طرفداری | پایان هر فصل فوتبال با اشک و زاری، شادی و خنده و خشم و تأثر، خوششانسیها و بدبیاریهایی که فرصت دیگری برای جبران ندارد، همراه است.
تلاقی احساسات گوناگون؛ اشکهایی که بر گونه بازیکنان و هواداران جاری میشود، از سر غم باخت، جدایی و پایان آرزوها، و از شوق پیروزی و رسیدن به موفقیتی که هفتهبههفته و بازیبهبازی برای آن جنگیدهاند. صدای خنده و شادی با سکوها درمیآمیزد، درست همان زمانی که گوشهای دیگر، چهرههایی خشمگین یا متأثر ایستادهاند، بهخاطر فرصتهای از دسترفته و اتفاقات غیرمنتظره.
مجموعهای از خوششانسیها و بدبیاریهایی که گاهی سرنوشت تیم و بازیکنان را برای همیشه عوض میکند. در پایان فصل، دیگر زمانی برای جبران نیست، و فرصتها از دست رفته است. شاید یکی از زیباییهای فوتبال دقیقاً در همین لحظات پایانی نهفته است؛ لحظاتی که تکرار و فراموش نمیشوند.
برای خیلیها باز هم فصل و فصلهای آینده در پیش خواهد بود و حکایت همیشگی با درامای جدیدتر بار دیگر ادامه خواهد یافت.
امیرحسین صدر
۲۶ می ۲۰۲۵
لبخندی که تبدیل به اشک شد؛ لیورپول
شور و شادی در جریان بود. مردم با لبخند و هیجان، آواز میخواندند و هر لحظه را زندگی میکردند. بیخبر، خودرویی به میان جمعیت آمد و همه چیز را در یک لحظه به تجربهای تلخ تبدیل کرد؛ شادیها خاموش شد و بهت و اندوه همه را در آغوش گرفت. دردناک است، بار ديگر لذت اتحاد بزرگ جامعه ليورپولی با حادثهای چنین تلخ، به یادماندنی شد! انگار در عروسی و سفره عقد ليورپول ناگهان در برابر تخت عزا ايستاديم.
اگرچه این جشن از نخستین آواز دلنشین چکاوک آغاز شد و مهمانی قهرمانی لیورپول روزها ادامه خواهد داشت. اما چیزی که در فیلمنامه آنفیلد جایی نداشت، نمایشی بود که نشان میداد تیم قهرمان آرنه اسلوت در لیگ برتر، بعد از قطعی شدن قهرمانی ماه گذشته، همچنان در خمار بزرگ موفقیت قرار دارند.
اما محمد صلاح نگذاشت لیورپول فصل را با سومین شکست در چهار بازی به پایان برساند؛ او در دقیقه ۸۴ با یک ضربه قیچی از فاصله نزدیک و البته با برخورد توپ به ماکسنس لاکروآ توپ را از سد دین هندرسون، دروازهبان پالاس، عبور داد و گل زودهنگام سار را جبران کرد.
لیورپول در ۲۲ دقیقه پایانی با اخراج رایان خرافنبرخ بهخاطر خطا روی دایچی کامادا، دهنفره شد اما چنین چیزی هم نمیتوانست این جشن بزرگ را خراب کند.
هواداران لیورپول ۳۵ سال انتظار کشیدند تا بتوانند دوباره مثل روزهای پرافتخار گذشته، قهرمانیشان را جشن بگیرند؛ دورانی که پاندمی ۲۰۲۰ آنها را از شادی با تیم فوقالعاده کلوپ بازداشته بود. از زمانی که آلن هانسن در سال ۱۹۹۰ جام قهرمانی لیگ دسته اول را بالای سر برده بود، هیچ کاپیتانی از لیورپول موفق نشده بود جام را روبهروی خیل هواداران «کوپ» به اهتزاز دربیاورد. چه باشکوه بود آن لحظه که هانسن، با وقاری که روزگاری قلب خط دفاع بود، اکنون دعوت شد تا جام را به کولوس مدرن فوتبال، ویرجیل فندایک، بسپارد.
هواداران لیورپول تا آخرین ثانیههای روزی طولانی این موفقیت را بلعیدند و در شادی غرق شدند. و امروز هم در شهر بساط بزرگی برپا بود.

