اوپتا، از شکسته شدن طلسم "این بار" انگلستان با ساقهای جود بلینگام خبر میدهد، هم تیمیهای فصل قبل جود در مادرید و رقبای او در بارسلونا، رنگ و روی لاروخای 2008 را به اسپانیا بخشیدهاند و هم تیمی جدید مادریدیها، کیلیان امباپه، رهبر الهام بخش قهرمانی در فرانسه است ژرمنها، با شکست فرانسه و امباپه از قعر جهنم به مدعی بازی در فینال برلین بدل شدند و ایتالیاییها، با خاطرات خوش سالها قبل خود از فینال برلین، پای به آلمان میگذارند
صف مدعیان کاملتر از همیشه است. هلند، پرتغالی، بلژیک.... اما بیایید این بار داستان را از جایی دیگر شروع کنیم. از کلیشهها بگذریم و سفر همیشگی "معرفی تیمهای حاضر در یک تورنمنت تابستانی را" از بعیدترین نقطه آغاز نماییم. نه از فهرست مدعیان، نه قهرمانان قدیمی و نه صاحبان فوتبال در قارهی سبز.
سی و ششمین و جدیدترین میهمان مسابقات جام ملتهای اروپا، تنها تازهوارد تورنمنت آلمان 2024، کشوری که در شرقی ترین مرزهای قارهی سبز، با تاریخی پرحادثه، با طبیعتی چشمنواز، کوهستانهای رفیع، قلههای مه گرفته، کلیساهای سنگی و آداب و رسوم و سنتهای خود، توسط ساکنانش با عنوان محبوب ترین قسمت یک خانه نامیده میشود: بالکن اروپا، گرجستان...
بازی |
تاریخ |
ساعت |
ورزشگاه |
پیشبینی |
ترکیه- گرجستان |
29 خرداد |
19:30 |
وستفالن - دورتموند |
دیوار زرد، اينبار میزبان الترهای ترکی و گرجی خواهد بود. ضمن اینکه این بازی دربی سفرهای نوروزی ما ایرانیهاست !!! |
گرجستان- جمهوری چک |
2 تیر |
16:30 |
فولکس پارک اشتادیون هامبورگ |
به نشان روی لباس دو تیم بنگرید... |
گرجستان- پرتغال |
6 تیر |
22:30 |
ولتینس آرهنا- گلزن کرشن |
رهبران یک لشکر، رونالدو برابر کوارتسخلیا |
همه چیز آنقدرها هم خوب نیست
همسایه شمالغربی ما در حقیقت روزگاری بخشی از خاک ایران بوده؛ گرجستان. کشوری که این روزها برای یک هفته چرخیدن در بارها و کلوپ های آن به عنوان نزدیکترین و ارزانترین مقصد "سفرهای خارجی" دلار خرج میکنیم. تفلیس که در آن عهدنامه گلستان و جدایی 17 ایالت قفقاز از خاک ایران در عهد فتحعلی شاه قاجار به تصویب رسید. تفلیس که روزگاری در یک مدرسهی مذهبی آن، پسری به نام ژوزف، تحصیل میکرد و سالها بعد، به فرمانروای قدرتمند تمام شهر تفلیس و کشور گرجستان و 16 جمهوری دیگر، تحت عنوان اتحاد جماهیر شوروی بدل گشت.
تفلیس، شهر استالین، شهر قرارداد گلستان، شهر مبارزان ملی طلب جدایی از شوروی و شهر بلشویکها، این روزها نیز درگیر حوادث مهمی است. نخستین سفر کشوری که در سال 1995 استقلال یافت و اکنون راهی رقابتهای یورو در کشور آلمان است با درگیریهای بزرگی بر سر سیاستهای حمایت دولت از روسیه همزمان گشته. جایی که بوی گاز اشک آور هنوز هم در هوای آن حس میشود.
گروهی از تظاهرکنندگان جوان، با سرعت خود را از خیابان معروف روستاولی تفلیس به مراب گوستاوا میرسانند. برخی ماسک زدهاند، برخی عینک شنا و و چندتایی هم عینک مخصوص اسکی تا از گاز اشک آور در امان بمانند. دختر جوانی که از جمعیت جدا شده، گریه میکند. نه به خاطر اثر گاز. او در آغوش دوست پسرش اشک میریزد و زیر پرچم آبی رنگ اتحادیه اروپا مخفی میشود.
