طرفداری | رحیم استرلینگ، نامی آشنا در دنیای فوتبال، که نهتنها بهخاطر مهارتهای خیرهکنندهاش درون زمین، بلکه بهخاطر شخصیت پیچیده و حواشی خارج از مستطیل سبز نیز شناخته میشود. به مناسبت تولد ۳۰ سالگی این ستاره انگلیسی، نگاهی عمیقتر به جنبههای کمتر شناختهشده و حواشی زندگی او میاندازیم؛ جنبههایی که او را به فردی فراتر از یک فوتبالیست تبدیل کردهاند.
دوران کودکی: ریشههای تلخ و تأثیرات آن
رحیم استرلینگ در ۸ دسامبر ۱۹۹۴ در کینگستون، جامائیکا به دنیا آمد. دوران کودکی او با مرگ غمانگیز پدرش در یک حادثه تیراندازی، رنگ تراژدی به خود گرفت. این واقعه تلخ، تأثیر عمیقی بر روحیه و نگاه او به زندگی داشت. مهاجرت به انگلستان به همراه مادرش، نهتنها فرصتی برای یک زندگی بهتر بود، بلکه پایهگذار چالشهای جدیدی نیز شد.
رحیم در مدرسهای در نزدیکی ورزشگاه ومبلی تحصیل کرد، اما دوران مدرسهاش مملو از رفتارهای ناآرام و تنشهای اجتماعی بود. با وجود این، او همیشه از فوتبال بهعنوان راهی برای فرار از مشکلات استفاده میکرد.
رسانهها و روایتهای متناقض
از زمانی که رحیم به چهرهای مطرح در فوتبال تبدیل شد، رسانههای بریتانیایی همواره به او توجه داشتهاند. اما این توجه، اغلب جنبهای منفی داشته است. یکی از مهمترین حواشی او، حملات رسانهای به سبک زندگیاش بود. خرید خانههای گرانقیمت، ماشینهای لوکس و حتی نحوه لباسپوشیدن او، بارها سوژه رسانهها شدهاند.
رسانههای زرد بریتانیا اغلب استرلینگ را به اسراف و ولخرجی متهم کردهاند. این در حالی است که او بارها اعلام کرده که هدفش از این سرمایهگذاریها، تأمین آینده خانوادهاش است. در یک مصاحبه معروف، استرلینگ گفت:
آنچه میبینید، انتخاب من است، اما پشت این انتخابها، داستانهایی وجود دارد که رسانهها هرگز به آنها توجه نمیکنند.
مبارزه با نژادپرستی: از سکوت تا فریاد
یکی از جنبههای برجسته زندگی استرلینگ، مبارزه او با نژادپرستی است. او که خود قربانی تبعیضهای نژادی بوده، بارها از تریبونهای مختلف برای دفاع از حقوق بازیکنان رنگینپوست استفاده کرده است.
در سال ۲۰۱۸، او به شکلی صریح به رسانهها حمله کرد و آنها را به داشتن استانداردهای دوگانه در پوشش اخبار بازیکنان متهم کرد. او اشاره کرد که چگونه زندگینامه یک بازیکن سفیدپوست جوان بهعنوان «تلاشی برای موفقیت» نمایش داده میشود، درحالیکه همان شرایط برای یک بازیکن سیاهپوست، بهعنوان «نشانهای از غرور» تعبیر میشود.
استرلینگ نهتنها در کلام، بلکه در عمل نیز علیه نژادپرستی موضع گرفته است. او از کمپینهای مختلف ضدنژادپرستی حمایت کرده و حتی بخش زیادی از درآمد خود را صرف پروژههایی در حمایت از جوامع محروم کرده است.
روابط شخصی: چالشها و شایعات
زندگی شخصی استرلینگ نیز از چشم رسانهها دور نمانده است. او از سالهای جوانی درگیر شایعات و گمانهزنیهایی درباره روابط عاشقانهاش بوده است. بااینحال، او همواره تلاش کرده تا زندگی خانوادگیاش را از حواشی رسانهای دور نگه دارد.
رحیم پدر سه فرزند است و رابطه نزدیکی با آنها دارد. او بارها در مصاحبههایش تأکید کرده که میخواهد پدری باشد که خودش در دوران کودکی از وجودش محروم بوده است. این تعهد به خانواده، یکی از انگیزههای اصلی او برای موفقیت در فوتبال و تأمین آیندهای روشن برای فرزندانش است.
خالکوبی پای راست استرلینگ و حواشی آن
یکی از حواشی پررنگ در زندگی رحیم استرلینگ که بازتاب گستردهای در رسانههای بریتانیا داشت، خالکوبی یک تفنگ روی پای راست او بود. این خالکوبی که در سال ۲۰۱۸ توجه رسانهها را به خود جلب کرد، موجی از انتقادات و حواشی را برانگیخت. برخی از رسانهها و گروههای ضدخشونت، استرلینگ را به ترویج خشونت و بیمسئولیتی متهم کردند.