آنفیلد و فراتر از آن، سرشار و مملو از جشن برای قهرمانان بود؛ بیشتر خانهها و خیابانهایی که به آنفیلد ختم میشد، با پرچمها و تزئینات ویژه قهرمانی آراسته شده بود، جاییکه باشگاه و مردم بار دیگر یکی شدند! همه بودند؛ دالگلیش، راش، هانسن، یورگن کلوپ، رافا بنیتز، استیون جرارد و... مجلسى بود، عظیم...
اشک؛ استون ویلا و امیلیانو مارتینز
منچستریونایتد بالاخره موفق شد در اینگ گلزنی کند و با این کار، امیدهای استون ویلا برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را نقشبرآب کرد.
با شکست نیوکاسل مقابل اورتون در خانه، استون ویلا که دهنفره شده بود، تا ۲۵ دقیقه مانده به پایان بازی در اولدترافورد، در رده پنجم جدول قرار داشت. اما ویلا شاهد فروپاشی امیدهایشان با دو گل منچستریونایتد در عرض ۱۱ دقیقه بودند.
نقطه کلیدی بازی در وقتهای تلفشده نیمه اول رقم خورد؛ زمانی که دروازهبان ویلا، امیلیانو مارتینز در آخرین دیدار خود برای ویلا از زمین اخراج شد. دقیقاً حکایت پپه رینا در آخرین دیدار حرفهای خود در مقابل اینتر بود، حداقل مارتینز هنوز راه درازی در پیش دارد!
متی کش، زیر فشار میسون مانت قرار داشت، پاس ضعیف و تلگرافی به مارتینز داد و همین باعث شد هویلوند زودتر از او به توپ برسد. هویلون توپ را از مارتینز رد کرد و دروازهبان آرژانتینی چارهای جز متوقفکردن مهاجم منچستریونایتد با خطایی آشکار و عمدی نداشت؛ خطایی که تنها یک مجازات داشت: کارت قرمز مستقیم.

دومین صحنه جنجالی بازی در دقیقه ۷۳ رخ داد، زمانی که مورگان راجرز به دنبال توپ دوید و دروازهبان یونایتد، التای بایندیر، پس از دریافت توپ از هری مگوایر، موفق نشد آن را جمع کند و توپ توسط راجرز ربوده شد، اما داور دیدار، توماس برامل پیش از ورود توپ به دروازه، سوت خطا زد.
به همین دلیل، تصمیم او قابل بررسی توسط VAR نبود. ویلا بهشدت عصبانی بود و اونای امری، سرمربی تیم، پس از پایان بازی به سمت داور رفت و با او روبهرو شد. شکست در اولدترافورد، باعث شد ویلا به لیگ اروپا سقوط کند، چراکه در جایگاه ششم قرار گرفت و فقط بهدلیل تفاضل گل، بلیت ۱۰۰ میلیون پوندی لیگ قهرمانان را از دست داد.

به این دلیل، مسئولان ویلا شکایتی رسمی تنظیم کردند و اظهار کردند توماس برامل ۳۵ ساله، برای قضاوت چنین مسابقه حساسی، بسیار بیتجربه بوده است.
دامین ویداگانی، مدیر عملیات فوتبال ویلا، گفت:
شکایت ما درباره تصمیم داور نیست، بلکه درباره انتخاب داوران است.یکی از بیتجربهترین داوران را برای یکی از دشوارترین بازیهای فصل انتخاب کردند، مسابقهای که روی سرنوشت چهار یا پنج تیم دیگر نیز تأثیرگذار بود. تصمیم کاملاً اشتباه بود و داور نیز بابت این اشتباه عذرخواهی کرد، اما ما هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. سؤال ما این است که چرا داوران باتجربه بینالمللی امروز اینجا نبودند.
اونای امری، سرمربی ویلا با عصبانیت و ناامیدی محض گفت:
لحظه کلیدی، بدون شک همان گل بود و نحوه تصمیمگیری داور در آن صحنه.
او میداند که اشتباه کرد. شاید اگر آن گل به ثمر میرسید، میتوانستیم نتیجه بهتری بگیریم و سهمیه لیگ قهرمانان را بهدست آوریم.

جان مکگین، کاپیتان ویلا، گفت:
در این شرایط، پذیرفتن این اشتباه سخت است. این تصمیم باورنکردنی بود. خیلی سخت است آن را هضم کنی، چون تأثیر بزرگی روی سرنوشت ما گذاشت. بهعنوان تیم و باشگاه، این مسئله بسیار مهم بود. شاید شایسته پیروزی نبودیم، اما در آن لحظه با ۲۰ دقیقه باقیمانده، ۱-۰ جلو میافتادیم. ما فقط یک امتیاز تا رسیدن به لیگ قهرمانان فاصله داشتیم، بنابراین تصمیم داور واقعاً دردناک بود و قیمت هنگفتی داشت. اینبار همه میخواستند صحنه را بار دیگر با دوربینهای وار VAR ببینند تا تصمیم درست اتخاذ شود. شما میبینید در راگبی، حتی اگر داور تصمیم اشتباهی گرفته باشد، باز هم با بازبینی، تصمیم صحیح را اعلام میکنند.
شاید نیوکاسل بیش از اندازه از این واقعه راضی باشد اما خشم و ناراحتی باشگاه و تماشاگران ویلا قابلدرک بود.

