در سالهای اخیر، کشورهای اروپایی با بحرانی بیسابقه در حوزه بهداشت و درمان مواجه شدهاند؛ بحرانی که نه ناشی از نبود تکنولوژی یا کمبود منابع مالی، بلکه در وهلهی نخست، ناشی از کمبود شدید نیروی انسانی متخصص، بهویژه پزشکان و پرستاران است. در سال ۲۰۲۵، این بحران به نقطهی عطفی رسیده که بسیاری از دولتهای اروپایی را وادار کرده است تا بهدنبال راهکارهای فوری، پایدار و گاه پرهزینه برای مقابله با آن باشند.
یکی از دلایلی که این وضعیت پیچیدهتر شده، افزایش مهاجرت پزشکان و پرستاران به کشورهای ثروتمندتر یا خارج از اتحادیه اروپاست. همین موضوع باعث شده تحصیل پزشکی در بلاروس مورد توجه متقاضیانی قرار گیرد که میخواهند پس از اتمام تحصیل، وارد بازار کار اروپا شوند و خلا نیروی انسانی را پر کنند.
ریشههای بحران کمبود نیروی انسانی در بخش بهداشت اروپا
برای درک بهتر این بحران، باید نگاهی به ریشههای آن داشت. یکی از مهمترین دلایل، افزایش سن جمعیت در قاره اروپا است. جمعیت سالخورده، نیاز بیشتری به خدمات بهداشتی و مراقبتی دارد و همین مسئله، فشار زیادی بر سیستم سلامت وارد میکند. از سوی دیگر، بسیاری از پزشکان و پرستاران فعلی نیز خود در آستانه بازنشستگی هستند و جانشینی برای آنها به سرعت کافی آموزش نمیبیند.
همچنین، تمایل جوانان اروپایی به انتخاب حرفههای دیگر بهجای پزشکی و پرستاری، سبب کاهش متقاضیان در رشتههای مرتبط با سلامت شده است. این روند باعث شده در بسیاری از دانشگاهها، ظرفیت رشتههای پزشکی و پرستاری خالی بماند یا از سطح استاندارد کیفی لازم فاصله بگیرد. در کنار این مشکلات، سیاستهای ریاضتی اقتصادی در برخی کشورهای اروپایی سبب کاهش بودجه سلامت و تعطیلی برخی مراکز درمانی شده که نتیجه آن فشار بیشتر بر نیروی انسانی موجود است.
تاثیر مهاجرت متخصصان سلامت بر تشدید بحران
مهاجرت پزشکان و پرستاران از کشورهای اروپای شرقی و جنوبی به کشورهای ثروتمندتر مانند آلمان، هلند، سوئد و حتی کشورهای غیراروپایی نظیر کانادا و استرالیا، عامل مهمی در تعمیق این بحران است. پزشکان و پرستاران به دلایلی همچون دستمزد بالاتر، شرایط کاری بهتر، امکانات مدرن و فرصتهای پیشرفت شغلی، حاضر به ترک کشور خود هستند. این موضوع به ویژه در کشورهایی مانند بلغارستان، رومانی، لهستان و حتی ایتالیا بسیار مشهود است.
در برخی کشورها، تا بیش از ۳۰٪ از پزشکان جوان پس از فارغالتحصیلی، تصمیم به مهاجرت میگیرند. همین مسئله باعث شده که کشورهای مبدأ با کمبود شدید متخصص مواجه شوند و تلاش کنند با تسهیلاتی چون افزایش حقوق یا تعهد خدمت، جلوی مهاجرت را بگیرند. اما این سیاستها تاکنون نتیجه چندانی نداشتهاند.
تحصیل پزشکی در کشورهای اروپای شرقی؛ راهکار یا فرصت؟
یکی از روندهای نوظهور در سالهای اخیر، افزایش گرایش دانشجویان بینالمللی به تحصیل پزشکی در رومانی و سایر کشورهای اروپای شرقی است. این کشورها با ارائه آموزش پزشکی به زبان انگلیسی، شهریه مناسب و استانداردهای علمی قابل قبول، توانستهاند توجه بسیاری از دانشجویان آسیایی، آفریقایی و حتی اروپایی را به خود جلب کنند.
هرچند در ابتدا هدف بسیاری از این دانشجویان تنها تحصیل در رشته پزشکی است، اما در عمل این روند به افزایش منابع انسانی پزشکی در این کشورها نیز کمک کرده است؛ بهویژه زمانی که برخی فارغالتحصیلان تصمیم به ماندن و فعالیت در همان کشور میگیرند. با این حال، بسیاری دیگر نیز پس از اتمام تحصیل، به کشورهایی با شرایط بهتر مهاجرت میکنند.

بحران در کشورهای شمالی و غربی اروپا؛ تقاضای فزاینده، عرضه محدود
بحران نیروی انسانی در بخش بهداشت تنها محدود به کشورهای شرق و جنوب اروپا نیست. کشورهای توسعهیافته و ثروتمندتر اروپایی نیز با افزایش سن جمعیت و تقاضای بیش از حد برای خدمات پزشکی روبهرو هستند. در آلمان، نیاز به پرستاران حرفهای آنچنان افزایش یافته که دولت فدرال برنامههایی برای جذب نیروی کار از خارج تدوین کرده است.
در بریتانیا نیز پس از برگزیت، سیستم سلامت این کشور با کمبود شدید پزشکان و پرستاران مواجه شد؛ چرا که بسیاری از نیروهای شاغل اهل اتحادیه اروپا بودند و پس از خروج بریتانیا، امکان ادامه فعالیت برای آنها دشوار شد.