رسانههای زرد بریتانیا و در صدر آنها نشریه سان، با تیترهای جنجالی، خالکوبی استرلینگ را بهانهای برای حمله به او کردند. این موضوع حتی در محافل سیاسی نیز مطرح شد و برخی از اعضای پارلمان بریتانیا خواستار پاسخگویی استرلینگ شدند. گروههای ضدخشونت اسلحه، از جمله کمپین «مادران علیه سلاحها» نیز، این خالکوبی را محکوم کردند و از استرلینگ خواستند تا برای جلوگیری از سوءتفاهم آن را پاک کند.
رحیم استرلینگ، که همواره بهصراحت از خود دفاع کرده است، در واکنش به این انتقادات توضیحاتی ارائه داد. او در شبکههای اجتماعی توضیح داد که این خالکوبی، نماد شخصی و عمیقی از زندگی اوست. استرلینگ نوشت:
خالکوبی تفنگ روی پایم به چیزی فراتر از ظاهر آن مرتبط است. وقتی من دو ساله بودم، پدرم با شلیک گلوله به قتل رسید. این خالکوبی نشاندهنده سوگند من است: این که هرگز به اسلحه دست نمیزنم و انتخاب من این است که با پای راستم، که این نماد روی آن است، (توپ را) شلیک کنم.
حواشی یاد شده زمانی به اوج خود رسید که شبکه اسکای اسپورتس هنگام نقل قول کردن حرفهای استرلینگ، گفتههای او را تغییر داد و از قول او بیان کرد که این بازیکن گفته است «دیگر هرگز» به اسلحه دست نمیزند؛ که این شبهه را ایجاد میکرد که او قبلاً دست به چنین اقدامی زده است.
سخنوری و نقش اجتماعی
یکی دیگر از جنبههای کمتر شناختهشده رحیم استرلینگ، توانایی او در سخنوری و ایفای نقش بهعنوان یک رهبر اجتماعی است. او در چندین همایش و کنفرانس عمومی شرکت کرده و از تجربیاتش در مواجهه با چالشهای زندگی صحبت کرده است.
یکی از برجستهترین لحظات او، سخنرانیاش در همایشی درباره تأثیرات اجتماعی فوتبال بود. او در این سخنرانی گفت:
فوتبال چیزی بیش از یک بازی است؛ این یک فرصت برای ایجاد تغییر و الهامبخشی به نسلهای آینده است.
نقش او در جوامع محروم
رحیم استرلینگ از جمله فوتبالیستهایی است که به کمک به جوامع محروم علاقه ویژهای دارد. او بارها در پروژههای خیریه شرکت کرده و حتی بنیادی برای حمایت از جوانان کمدرآمد تأسیس کرده است.
یکی از پروژههای جالب او، ساخت یک مرکز آموزشی در کینگستونِ جامائیکا است. این مرکز با هدف ارائه فرصتهای آموزشی و ورزشی به کودکان محروم تأسیس شده و تأثیر قابلتوجهی در اجتماع محلی داشته است.
سرمایهگذاری در هنر و فرهنگ
استرلینگ علاقهای خاص به هنر و فرهنگ دارد. او در سالهای اخیر بهعنوان سرمایهگذار در پروژههای هنری و سینمایی فعالیت کرده است. این پروژهها اغلب با محوریت موضوعات اجتماعی و عدالتخواهی ساخته شدهاند.
یکی از پروژههای برجسته او، حمایت از یک مستند درباره تأثیرات نژادپرستی در فوتبال بریتانیا بود. این مستند که با استقبال منتقدان روبهرو شد، توانست توجهات زیادی به این موضوع جلب کند.
سفر به جامائیکا: بازگشت به ریشهها
رحیم استرلینگ هرچند بخش عمدهای از زندگیاش را در انگلستان گذرانده، اما هرگز ارتباطش با جامائیکا را قطع نکرده است. او بارها به زادگاهش سفر کرده و با خانواده و دوستان قدیمیاش ارتباط برقرار کرده است.
این سفرها، نهتنها برای او جنبه احساسی دارد، بلکه فرصتی است برای کمک به جامعهای که او را شکل داده است. استرلینگ در یکی از سفرهایش به جامائیکا، یک مدرسه فوتبال برای کودکان افتتاح کرد و تأکید کرد که میخواهد به جوانان محلی نشان دهد که موفقیت دستیافتنی است.
نگاهی به آینده
در سن ۳۰ سالگی، استرلینگ بهوضوح نشان داده که اهدافش فراتر از فوتبال است. او میخواهد الگویی برای نسلهای آینده باشد و تأثیری ماندگار بر جامعه بگذارد.
زندگی رحیم استرلینگ، ترکیبی از موفقیتهای ورزشی، چالشهای شخصی و تعهد به مسئولیت اجتماعی است. او نمادی از استقامت و تحول است و داستانش به ما یادآور میشود که قهرمانی، تنها در زمین فوتبال تعریف نمیشود.