اشک؛ منچستریونایتد
روبن آموریم، سرمربی منچستریونایتد، پس از بازی به زمین آمد و بابت فصل «فاجعهبار» تیمش از هواداران عذرخواهی کرد و قول داد «روزهای خوب در راه است».
منچستریونایتد در جدول لیگ برتر به جایگاه پانزدهم رسید و تنها چند روز پس از شکست در فینال لیگ اروپا مقابل تاتنهام، آموریم گفت:
رای این فصل عذر میخواهم. میدانم که از من و تیم ناامید شدهاید. حالا باید انتخاب کنیم؛ با هم بجنگیم، در کنار هم بمانیم و پیش برویم. پس از این فصل فاجعهبار، میخواهم به شما بگویم روزهای خوب در راه است.

اشک؛ الخاندرو گارناچو و…
الخاندرو گارناچو در آن روزهای خوبی که آموریم در اولدترافورد پس از پایان بازی قولش را داد، مطمئناً حضور نخواهد داشت. منچستریونایتد پس از درگیری او با روبن آموریم به او ابلاغ کرد اولدترافورد را ترک کند.
ملیپوش آرژانتینی پس از آنکه هفته گذشته از ترکیب اصلی آموریم برای فینال لیگ اروپا کنار گذاشته شد، بهشدت عصبانی شد و آموریم تصمیم گرفت گارناچو دیگر در برنامههایش جایی ندارد.
گارناچو در پنجره نقلوانتقالات قبلی هم تا آستانه جدایی از منچستریونایتد پیش رفت اما نتوانست با باشگاه دیگری به توافق برسد. با این حال، ناپولی همچنان علاقه زیادی به جذب این وینگر دارد و به همراه ستاره بیگفتوگوی منچسترسیتی، کوین دیبروینه، برای خرید او تلاش میکند. ارزش گارناچو از سوی یونایتد حدود ۶۰ میلیون پوند ارزیابی شده و اگرچه ناپولی آماده پرداخت این مبلغ نیست، اما امیدوار است بتواند با یونایتد به توافق برسد.
عدم موفقیت منچستریونایتد در کسب قهرمانی لیگ اروپا میتواند برای این تیم بحرانزده فاجعهبار باشد. با توجه به عدم حضور در رقابتهای اروپایی فصل آینده و کسری مالی ۱۰۰ میلیون یورویی، مسئولان باشگاه بهشدت تلاش دارند تعدادی از بازیکنان پردرآمد را از لیست حقوقی هنگفت باشگاه خارج کنند. از جمله بازیکنانی که احتمال جدایی آنها از منچستریونایتد وجود دارد، میتوان به کاسمیرو، جیدون سانچو، مارکوس راشفورد، کریستین اریکسن، آندره اونانا، کوبی ماینو و لوک شاو اشاره کرد!

اشک؛ ترنت الکساندر آرنولد
در روزی که پس از ۳۵ سال، لیورپول رسماً جشن بیستمین قهرمانی خود را در آنفیلد با هواداران برگزار میکرد و خنده و شادی و فریادهای رضایت از هر گوشهای برمیخواست، ترنت الکساندر-آرنولد، مراسم خداحافظی احساساتی خود با لیورپول را «بهترین روز زندگیاش» خواند.
الکساندر-آرنولد پس از آنکه اعلام کرد در پایان فصل لیورپول را ترک خواهد کرد، هنگام ورود به زمین مقابل آرسنال از سوی هواداران هو شد، اعتراف کرده بود، نسبت به واکنشی که دریافت خواهد کرد اطمینان خاطر ندارد.
یورگن کلوپ، سرمربی سابق لیورپول، یکی از کسانی بود که بابت واکنش هواداران به جدایی رایگان آرنولد و انتقالش به رئال مادرید، آنها را مورد انتقاد قرار داد. اما ورود آرنولد در نیمه دوم با تشویقهای اکثریت حاضر در آنفیلد همراه شد. نام او هنگام دریافت مدال و همچنین زمانی که جام لیگ برتر را مقابل سکوهای «کوپ» به نمایش گذاشت، با فریاد شادی هواداران همراه شد. او گفت:
بعد از آنچه که چند هفته پیش رخ داد، واقعاً نمیدانستم چه انتظاری باید داشته باشم. این استقبال برای من از هر چیز دیگری باارزشتر بود.
او که در پایان دائماً هم اشک میریخت و هم میخندید، گفت:
امیدوارم روزی هواداران این باشگاه بتوانند زحمات و همه کارهایی که برای این تیم انجام دادم را درک کنند. حتی یک لحظه هم نبود که به لیورپول فکر نکنم. هر ثانیه از حضورم را در این باشگاه دوست داشتم. این برای من بهعنوان بهترین روز عمرم ثبت خواهد شد.
شکی نیست در دوران بازگشت لیورپول با یورگن کلوپ، آرنولد نقش مهمی ایفا کرد، چنانچه زرنگی و باهوشی و سرعت عمل او در ارسال کرنر معروفش در مقابل بارسلونا و گل چهارم لیورپول، معرف حضور جهان فوتبال هست. احتمالاً همان پاس، برای احترام و بخشش او کافی است!

