هیولاهای عظیم الجثه دعوت میکند که زندگی بشر به آنها گره خورده است.
مدت: 115 دقیقه
رده سنی: PG-13
راتن تومیتوز: 54
متاکریتیک: 47
IMDB: 6.4
************************************
این فیلم که پنجمین فیلم مانسترورس به حساب می آید درواقع دنباله داستان فیلم گودزیلا دربرابر کونگ است و توانسته فروش خوبی در گیشه تجربه کند. این فیلم حالا داستان آنها را نه در ابتدا به صورت دو دشمن بلکه به صورت دو دوست به تصویر می کشد و عنوان فیلم هم گویای این اتفاق است اما این فیلم با وجود اینکه قصد دارد تغییرات قابل توجهی نسبت به قسمت قبل به وجود بیاورد درواقع ضعیف تر از قسمت اول خود عمل می کند و نه تنها نمی تواند ضعف های آن را جبران کند بلکه در آنها غوطه ور می شود و با وجود اینکه می خواهد شخصیت های انسانی فیلم را کمتر کند و بیشتر به هیولاها و نبردهای بزرگشان بپردازد در این امر درجا می زند و باعث میشود که هم در بحث کاراکترهای انسانی و هم در بحث هیولاها دچار مشکل شود و هردو طرف را از دست بدهد و مهر تاییدی بر سقوط این فرنچایز هیولایی هالیوود باشد.
این فیلم مانند فیلم اول و سایر آثار فرنچایز مانسترورس از جلوه های ویژه بی نقصی برخوردار است که هیولاها و صحنه های نبرد را بهتر جلوه می دهد و باعث ایجاد تصاویر جذاب و تماشایی میشود که از نقاط قوت برجسته این فیلم است و علاوه بر جلوه های ویژه استفاده شده در خلق هیولاها، در فضای زمین توخالی هم جلوه های ویژه عملکرد بی نقصی داشته اند. صحنه های نبرد هیولاها بیشتر از فیلم اول شده اند ولی شلوغی بیش از حد آنها باعث شلخته شدن صحنه های نبرد شده است. در این قسمت به هیولاها بیشتر از قسمت اول پرداخته شده است و بااینکه سعی دارد از پرداخت بیش از حد به بحث انسانی دور شود اما با ورود قوس های داستانی دیگر باعث جلوگیری از این اتفاق میشود و حتی باعث میشود به بحث توجه به هیولاها هم ضربه جدی وارد شود. رنگ بندی و حس هیجان انگیز و سایر المان ها مختص یک فیلم پاپ کورنی هیولایی در این فیلم هم وجود دارد. از نقاط قوت فیلم که بگذریم، این فیلم مثل اکثر آثار سبک خودش فیلمنامه نامنسجمی دارد ولی این نامنسجم بودن فیلمنامه در این فیلم به شدت قابل لمس است و فیلمنامه و روایت این اثر پر از باگ های داستانی مختلف است ولی از یک فیلم هیولایی و بلاک باستری مانند این فیلم نمیشود انتظار یک فیلمنامه کامل و قوی داشت هرچند که این فیلم یکی از نامعقول ترین فیلمنامه های آثار سبک خودش را دارد. یکی از مشکلات بزرگ فیلم شلوغی بیش از حد آن است؛ بعضی فیلم ها از شلوغی فضا و تعدد کاراکترها استفاده بهینه و درست می کنند و بعضی از این لحاظ ضربه جدی می خورند. این فیلم از دسته دوم است و شلوغی اثر باعث از بین رفتن انسجام آن میشود و فیلم، در فضای شلوغ خود گم میشود و نمی تواند به خوبی از حضور اکثر کاراکترها بهره ببرد.
عنوان فیلم بهتر بود "کونگ: امپراتوری جدید" بود تااینکه کلمه گودزیلا هم در کنار کونگ قرار بگیرد چون اصلا چیز خاصی از گودزیلا در فیلم دیده نمی شود. داستان حتی بیشتر از فیلم اول روی کونگ تمرکز دارد. در فیلم اول هم چنین چیزی شاهد بودیم اما حضور گودزیلا هم تقریبا مثل کونگ بود ولی در این فیلم گودزیلا حضور خیلی کمی در فیلم دارد و تا قبل از نیمه دوم فیلم درحال جذب انرژی از موجودات دیگر است و در ادامه هم حضور کم و البته ناامیدکننده و ضعیفی در فیلم دارد تا باعث شود که این فیلم یک فیلم اختصاصی درمورد کونگ باشد تا یک فیلم درمورد هردو کاراکتر گودزیلا و کونگ. حتی می توان گفت حضور استارکینگ از گودزیلا در این فیلم بیشتر است و این یک ضعف جدی در این اثر به حساب می آید. این فیلم در خلق کاراکترهای جدید عملکردی قابل قبول را دارد و باعث ایجاد اتفاقات مهمی در روند داستان می شود. کاراکترهای انسانی فیلم هم ناامیدکننده تر از قسمت قبل هستند و بااینکه تا حدودی ترکیب اصلی قسمت قبل را عوض می کند اما بازهم در این بحث عملکرد ناامیدکننده و حتی ضعیف تر از قسمت قبل دارد. این قسمت با وجود اینکه صحنه های اکشن و هیولاهای بیشتری نسبت به قسمت اول دارد و حتی می توان گفت سرگرم کننده تر از قسمت قبل است اما فیلمنامه و روایت ضعیف تری نسبت به قسمت قبل دارد. گودزیلا در این فیلم حضور کمی دارد و درهمان حضورهای کم بازهم عملکرد نسبتا ضعیفی دارد و این باعث میشود که گودزیلا در این فیلم بیشتر یک کاراکتر و هیولای فرعی به حساب بیاید تا یک کاراکتر اصلی. کونگ هم در این فیلم بیشتر از همیشه به او پرداخته شده است و درواقع این فیلم کاملا روی کونگ و قلمرو او تمرکز دارد و در پی تکامل اوست.
