راستگو اصیلشنیدم شبی قرمز آنفیلد چه کرد
غرور کاتالان را سراسر دَرد کرد
نه شمشیر زد، نه فریاد و نعرهای
فقط یک کرنر آمد، چو زلزلهای
جوانی نحیف و به ظاهر ضعیف
فرستاد تیمی به خاکِ حنیف!
نه پیکه، نه لنگله، نه حتی بوسکتس
ندیدند آن لحظه را، جز حسرت و چِتس!
تو آن لحظه یخ زد دل سنگِ مسی
نه جادوی او ماند، نه حتی کسی
چه شد آن همه نعرهی "ما بهترین"؟
که با یک نگاه رفت در سرزمین!
نه لیگ، نه جام، نه تاجِ سرافراز
فقط ماند یادی ز یک لحظهی راز
کرنر زدند و گل آمد چو برق
تمام شُدید بازیچهی یک درک
از آن شب به بعد ای دلافسرده جان
نگو بارسلونا، نگو قهرمان!