Just let me know
فقط بهم بگو
If nowadays the outer rounds of heaven don't
اگه این روزها، دیگه حلقههای بیرونی بهشت
Keep up on the charm offensive anymore
اون جذابیت فریبندهشونو از دست دادن
Failing to remind you what you're living for
نتونستن بهت یادآوری کنن برای چی زنده ای
And I'd give anything
و من هرکاری میکردم
To borrow your indifference, I'd drink you in
تا بیتفاوتیتو قرض بگیرم، تا تو رو بنوشم
To temper your belief in all my promises
تا باور تو به قول هام رو کمتر کنم
To swallow my desire and choke on it
و خواسته هام رو قورت بدم و توی گلو خفهاش کنم.
'Cause it still makes my blood run cold
چون هنوزم خون تو رگهام یخ میزن
To remember what they did before
وقتی یادم میوفته اونا قبلا چیکار کردن
The stories that you never told to me
داستان هایی از گذشته که هیچوقت بهم نگفتی
Oh, but worry not
ولی نگران نباش
The blessings rain on battles in the heaven's arms
برکتها روی نبردهایی میبارن که تو آغوش بهشت درگیرن،
And my polite advances won't last for long
و پیشرویهای متمدنانه زیاد دوام نمیارن
The eager apprehension is wearing off
اون هیجانِ پر از ترس داره رنگ میبازه...
I'd give anything
و من هرکاری میکردم
To balance your conviction with certainty
تا توازن بین یقین تو و قطعیت برقرار کنم
To fall asleep without you lying next to me
تا بدون اینکه کنارم باشی خوابم ببره
To sever my connection with everything
تا تمام پیوندمو با دنیا قطع کنم.
'Cause it still makes my blood run cold
چون هنوزم خون تو رگهام سرد میشه
To remember what I did before
وقتی یادم میافته قبلاً چی کار کردم،
The stories that you never told to me
داستان هایی که هیچوقت بهم نگفتی
And it still makes my blood run thin
و هنوز هم عذابم میده
To remember what you are to him
یادآوری اینکه تو برای اون چی هستی
And I'll live like I've got missing limbs for you
من، واسه تو ، مثل کسی زندگی میکنم که تکهتکهشو بریدن... (یعنی جدایی از کسی که این آهنگ رو براش نوشته مثل اینه که تکه هایی از جسمش رو بِبُرن و حالا مجبوره بدون اونا زندگی کنه.)