این فیلم بازهم همان مشکلات رایج فیلم های هیولایی هالیوودی را دارد؛ کونگ در این فیلم بیش از هر زمان دیگری انسانی به تصویر کشیده شده است و از حالت قابل تامل خود خارج شده است و گودزیلا هم با دویدنش در صحنه های پایانی فیلم از حالت باورپذیری خود خارج شده بود. به علاوه این فیلم نه تنها بر ابرقهرمان بودن هیولاها پافشاری می کند بلکه تمام المان های هیولا بودن آنها را زیر سوال برده است و کاملا از آن بحث باورپذیر بودن اینکه آنها هیولا هستند خارج شده است و حتی گاهی باعث میشود که بیننده فکر کند که آنها ستاره های فیلم های اکشن هستند تا هیولاهایی ترسناک. به خصوص گودزیلا که حضور اندکی در فیلم دارد و در همان حضور اندکش عملکردی به دور از یک هیولاها را دارد و کاملا تمام المان های گودزیلا بودنش از بین می رود اما کونگ یک نقطه قوت برای فیلم است و پرداخت های خوبی از او در این فیلم انجام شده است. این فیلم علاوه بر تمام ژانرهایی که دارد می توان گفت یک فیلم ابرقهرمانی نیز هست. درواقع در اکثر صحنه ها همین چیز احساس میشود و حتی میشود آن را یک گردآوری برای هیولاها دانست تا یک فیلمی که تعادل وزنه را بین گودزیلا و کونگ رعایت کند و درواقع در یک صورت می تواند این را جبران کند که در فیلم سوم تمرکز بیشتری روی گودزیلا داشته باشد. همچنین عملکرد بازیگران و طنز حاضر در فیلم هم به فضای جدی این اثر ضربه قابل توجهی زده است. فیلم با وجود اضافه کردن هیولاهای جدید نمی تواند به خوبی از حضور آنها بهره ببرد ولی از یک ویلین خوب بهره می برد؛ استارکینگ. شخصیتی که توانسته به خوبی نقطه مقابلی برای کونگ باشد و شیمو هم همین نقش را دربرابر گودزیلا ایفا کرده است و درکل در بحث یک ویلین مشترک عملکرد قابل توجهی داشته است.
*حاوی اسپویل*
داستان این فیلم بیشتر روی کونگ متمرکز است و این باعث میشود ضربه بزرگی به گودزیلا بزند. گودزیلا هم در طول حضور کم خود درحال جذب انرژی از سایر هیولاهاست و در نیمه دوم فیلم هم به طور مضحکی کونگ، گودزیلا را به کمک خود در زمین توخالی دربرابر ارتش استارکینگ فرا می خواند و حتی در نیمه دوم با وجود اینکه گودزیلا در قدرتمندترین حالت خود قرار دارد درحال شکست خوردن از کونگ است و این تمام این اتفاقات نیمه اول فیلم را بی دلیل جلوه می دهد. شیمو، یک هیولای بسیار خوب برای این فیلم محسوب میشود و استارکینگ هم که درواقع با استفاده از یک شی میتواند آن را کنترل کند حکم یک ارباب را دارد و علاوه بر این توانسته یک شرور خوب برای این فیلم باشد ولی چیز مختصری درمورد او و همراهانش در زمین توخالی توضیح داده میشود که باعث ایجاد سوالات مختلفی میشود که بی پاسخ می مانند. شخصیت بیبی کونگ هم بیش از حد قوی به نظر می آید و همچنین تحولات عجیب و عجولانه ای در او انجام می گیرد که باعث میشود حفره های داستانی فیلم را بیشتر کند. همچنین قبیله جیا که در این فیلم به نمایش گذاشته میشوند جزو بزرگترین نقاط ضعف فیلم است که باعث ضعف در بخش انسانی آن هم میشود. صحنه ای که در مصر رخ می دهد و در حین نبرد کونگ و گودزیلا و حضور ماترا قرار دارد به بدترین شکل جیا را در وسط آن صحنه قرار می دهد و به طرز عجیبی مضحک به نظر می آید و از جیا چیزی فراتر از یک بچه می سازد؛ یک قهرمان و یا حتی یک اسطوره و کنترل کننده هیولاها. همچنین به سوالات زیادی درمورد قبیله او پاسخ منطقی نمی دهد. پایان بندی فیلم هم یادآور پایان فیلم قبلی است با این تفاوت که در برزیل است و چهار هیولاها درحال نبرد با یکدیگرند که درنهایت صحنه مرگ اسکارکینگ هم پایانی بر آن بود و آن صحنه پایانی کاملا مانند یک فیلم ابرقهرمانی بود که تیم ابرقهرمانان شروری که قصد تهدید زمین را داشت شکست دادند و یک پایان ناامیدکننده را نیز به همراه داشت.
*پایان اسپویل*
فیلم Godzilla x Kong: The New Empire مجموعه ای از نقاط ضعف قابل توجه است و با وجود سرگرم کننده بودنش ناامیدکننده و ضعیف تر از قسمت قبل ظاهر میشود ولی درکل به عنوان یک بلاک باستر ارزش تماشا دارد.