ما در حال از دست دادن گرجستان هستیم...
صدای چند انفجار از دور به گوش میرسد. پلیس با ماشین آب پاش و گلولهی پلاستیکی سعی دارد تظاهرکنندگان را از مقابل ساختمان مجلس متفرق کند. ساعت، از نیمهی شب گذشته و تفلیس، پایتخت گرجستان غرق در دود و آتش است. هفتههاست نزاع بر سر یک سوال اساسی وجود دارد:
ما در سمت اتحادیه اروپا قرار داریم یا روسیه؟
شاید پاسخ چند کیلومتر آنطرفتر از ساختمان مجلس باشد. در استادیوم فوتبال تفلیس..
کوبیاشویلی- ایاشویلی
لوان کوبیاشویلی، در دفتر کار خود در منطقهی اکه، خارج از هیاهوی مرکز شهر نشسته. مردی با کت و شلوار سبزرنگ و پیراهن مشکی، شباهت زیادی به یکی از نامهای خاطرهانگیز بوندسلیگا در آغاز قرن بیست و یکم ندارد. همان دورانی که به لطف سفر ستارگان تیم ملی به سرزمین ژرمنها، بوندسلیگا با تمام خرده فرهنگهای مربوط به آن میهمان ساعت 6 بعد از ظهر شنبه هایمان بود. نام گابور کرالی، کوبیاشویلی، سبسکن، اولاف مارشال و هایکو هرلیش را زیر لب تکرار میکردیم و از تلفظ آن لذت میبردیم. حالا از دوران بازی کوبیاشویلی، تنها چهار قاب در لباس شالکه، فرایبورگ، هرتابرلین و تیم ملی گرجستان بر دیوار اتاقش باقی مانده. او، از سال2015 رئیس فدراسیون فوتبال گرجستان است.
کوبیاشویلی، به همراه الکساندر ایاشویلی معاون خود و یک بوندسلیگایی قدیمی دیگر، فوتبال گرجستان را تغییر داده. انقلابی که ثمرهی آن، اولین تورنمنت بزرگ تابستانی تاریخ برای این کشور کوچک قفقاز است.
در حالت عادی، کوبیاشویلی و ایاشویلی باید این روزها در کافهای در مرکز شهر میزبان خبرنگاران متعدد و کنجکاو باشند تا انقلاب در فوتبال گرجستان را با جزئیات برای آنها شرح دهند اما اعتراضات مرکز شهر و التهاب پس از تصویب قانونی موسوم به "عوامل خارجی" باعث شده تا اکثر مراکز تفریحی ناامن باشند. قانون "عوامل خارجی" در حقیقت با هدف محدود کردن و تحت نظارت قرار دادن تامین مالی فعالیت سازمانهای غیردولتی که فعالیت سیاسی میکنند تصویب شده. چیزی که مخالفان، آن را مشابه قوانین دولت پوتین در روسیه میدانند و محدود کنندهی آزادیهای مدنی.
از طرفی با تصویب این قانون، عضویت گرجستان به اتحادیه اروپا نیز به خطر خواهد افتاد.
طبق نظرسنجی ها، بین 80 تا 90 درصد مردم گرجستان موافق پیوستن به اتحادیه اروپا و لغو قانون هستند. اما دولت گرجستان نظر دیگری دارد، آنها اعلام کردهاند علیرغم اینکه پ تمایل به پیوستن به اتحادیه اروپا را دارند اما نمیخواهند روسیه را به عنوان یک همسایه مهم از دست بدهند. کوبیاشویلی میگوید :
شما نمیتوانید همسایه خود را انتخاب کنید. گرجستان، مثل دانمارک یا هلند در قلب اروپا نیست.
در دوران بازی نیز کوبیاشویلی هیچگاه نگاه سیاسی خود را پنهان نکرده است. در اوایل سال 2008 و جنگ قفقاز، او برای شالکه برابر اتلتیکو به میدان نرفت زیرا نمیخواست لباس منقش به نشان گازپروم روسیه را بر تن کند. در حالیکه از نظر کیفیت، او یکی از وارثان فوتبال درخشان تفلیس در آغاز دههی 80 به شمار میرفت. زمانیکه دینامو تفلیس، در سال 1981 توانست قهرمان جام برندگان جام اروپا شود.