لبخند؛ محمد صلاح
گل روز آخر صلاح، سیوچهارمین گل در تمام رقابتها بود و با رساندن تعداد گلهایش به ۲۹ در لیگ برتر، یک کفش طلای دیگر را برایش به ارمغان آورد.
اسطوره باشگاه، یان راش، با پایان سوت بازی از بخش ویژه سکوها پایین آمد تا جایزه را به صلاح اهدا کند. دو اسطوره ولزی و مصری باشگاه در کنار یکدیگر دیدنی بود.
موفقیتها و رکوردهای صلاح در فصل ۲۴-۲۵ شگفتانگیز و تاریخی بود. او نهتنها، بار دیگر کفش طلای این لیگ معتبر را از آن خود کرد، بلکه ثابت کرد مانند راش یکی از قاتلان حرفهای دروازههاست. مجموع گلهای او در تمام رقابتها به عدد چشمگیر ۳۴ رسید، آماری که نشاندهنده ثبات و کیفیت بالای او در رقابتهای متعدد بود.

علاوه بر گلزنی، صلاح در فصل ۲۴-۲۵ با ثبت ۱۸ پاس گل، بهترین پاسور لیگ شد و جایزه ویژهای را نیز به همین خاطر دریافت کرد. این آمار او را به یک بازیکن کامل تبدیل کرد؛ کسی که هم گل میزند و هم گل میسازد.
رکوردشکنیهای دیگر صلاح در این فصل هم قابل توجه است؛ عبور از مرز ۲۰۰ گل با پیراهن لیورپول، رسیدن به جمع برترین گلزنان تاریخ لیگ برتر، و ثبت رکورد بیشترین گل و پاس گل در یک فصل برای باشگاه لیورپول.
جوایز فردی او شامل کفش طلای لیگ برتر، جایزه معتبر بهترین بازیکن سال خبرنگاران، و دریافت جام بهترین پاسور لیگ بود. چنین فصلی، جایگاه صلاح را نهتنها بهعنوان یکی از اسطورههای لیورپول، بلکه بهعنوان یکی از بهترین بازیکنان نسل خود بیش از پیش تثبیت کرد.
لبخند؛ نیوکاسل یونایتد
این داستانی نبود که نیوکاسل و طرفداران پرشور تیم آرزویش را داشتند، اما پایان خوشی برای ارتش تون بود که حتی با باخت راهی لیگ قهرمانان خواهد شد.
در واقع، این بازی برای نیوکاسل یک ضد حال بزرگ بود؛ گل دقیقه ۶۵ کارلوس آلکاراز پیروزی شایستهای را برای آبیپوشان اورتون به ارمغان آورد و در این راستا روزی ناامیدکننده، پر از فراز و نشیب، اعصابخردکن، با استرس بسیار برای هواداران و تیم و مربی بههم آورد.
چه کسی فکرش را میکرد ساعت ۷ عصر، همهی جشن و شادی «تاینساید» بهخاطر پیروزی منچستریونایتد باشد؟ تیمی که یکی از بدترین فصلهای تاریخ خود را با پیروزی مقابل استونویلا به پایان رساند و همین برد به نیوکاسل اجازه داد راهی لیگ قهرمانان شود!
تعدادی از بازیکنان نیوکاسل پس از سوت پایان بازی روی زمین ولو شدند، تا اینکه آگاه شدند نتیجه سایر بازیها به نفعشان پایان یافته است!