در فرانسه، بهویژه در مناطق روستایی، کمبود پزشکان عمومی یک معضل جدی است. مردم باید مسافتهای طولانی را برای دسترسی به خدمات پزشکی طی کنند و در مواردی حتی پزشک مقیم در برخی روستاها وجود ندارد. دولت فرانسه تلاش کرده با مشوقهای مالی، پزشکان را به مناطق محروم بکشاند، اما نتایج هنوز قانعکننده نبوده است.
فشار کاری و فرسودگی شغلی؛ معضلی مضاعف
در کنار کمبود عددی نیروی انسانی، کیفیت کاری نیز تحتتأثیر قرار گرفته است. پزشکان و پرستاران مجبور به کار در شیفتهای طولانی، پذیرش بیماران بیشتر و انجام وظایف چندگانه هستند. همین مسئله به فرسودگی شغلی، افسردگی، کاهش کیفیت خدمات درمانی و در نهایت، خروج داوطلبانه از سیستم منجر شده است.
مطالعات منتشر شده در سالهای اخیر نشان میدهد که نرخ استعفای داوطلبانه در میان پرستاران در بسیاری از کشورها افزایش یافته و این موضوع بهویژه در دوران همهگیری کرونا شدت گرفت. این دوران نه تنها باعث افزایش فشار فیزیکی و روانی بر کارکنان شد، بلکه ضعفهای ساختاری سیستم بهداشت اروپا را نیز آشکار ساخت.
بحران آموزش و نبود ظرفیت کافی در دانشگاهها
یکی از دلایلی که پاسخگویی به این بحران را دشوار کرده، ظرفیت محدود دانشگاهها برای آموزش پزشک و پرستار است. بسیاری از دانشگاههای پزشکی اروپا در طول دهههای اخیر، برنامههایی برای کاهش تعداد پذیرش اجرا کردهاند تا کیفیت آموزش را بالا ببرند. اما اکنون همین سیاستها به مانعی برای تأمین نیروی انسانی تبدیل شدهاند.
در برخی کشورها مانند ایتالیا، ورود به رشته پزشکی تنها از طریق آزمونهای رقابتی سختگیرانه امکانپذیر است. در نتیجه، هزاران متقاضی مستعد که از ورود به دانشگاههای داخلی بازماندهاند، بهدنبال تحصیل پزشکی در بلغارستان یا رومانی رفتهاند. این مهاجرت تحصیلی اگرچه میتواند بخشی از نیاز اروپا به پزشک را در بلندمدت پاسخ دهد، اما با تاخیر زمانی همراه است و نمیتواند مشکل کمبود فوری را حل کند.

برنامهها و راهکارهای پیشنهادی دولتهای اروپایی
برای مقابله با این بحران، دولتهای اروپایی مجموعهای از راهکارها را در نظر گرفتهاند. برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: افزایش بودجه بخش سلامت، جذب نیروی کار خارجی، افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی، تشویق پزشکان به ادامه فعالیت پس از سن بازنشستگی، و بهبود شرایط کاری.
در آلمان، برنامهای برای جذب پزشکان و پرستاران از خارج از اتحادیه اروپا در حال اجراست. این برنامه شامل دورههای زبان، تطبیق مدارک و کمک به ادغام در بازار کار میشود. همچنین، برخی کشورها در حال بررسی استفاده از فناوریهای نوین مانند پزشکی از راه دور برای کاهش فشار بر نیروی انسانی هستند.
آیندهای نگرانکننده؛ بحران در حال گسترش
با توجه به روندهای جمعیتی، تحولات اقتصادی و تمایلات شغلی جوانان، به نظر میرسد که بحران نیروی انسانی در حوزه سلامت اروپا، نه یک پدیده موقتی، بلکه چالشی ساختاری و بلندمدت باشد. اگر اقدامات مؤثر و هماهنگ در سطح ملی و فراملی انجام نشود، کیفیت سیستمهای بهداشت عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی با افت جدی مواجه خواهد شد.
تأخیر در دریافت خدمات پزشکی، افزایش خطاهای درمانی، کاهش رضایت بیماران و در نهایت افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی از جمله پیامدهای بالقوه این بحران خواهند بود. از این رو، تمرکز بر آموزش نیروی انسانی، حمایت از کارکنان فعلی و بازنگری در سیاستهای مهاجرتی از ضرورتهای غیرقابلچشمپوشی برای آینده سلامت اروپاست.
جمعبندی
بحران کمبود پزشک و پرستار در سال ۲۰۲۵ در اروپا، نمادی از ضعفهای ساختاری، تصمیمگیریهای دیرهنگام و نبود سیاستگذاری آیندهنگر در حوزه سلامت است. از افزایش سن جمعیت گرفته تا مهاجرت متخصصان و محدودیتهای آموزشی، همگی به شکلگیری شرایطی بحرانی کمک کردهاند که حالا دولتها را به چالش کشیده است.
در این میان، مسیرهایی همچون تحصیل پزشکی در بلاروس، بلغارستان یا رومانی، اگرچه میتوانند بخشی از نیاز را پاسخ دهند، اما بدون اقدامات ریشهای، نمیتوان انتظار بهبود پایدار داشت. سلامت عمومی، ستون فقرات یک جامعهی توسعهیافته است و بحران نیروی انسانی در این بخش، زنگ خطری جدی برای تمام قارهی اروپا بهشمار میرود.