پیش از ورود کوبیاشویلی سیستم لیگ داخلی به درستی کار نمیکرد. مشکلات مالی و فسادهای دولتی در تیمها معضل اصلی لیگ گرجستان بود. بازیکنان جوان خیلی زود مجبور به ترک کشور میشدند و همچنین باشگاهها در مناطقی چون آبخازیا یا اوستیای جنوبی که تحت قیومیت روسیه است، با قوانین متفاوتی اداره میشدند.. این بخشی از یک حقیقت بزرگتر بود. حقیقتی که در آن، باشگاههای فوتبال اروپای شرقی، قربانیان بی چون و چرای فوتبال مدرن شدند و اثری از تیمهایی چون استوا بخارست و ستاره سرخ بلگراد را که روزی قهرمان جام باشگاه های اروپا در سطوح بالای رقابتی باقی نگذاشت.
با این حال ایاشویلی، از آینده سخن میگوید:
امروز، گرجستان یک نسل طلایی از بازیکنان را دارد. فقط کمی آنطرفتر از ساختمان فدراسیون، در قلب استادیوم میخائیل مسخی
دفتر کار ایاشویلی، بسیار خلوت است. معاون رئیس فدراسیون تنها یک قاب عکس در اتاقش دارد. عکسی سیاه و سفید از خودش در کنار کوبیاشویلی، در دوران نوجوانی با لباس فرایبورگ. ایاشویلی میگوید :
در زمان ما، حتی تیم ملی لباس تمرین هم نداشت. ما با لباس باشگاهی خود سر تمرین حاضر میشدیم. حالا تیم با اسپانسرهای متعدد قراردادهایی بسته و شرایط فرق کرده است. آنروزها من و کوبیاشویلی در مجموع 400 بازی در بوندسلیگا انجام دادیم. این به خاطر یک سیستم نبود اما امروز کوارتسخلیا نماد سیستمی است که بازیکنان را به سرتاسر اروپا میفرستد. نقایص کم نیست اما تفاوتها مشهود است...
سپس کوبیاشویلی مواضع خود را راجع به وقایع گرجستان بیان میکند :
ما به وضوح از پیوستن گرجستان به اتحادیه اروپا حمایت میکنیم. هیچ جایگزین و بازگشتی به عقب وجود ندارد. این مردم گرجستان هستند که حق دارند بدانند دولت، از چه راهی تامین مالی میشود. من با نظرات ماریا پژینویچ، دبیر کل شورای اروپای گرجستان، و نگرانیهای او پیرامون استانداردهای حقوق بشر و دموکراسی در کشورم کاملا موافقم. ما سالهاست چنین مشکلاتی داریم اما به عقیدهی من بدترین چیز اینست که مردم باور خود را نسبت به پیشرفت و بهبود امور از دست بدهند.
این همان چیزی است که کوبیاشویلی در فدراسیون فوتبال گرجستان به آن کمک کرده. او، راه پیشرفت در میان سنگلاخها را به جامعه نشان داده و حالا رسیدن به جام ملتهای اروپا، به نمادی تمام عیار از رویای مردمی گرجستان بدل شده است.
نخستین گام کوبیاشویلی در تغییرات بزرگ فوتبال گرجستان، سازماندهی به آکادمیهای فوتبال این کشور بود. هیچکس قبلا نمیدانست چند نفر در تمام کشور گرجستان فوتبال بازی میکنند. دو سال طول کشید تا بانک اطلاعاتی کاملی از باشگاههای بزرگ و کوچک با تعداد و مشخصات بازیکنان هر کدام گردآوری شد. قدم بعدی ساخت آکادمیهای فوتبال جوان، نوجوانان و نونهالان مخصوص تیمهای ملی پایه بود، تغییرات در برند تیم ملی، لوگوی جدید و شعار جدید با عنوان
"من گرجستان هستم."