این واقعاً میتوانست به کابوسی برای هواداران «جوردی» بدل شود، بهویژه اینکه جردن پیکفورد، دروازهبان منفور نیوکاسلیها، همه توپها را مهار میکرد. روز فوقالعادهای برای پیکفورد بود؛ گلری که موفق شد یک کلینشیت ارزشمند بهنام خود ثبت کند ضمن آنکه پس از صعود تیم دوران کودکیاش، ساندرلند، شیرینی آن دوچندان بود؛ این کلینشیتی بود که میتوانست از همه ۱۱ کلینشیت قبلی این فصل ارزشمندتر باشد! وای سرنوشت نیوکاسل جای دیگری نوشته شد.
نیوکاسل در بخش زیادی از سال جاری، با سرعت و قدرت جلو آمد؛ اما بهزحمت و با کمترین انرژی از خط پایان عبور کرد. در این بازی، هرگز شبیه تیمی نبودند که شش پیروزی خانگی بهدست آورده و قصد دارد با هفتمین برد سهمیه لیگ قهرمانانش را قطعی کند. باید گفت شادی آنها با خوششانسی بهدست آمد! رقابت میلیمتری بود و قیمت گزاف آن را ویلا پرداخت کرد!
لبخند؛ چلسی
آنها جشن گل ۱۰۰ میلیون پوندی را در برابر سکوهای هواداران مهمان برپا کردند؛ این روز، روز چلسی بود؛ پس از آنکه گل برتری لوی کولویل در نیمه دوم همهچیز را مشخص کرد و آبیها را دوباره به لیگ قهرمانان اروپا رساند.
چلسی فصل را در رده چهارم به پایان رساند، در حالیکه ممکن است یک جام اروپایی نیز به دست بیاورد. حریف فارست بود که حالا باید به لیگ کنفرانس اروپا قناعت کند.
تعجبی نداشت مالکان مشترک چلسی، تاد بوهلی و بهداد اقبالی، با چهرهای متحد به زمین آمدند؛ چراکه حالا به نظر میرسد تمامی سرمایهگذاریها و هزینههای سرسامآورشان در حال نتیجه دادن است.
سکوهای هواداران چلسی که سراسر با شالهای آبیرنگ تزئین شده بود، لحظات پایانی پرهیجان و خاطرهانگیزی را پس از قطعی شدن صعود به بالاترین سطح فوتبال اروپا جشن گرفتند.
چهارشنبه، چلسی در فینال لیگ کنفرانس اروپا برابر رئال بتیس در وروتسواف به میدان میرود و اگر بتواند آن جام را هم تصاحب کند، قطعاً نشانی از موفقیت و شایستگی انزو مارِسکا به عنوان مربی اثبات خواهد کرد.
آبیها تا پیش از کریسمس شانس قهرمانی هم داشتند اما در ادامه از کورس رقابت بازماندند. با اینوجود، پاداشهای مالی فصل آینده میتواند بازسازی تیم را تسریع کند.
انزو مارِسکا پس از بازگشت چلسی به لیگ قهرمانان اروپا، از جوانان تیمش تمجید کرد و با صراحت منتقدان را ساکت کرد.نمایشی که بلوغ و رشد نسل جدید آبیها را نشان داد.
مارسکا که دختر کوچک خود را هم به کنفرانس خبری آورده بود، در پاسخ به اینکه چقدر به جوانترین تیم تاریخ لیگ برتر افتخار میکند، با جدیت پاسخ منتقدان سبک بازیاش را داد:
من هیچ شکی به بازیکنان نداشتم. شک و تردیدها از بیرون بود. همه آنهایی که فکر میکنند همه جوابها را دارند و حقیقت نزد آنهاست، میگفتند خیلی جوان هستیم، به اندازه کافی خوب نیستیم و منتظر بودند تا استون ویلا امتیاز از دست بدهد تا ما به لیگ قهرمانان برسیم. میگفتند روی این زمین نمیتوانیم پیروز شویم چون جوان و بیتجربهایم. اما همهشان اشتباه کردند؛ همه آنهایی که خود را دانای کل میدانستند و جواب همهچیز را داشتند. پس به انگلیسی، چطور باید گفت؟ همان جمله معروف "EFF OFF"، چون بازیکنانم لیاقت حمایت و تشویق را دارند. تلاش آنها فوقالعاده بود.

اشک؛ ناتینگهام فارست
در نقطه مقابل چلسی و نیوکاسل، فارست موفق نشد یک معجزه دیگر به داستان شگفتانگیزش اضافه کند، اما این فصل همچنان برای نونو اسپریتو سانتو و بازیکنانش بهیادماندنی خواهد ماند.
کریس وود، ستاره و مهاجم تأثیرگذار فارست، فرصت دیرهنگام بزرگی را از دست داد؛ توپی که شاید سهمیه لیگ قهرمانان را به فارست نمیداد، اما میتوانست آنها را با یک امتیاز به لیگ اروپا برساند.
در عوض، فارست باید در سومین سطح مسابقات اروپایی رقابت کند و امیدوار باشد این دستاورد برای مالک جنجالی باشگاه، اونجلوس ماریناکیس، کافی باشد. هواداران فارست در جریان بازی علیه گری نویل، کارشناس اسکای، شعارهایی سر دادند؛ کسی که به خاطر انتقادش از ماریناکیس، از ورود به ورزشگاه سیتی گراند منع شده بود.
شاید فارست از رسیدن به لیگ قهرمانان بازماند، اما پس از فصل ۱۹۹۵–۱۹۹۶، این اولین بار است که دوباره به رقابتهای اروپایی بازمیگردد.

لبخند؛ متس سلز و داوید رایا
ماتز سلز، دروازهبان ملیپوش بلژیکی فارست، جایزه دستکش طلایی برای بیشترین بازی بدون گل خورده را کسب کرد.
این دستاورد بزرگی است و واقعاً خوشحالم، نه فقط برای خودم، بلکه برای تیم. ما تقریباً تمام طول فصل را در جایگاه سهمیه لیگ قهرمانان قرار داشتیم. متأسفانه نتوانستیم کار را تمام کنیم، اما باید به فصل فوقالعادهای که داشتیم افتخار کنیم. ما در اروپا بازی خواهیم کرد.
سلز تنها نیست؛ داوید رایا از آرسنال و او به طور مشترک برنده جایزه دستکش طلایی فصل ۲۰۲۴/۲۵ شدند؛ رایا و سلز هر کدام با ۱۳ کلینشیت این فصل را به پایان رساندند.