با توسعهی نیروی انسانی و تغییرات در ماهیت فوتبال گرجستان، نوبت به ارتقای زیرساختها رسید. نوسازی و تجهیز 14 استادیوم در سرتاسر کشور، چیزی نبود که از دید یوفا مغفول بماند. پاداش این تغییرات، اعطای میزبانی تورنمنت جام ملتهای زیر 21 سال اروپا در سال 2023 به گرجستان بود. تورنمنت که در آن جرقه یک افسانهی تابستانی در کشور هویدا گردید. صعود گرجستان به یکچهارم نهایی در مقابل چشمان 40 هزار هوادار.
یکی از بازیکنانی که در این سیستم رشد کرد، در تیمهای زیر 17، 19 و زیر 21 سال گرجستان بازی کرد و اکنون ستارهی بی چون و چرای کشور است، خویجا کوارتسخلیا ست.
بازیکنی که همه در کشور، به طور متفق القول عقیده دارند بهترین فوتبالیست گرجستانی تاریخ است. حتی بالاتر از ستارهی بزرگی به نام میخائیل مسخی که روزگاری با لباس شوروی به مدال طلای المپیک و قهرمانی یورو 1960 رسبد و "گارینشا گرجی" نامیده میشد.
کوارتسخلیا تا سال 2022 مسیر آرام و مستمری را پیمود. در رابین کازان بازی کرد و با آغاز جنگ اوکراین، راهی ناپولی شد. جایی که لقب "کواردونا" را گرفت و مانند دیگو آرماندو مارادونا الهام بخش ناپلیها در فتح اسکودتو شد. نیویورک تایمز به کوارتسخلیا لقب دیگری داد و او را "چه کوارا" نامید. لقبی برازندهی پسری با موهای ژولیده که شبیه دانشجویان علوم سیاسی با تفکرات اعتراضی ست. یا شاید یک شاعر عاشق دردکشیده که این یکی را در در دریبلهای او عینیت مییابد.
کوارتسخلیا، یک هدیه و یک نابغه در فوتبال گرجستان است اما از سویی میتوان او را نتیجهی کار خوب سازماندهی شده در فوتبال گرجستان دانست. در کنار بازیکنانی چون گئورگی ماماشویلی 23 ساله در والنسیا، جرجی شاکوتادزه 21 ساله در واتفورد، ژرژ میکاوتادزه 23 ساله در متز، و گابریل سیگوا 18 ساله در بازل. مجموعهای که حالا نخستین ترکیب گرجستان در یورو را تشکیل میدهند.
به ظرافت سانترهای سانیول
نخستین تلاش گرجستان برای رسیدن به یورو، در یورو 2020 منجر به شکست شد. باخت برابر مقدونیه شمالی در بازی پلی آف. کوبیاشویلی این را یک تجربهی تلخ میداند. و ایاشویلی میگوید:
این بدترین روز زندگی ورزشی من بود. همه چیز در آخرین قدم شکست خورده بود و باید از آغاز، مسیری طولانی را شروع میکردیم."
دو رئیس، برنامهی جدید را از فردای روز باخت آغاز میکنند. قدم اول استخدام یک مربی جدید با ویژگیهای زیر است:
- کسی که قبلا فوتبالیست بوده؛
- لزوما یک گرجستانی نباشد اما به انگلیسی مسلط باشد؛
- به ذهنیت برنده مشهور باشد.
مدت کوتاهی بعد، با در نظر گرفتن تمام ملاحظات و اینکه نامهای بسیار مشهور، این پیشنهاد را نخواهند پذیرفت و محدودیتهای مالی فدراسیون، سرانجام مردان گرجستانی، پس از یک تماس تلفنی، یک رقیب قدیمی در بوندسلیگا را انتخاب میکنند. دفاع کنار فرانسوی بایرن مونیخ ویلی سانیول.
سانیول در کودکی همیشه دوست داشت مامور پلیس شود:
چون از چیزی بیشتر از بی عدالتی متنفر نیستم
مرد فرانسوی، جملات خود را نیز مانند ارسالهای روی سر روی ماکای انتخاب میکند؛ دقیق و حساب شده. با این حال، انتخاب نیمکت گرجستان، هدفی نبود که سانیول از قبل برایش برنامه ریزی کرده باشد. وقتی او در سال 2021 به تفلیس رسید فقط نام یک بازیکن گرجی را میشناخت.