لبخند؛ منچسترسیتی
حتی در بدترین فصل تمامی دوران مربیگری پپ گواردیولا و دوران ظهور سیتی بعد از خرید باشگاه توسط مالکان عرب، در آخرین دیدار فصل اشتباهی رخ نداد و سیتی به مقام سوم رسید.
با آنچه در طول فصل شاهد آن بودیم، مقام سوم در رقابت سهمیه لیگ قهرمانان دستاورد بزرگی محسوب میشود. اوضاع در دورهای آنقدر وخیم بود که گواردیولا در مصاحبهای گفت: فاجعه نیست اگر به لیگ قهرمانان راه پیدا نکنیم!
البته که فاجعه بود، ولی خوب، آنها به هر شکل از وقوع آن جلوگیری کردند. بازسازی اساسی برای فصل در راه است.
در حالیکه ایلکای گوندوعان بار دیگر ثابت کرد مرد بازیهای پایانی فصل است. سه سال پس از آنکه درخشش او کمک کرد منچسترسیتی با بازگشتی دیدنی در نیمه دوم، استون ویلا را شکست دهد و قهرمانی را قطعی کند، اینبار هم آلمانی نقشآفرینی کرد. البته به آن اندازه دراماتیک نبود، اما گل تماشایی او در نیمه اول و گرفتن یک پنالتی در نیمه دوم کافی بود تا تضمین کند رکورد حداقل جایگاه سومی پپ گواردیولا به عنوان سرمربی سیتی حفظ شود.
برای قهرمانان از دسترفته، حداقل یک حس «بازگشت به روال معمول» وجود داشت.

ارلینگ هالند پس از اینکه پنالتی فینال جام حذفی را به عمر مرموش داده بود، اینبار دوباره پشت ضربه پنالتی ایستاد و بازی را در دقیقه ۷۳ پس از اینکه گوندوعان توسط ساشا لوکیچ سرنگون شد، تمام کرد. این بدترین فصل دوران مربیگری گواردیولا از نظر تعداد باختها بود و بدترین فصل سیتی در ۱۶ سال اخیر بود.
در پایان تنها چیزی که باقی ماند، ورود کوین دیبروینه به زمین بود؛ حضورش پنج دقیقه مانده به پایان بازی، مانند دیگر استادیومهای کشور با تشویق ایستاده همه سکوهای کراون ماتج که شایسته یک اسطوره لیگ برتر است، همراه شد. دیبروینه خود قصه جدایی دارد که در این سیاهه نمیگنجد!
اشک؛ جک گریلیش
پپ گواردیولا برای بازی آخر فصل، جک گریلیش را از لیست تیمش کنار گذاشت و سپس تلویحاً اشاره کرد که مهاجم انگلیسی ممکن است تابستان امسال از تیم جدا شود.
سرمربی منچسترسیتی، گواردیولا، نسبت به گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه او از گریلیش ناراضی است، واکنشی تند نشان داد. او تأکید کرد که تصمیمش برای کنار گذاشتن گریلیش، صرفاً به خاطر چرخش ترکیب تیم بوده است.
با اینحال، گواردیولا بهوضوح اعلام کرد بازیکنی که در آگوست ۲۰۲۱ با مبلغ رکورد ۱۰۰ میلیون پوند جذب شد، نیاز به بازی دارد.
من هر بار پنج، شش بازیکن را در خانه نگه میداشتم. اینبار هم همین تصمیم را گرفتم. هیچ دلیلی بهغیر از این نیست. جک و تعداد دیگری از بازیکنان باید یا اینجا یا در جایی دیگر بازی کنند. اما این سوالی است که باید از جک و باشگاه بپرسید. من با جک همانطور رفتار میکنم که با همه بازیکنانی که بازی نمیکنند، رفتار میکنم. من همان کسی هستم که برای آمدن جک به اینجا تلاش کردم و همان کسی هستم که برای ماندنش در این فصل و فصل آینده تلاش خواهم کرد.
فصل بدی برای سیتی و همچنین بهترین بازیکن فصل پیش، فیل فودن، و البته جک گریلیش بود. گریلیش با استایل زندگی، شبزندهداری و نوشیدن و… بهطور حتم از سیتی خواهد رفت، از آغاز هم بازیکن سیتی نبود و خوششانس بود سهگانه را با این تیم بهدست آورد. مفت چنگش، اما روزگارش در منچستر پایان یافته است!
اشک پنهان؛ آرسنال
میکل آرتتا باید فصل آینده حلقه گمشده را پیدا کند، وگرنه ممکن است بار دیگر آرسنال در ماه می آینده دوباره با همین مشکل روبرو باشد.
این تنها مشکل آرسنال نیست، اما بزرگترین مسئله آنها در تمام فصل جلوی چشم آرتتا قرار داشت... این مشکل به چشم نوجوانان فوتبالدوست هم کاملاً مشهود بود!
با وجود اینکه مارتین اودگارد با گل دیرهنگام خود پیروزی ۲-۱ را به تیمش هدیه کرد، توپچیها فصل را ۱۵ امتیاز کمتر از فصل گذشته به پایان رساندند و ۲۲ گل کمتر نیز به ثمر رساندند!؟!
آمار خوشایند نیست. آرتتا باید فصل آینده یک مهاجم قابل اعتماد پیدا کند، در غیر این صورت، امیدی به پایان انتظار طولانی آرسنال برای قهرمانی نیست.
بهترین گلزن آرسنال در لیگ برتر این فصل، کای هاورتز با ۹ گل بود؛ و اگر هدف تیمی قهرمانی کشور باشد، اصلاً کافی به نظر نمیرسد.
در واقع در جستجوها به مورد بسیار جالبی برخورد کردم؛ طرفداران آرسنال چشمانتان را ببندید، هشدار دادم! این اولین بار از سال ۱۹۲۴ است که آرسنال فصلی را بدون بازیکنی با تعداد گل دو رقمی به پایان میرساند!
آرتتا گفت:
برای رسیدن به این هدف، باید کارهای زیادی انجام شود. باور کنید، ما به طور جدی روی این موضوع کار میکنیم. هر سنگی که بتوانیم را برمیگردانیم تا این باشگاه موفق شود. حالا زمان کافی داریم تا تحلیل کنیم و یاد بگیریم. کاملاً مشخص است باید چهکاری انجام دهیم.
طرفداران آرسنال احتمالاً از بازی خارج از لندن راضی بودند، بعد از اینکه تاتنهامیها با قهرمانی در لیگ اروپا همچنان مشغول جشن و سرور بودند و تمامی شمال لندن را به تصرف خود درآورده بودند.
هواداران توپچیها مجبور بودند بارها و بارها بحث و جدل کنند کدام تیم شمال پایتخت فصل بهتری داشته، در حالیکه ۳۶ امتیاز از رقیبشان جلوتر بودند!
اما حتی در سواحل جنوبی هم از دست تمسخر هواداران سنتی ساوتهمپتون در امان نماندند و با شعار «تاتنهام هاتسپر بیش از شما جام گرفت!» آزارشان دادند.
اشک؛ ساوتهمپتون
سرمربی جدیداً برگزیده ساوتهمپتون، ویل استیل، پس از امضای قرارداد سهساله برای فصل آینده، در جایگاه تماشاگران حاضر بود و در مقابل ریشی سوناک نشسته بود و احتمالاً دعا میکرد دوران حضورش در ساوتهمپتون بهتر از دوران نخستوزیر سابق در منزل شماره ۱۰ خیابان داونینگ استریت باشد.
استیل بدون شک کار سختی در پیش دارد. ساوتهمپتون سریعتر از آنچه انتظار میرفت تسلیم شد و شکست در مقابل آرسنال، سیامین شکست ساوتهمپتون در این فصل کابوسوار بود؛ که خود یک رکورد جدید در لیگ برتر است.

خنده و گریه؛ تاتنهام هاتسپر
بعد از پیروزی در فینال لیگ اروپا، آنژ پوستکوعلو خسته به نظر میرسید. او هنوز از آینده خود در تاتنهام خبر ندارد و نمیتواند باور کند که ادامه حضورش مورد تردید قرار گرفته است.
قهرمانان اروپایی سرمربی استرالیایی در نیمه دوم چهار گل دریافت کردند و جشنشان کمی به تلخ گرایید. روز از نو، روزی از نو.
در همین حال، رئیس باشگاه، دنیل لوی، نیز پیشتر در یادداشت برنامه مسابقه، آینده پوستکوعلو را اصلاً روشن نکرد. به گمانم حتی تصاحب جام هم شغل او را برخلاف آموریم در یونایتد، حفظ نخواهد کرد.