این تیم برایم مثل یک لوح سفید و خالی بود. بدون هیچ پیش زمینه ای. با این دید، توانستم ساختارهای قدیمی را خیلی راحت بشکنم و به بازیکنان جوان و مستعد، بازی انتقالی مدنظرم را بیاموزم.
روزهای آغازین سانیول روی نیمکت گرجستان موفقیت آمیز نیست. 9 بازی، فقط یک برد و شکست برابر رقبایی چون کوزوو، بلغارستان و یونان. با این وجود کوبیاشویلی و ایاشویلی به او اعتماد کامل دارند. از طرفی سانیول عنان کار را از دست نمیدهد. او پیش از این گردنههای دشواری را تجربه کرده. روی نیمکت بوردو و حتی در یک بازی پس از اخراج آنچلوتی از بایرن روی نیمکت غول باواریایی نشسته است. او در آن زمان رابطهی خاصی با اولی هونس داشت.
برای من هونس مثل یک پدر است. دوست داشتم با او بنشینم و آبجو بخورم. هونس سختگیر بود اما هیچوقت بی انصاف نبود.
سانیول همچنین تجربیات بزرگی نیز از مربيان خود آموخته که آنها را نیز در نیمکت گرجستان به کار میبندد.
من احتیاط را از آنچلوتی آموختم. و تحلیل لحظات دشوار را از هیتسفلد. ماگات و کلود پوئل به من یاد دادند که فوتبالیست بودن، فقط شوق و شور نیست بلکه یک حس مسئولیت پذیری برای شماست.
پس از چند ماه، سانیول سیستم سه دفاع را در گرجستان پیاده میکند و از کوارتسخلیا در پست مهاجم کاذب بهره میبرد. تیم نزدیک به یک سال شکست ناپذیر باقی میماند، به پلی آف انتخابی یورو باز میگردد و در بازی نیمه نهایی با شکست لوکزامبورگ فینالیست میشود. یک قدم تا یورو 2024. روز 26 مارس...
تولدی دیگر
کوبیاشویلی از روز 26 مارس 2024 به عنوان تولد دوم خود نام میبرد:
آن روز، حسی را تجربه کردم که اصلا نمیدانستم وجود دارد. حسی که ارزش زندگی کردن و زنده ماندن را توضیح میدهد.
و این، همان روزی ست که گرجستان، با غلبه بر یونان، راهی یورو 2024 میشود. سانیول میگید هرگز آنهمه مرد را ندیده بود که اینطور اشک بریزند...
خیابان روستاولی، دو روز تمام غرق در جشن بود. گرجستانیها بسیار احساساتی هستند. یا بسیار خوشحال، یا بسیار غمگین. چیزی این وسط وجود ندارد!
نمود عینی این صحبتهای سانیول را میتوان چند روز بعد از بازی با یونان، در خیابان روستاولی یافت. جایی که برای اولین بار تظاهرات حامیان دولت در حال برگزاری است. مردمی که از مینی بوسها پیاده شدهاند و گرداگرد بیدزیا ایوانیشویلی، ثروتمندترین مرد کشور و موسس حزب رویای گرجستان جمع شدهاند. ایوانیشویلی با هیجان اتحادیه اروپا را ادامه دهندگان راه جنگ جهانی میخواند و هشدارهای مهمی دربارهی عواقب تبلیغات دربارهی LGBTQ+ در کشور میدهد. پس از او نوبت به دستیارش میرسد. از قضا او نیز یک فوتبالیست قدیمی است. کاخا کالادزه، مدافع پیشین ای سی میلان و شهردار امروز تفلیس.
گروهی از مردم، از پنجرهی اتاقها و در پشت بامها با پرچم اوکراین در کنار پرچم گرجستان کالادزه را هو میکنند و با انگشت وسط او را بدرقه میکنند. از خیابانی موازی صدای بلندگوی دستی میآید. مردی به نام نیت اوستیلر سعی میکند سخنان کالادزه را با شعار
"نه به قوانین روسی"
قطع میکند. اوستیلر میگوید :
بسیاری از این افراد، حتی نمیدانند چرا اینجا هستند. علیالخصوص جوانترها. آنها نمیدانند چطور با آیندهی خود بازی میکنند و رویاهایشان را به آتش میکشند.. مطمئنم در آینده هزاران نفر در مقابل همینها تظاهرات خواهند کرد.
این تضادی دائمی در گرجستان است. چیزی فراتر از جنگ سرد میان شرق و غرب. اینجا ساختمانهایی با هنر آوانگارد در کنار موزههایی با مجسمهی استالین در کنار هم ساخته شدهاند. کتاب نبرد من هیتلر در مقابل چشمان فرقههای طرفدار استالین به فروش میرسد. جوامع lgbtq. مانند برلین و پاریس در حال رشد است، در کافههای قدیمی شیر داغ و جو دو سر در لیوانهای سنتی سرو میشود و در فست فودها، بهترین همبرگر مک دونالد. جوانان به راحتی انگلیسی حرف میزنند و مسن ترها، اصرار دارند فقط به زبان روسی سخن بگویند.
با وجود تمام اینها، روز 28 خرداد، تیم ملی گرجستان در وستفالن، به مصاف ترکیه خواهد رفت. این بازی مشکلات کشور را حل نخواهد کرد اما راهی را به سوی مردم کشور خواهد گشود. آنها، مسیر یاشویلی و کوبیاشویلی در راه رسیدن به یورو 2024 را مرور خواهند کرد، و از بودن در یک رقابت اروپایی لذت خواهند برد. لذتی بر فراز بالکن اروپا
درسهای انتخابی
بازی با بزرگان قواعد خود را دارد. آنها از شش بازی با اسکاتلند، نروژ و اسپانیا فقط دو امتیاز گرفتند. مسیر لیگ ملتها میتواند راهی برای رسیدن به تورنمنت باشد اما راه و رسم بازی با غولهای اروپایی وظیفهی سنگینی بر دوش سانیول است.
نقاط قوت
هیچ فشاری بر آنها نیست. همچنین استعدادهایی در دو سمت زمین در ترکیب آنها حضور دارند. کوارتسخلیا رکوردهای ملی را جبران میکند و ماماشویلی در مستایا هدف بزرگان اروپایی است.
نقاط ضعف
بدنهی اصلی تیم در دسته دوم لیگهای مختلف توپ میزنند. انگلیس، آلمان، ایتالیا و اسپانیا...
آنچه احتمال دارد
یک نمایش تک نفرهی عالی و تاریخی از کواردونا در یکی از بازیها
آنچه رخ نخواهد داد
خبری از بطریهای آبجوی آلمانی نیست. گرجیها عاشق شراب هستند.
آرزوی آنها
بزرگترین موفقیت تاریخ گرجستان در کشور آلمان رخ داده. آنها آرزو دارند وقایع کارل زایس ینا در جام برندگان جام 1981 رخ دهد.
تا کجا پیش میروند
یک تساوی در دو بازی نخست و یک نمایش جانانه در بازی آخر برابر پرتغال.
نگاه کارشناس
گرجستان، در میان 24 تیم حاضر در یورو، کمترین میزان مالکیت توپ را در دور مقدماتی داشته. این یعنی تیم سانیول ترجیح میدهد عقب بنشیند و بازی حریف را تخریب نماید.
ساختار دفاعی آنها قدرتمند و مستحکم است. گرجستان در دور انتخابی فقط سه بازی را با دو گل یا بیشتر از آن باخت که دوتای آن نیز برابر اسپانیا بود.
در خط حمله، کوارتسخلیا پشت سر جرج میکاوتادزه و گئورگی چاکوتادزه توان انتقال سریع در حمله را دارند. هر سه بازیکن با قدرت حرکات انفجاری شناخته میشوند و این مطلوب سانیول، برای تکیه بر ضدحملات است.
از طرفی در آمار دریبلهای موفق دور گروهی فقط بلژیک بالاتر از آنها ایستاده بود. چیزی که نشان میدهد سانیول به خوبی از ویژگیهای کوارتسخلیا استفاده میکند و مهمتر از آن، قرار نیست یک تیم خسته کننده تازه وارد را در خاک آلمان تماشا کنیم.