گری لینهکر و «مسابقه روز» (Match of the Day)
آخرین روز فصل با آخرین حضور گری لینهکر به عنوان مجری برنامه «مسابقه روز» با اشکهای او و خیلی از ما برگزار شد.
مهاجم سابق لسترسیتی، اورتون، بارسلونا، تاتنهام و تیم ملی انگلستان و مجری ۶۴ ساله این برنامه معروف فوتبال، طی ۲۵ سال گذشته که پیش از آن هم تا سالها از مهمانان ثابت برنامه بود، با دیدن یک ویدیوی تقدیر هفتدقیقهای که در آن چهرههایی مانند پپ گواردیولا، ویرجیل فن دایک، یان رایت و حتی آندریا بوچلی حضور داشتند، بهوضوح تحت تأثیر قرار گرفت. همگی از نقش بینظیرش در این برنامه و تأثیرش بر جامعه فوتبال تقدیر کردند.
لینهکر آخرین برنامه خود را در شبکه بیبیسی در روز یکشنبه شب اجرا کرد و در ابتدای برنامه اشاره کرد: «قرار نبود اینگونه تمام شود»؛ پس از آنکه به دلیل جنجال بر سر یهودستیزی کنار گذاشته شد.
در طول برنامه، همکاران مجری، گزارشگران و حتی سرمربی لیورپول، آرنه اسلوت، بارها به رفتن او اشاره کردند تا اینکه در پایان برنامه، لحظات احساسی زیادی شکل گرفت.
او هفته گذشته پس از به اشتراک گذاشتن یک ویدیوی اینستاگرامی در حمایت از فلسطین که در آن از یک ایموجی موش استفاده شده بود، از کار خود برکنار شد! منتقدان او را متهم کردند با این اقدام، به ترویج یک توهین قدیمی ضدیهود پرداخته است. پیش از این قرار بود تا قبل از خداحافظی رسمی، لینهکر برای مسابقات جام حذفی و جام جهانی ۲۰۲۶ هم در برابر دوربین قرار گیرد.
وداع گری لینهکر با برنامهی «مسابقه روز»، پایان یک فصل باشکوه در تاریخ فوتبال تلویزیونی است؛ پایانی تلخ و پرحسرت پس از بیستوپنج سال حضور مستمر، صمیمانه و بیبدیل. لینهکر نهتنها یک مجری حرفهای بود، بلکه عضو جداییناپذیر خانواده بزرگ فوتبال، و برای میلیونها بیننده، چهرهای آشنا، دوستداشتنی و قابل اعتماد به شمار میرفت. صدای گرم و روایتهای صادقانه او با طنز خاص خود، همراه همیشگی شبهای فوتبالی بود، لحظاتی که شادی و ناراحتی فوتبال را با مخاطبان قسمت میکرد. برای نسلها، حضور او بخشی از خاطرات جمعی فوتبالدوستان بود؛ جدایی او، فقدانی بزرگ برای «مسابقه روز» و همه خانواده فوتبال است. اما میراث صداقت، دوستی و عشق بیدریغش همیشه در قلب تماشاگران باقی خواهد ماند.

تأثیر قدردانی آنچنان بود که لینهکر نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد. کوچ اجباری او از «مسابقه روز»، برای من، چیزی فراتر از پایان نمایشی تلویزیونی بود.
چنانچه در ایران غیبت فردوسیپور دل خیلی از فوتبالدوستان را به درد آورد. نزدیک به بیستوپنج سال، از زمانی که او کارش را در این برنامه آغاز کرد، هر هفته، چه زنده و چه برنامه ضبطشده، «مسابقه روز» را دنبال میکردم. صدای گرم و حضور صمیمی او برایم بخشی از عادتهای فوتبالی شد؛ شبی نبود که با اشتیاق منتظر تحلیلها و روایتهای منحصر او و مهمانانش نباشیم.
کسی که خود فوتبال بازی کرده بود و میدانست از چه سخن میگوید. در شب وداع، وقتی چهرههایی چون پپ گواردیولا، ویرجیل فن دایک، یان رایت و آندریا بوچلی در پیامهایی صمیمی از او تقدیر کردند و لینهکر به سختی جلوی اشکهایش را نگه میداشت، من هم مثل خیلی از طرفداران دیگر حس کردم یکی از اعضای مهم خانوادهمان را از دست دادهایم. اشاره همکاران و سرمربیها به رفتنش، و مرور خاطرات سالهای حضور او، همه یادآوری میکرد که برای من و بسیاری دیگر، حضور لینهکر فقط اجرای یک برنامه نبود؛ بلکه بخشی از خاطرات و دلبستگیهای عمیق ما به فوتبال محسوب میشد.
با چشمانی نمناک، به گذشته نگاه کردم و بهخوبی فهمیدم عصر جدیدی آغاز شده و شبهای فوتبالی امثالی مانند او و دز لاینم و هانسن، تکرار نخواهد شد، چنانکه شبهای صدر و فردوسیپور و حاجرضایی.
دنیا هیچگاه روی یک پاشنه نچرخیده است و هیچ چیز خوبی برای همیشه ماندنی نیست! خوشبختانه میتوانید لینهکر را در پادکست موفق او دنبال کنید ولی به هر حال اشکها با تکرار «حیف شد» زیر لب همراه شد! حیف… حیف… حیف…
دوران خوش، موفقیت یا لحظات لذتبخش، در نهایت به پایان میرسند. این جمله به ما یادآوری میکند باید قدر لحظات خوب زندگی را بدانیم و از آنها حداکثر استفاده را ببریم، چون هیچ چیز ابدی نیست!