نبرد مونتگیسارد یکی از مهمترین و شگفتانگیزترین نبردهای صلیبی بود که در ۲۵ نوامبر ۱۱۷۷ میلادی بین نیروهای پادشاهی اورشلیم (صلیبیون) به رهبری بالدوین چهارم و فرمانده ریچارد دی شالید، پادشاه جوان و مبتلا به جذام، و لشکر ایوبیان به فرماندهی صلاحالدین ایوبی رخ داد. این نبرد در نزدیکی رمله در منطقهای به نام مونتگیسارد (که احتمالاً همان گیزر امروزی است) اتفاق افتاد.
پیشزمینه نبرد
در اواخر سال ۱۱۷۷، صلاحالدین ایوبی که به تازگی قدرت خود را در مصر و سوریه تثبیت کرده بود، تصمیم به حمله به پادشاهی اورشلیم گرفت. او با لشکری بزرگ، که تعداد آن را بین ۲۱۰۰۰ تا ۲۶۰۰۰ نفر تخمین میزنند، به سمت عسقلان حرکت کرد. هدف او تصرف اورشلیم و تضعیف قدرت صلیبیون بود.
در آن زمان، بالدوین چهارم، پادشاه ۱۶ ساله اورشلیم، به دلیل بیماری جذام در وضعیت جسمانی نامناسبی قرار داشت. او توانست نیروی کوچکی شامل حدود ۳۰۰۰ تا ۴۵۰۰ نفر، از جمله ۸۰ شوالیه معبد، ۳۷۵ شوالیه عادی و حدود ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ پیادهنظام و کماندار را گردآوری کند. بخش عمدهای از ارتش صلیبی در آن زمان همراه فیلیپ فلاندرز در لشکرکشی به سمت شمال بودند و اورشلیم را در وضعیتی آسیبپذیر قرار داده بودند.
صلاحالدین که از وضعیت جسمانی بالدوین و تعداد کم نیروهای او آگاه بود، بدون توجه به نیروهای صلیبی، به سمت اورشلیم پیشروی کرد. او ارتش خود را پخش کرده بود تا بتواند شهرهای بیشتری را غارت کند و به همین دلیل، نیروهایش نظم اولیه را نداشتند.
آغاز نبرد و تاکتیکها
بالدوین چهارم که به سمت عسقلان حرکت کرده بود، متوجه شد که صلاحالدین نیروهایش را پخش کرده است. او با درک این فرصت، تصمیم گرفت به جای عقبنشینی یا درگیر شدن در نبردی تمامعیار در شرایط نامناسب، از تاکتیک غافلگیری استفاده کند.
* اقدام بالدوین: گفته میشود که بالدوین چهارم، که بدنش از بیماری رنج میبرد، از اسب پیاده شد و در مقابل صلیب حقیقی (یکی از مهمترین یادگارهای مسیحی) زانو زد و از خداوند برای پیروزی طلب یاری کرد. این اقدام روحیه نیروهای صلیبی را به شدت بالا برد.
* حمله غافلگیرانه: نیروهای صلیبی، به ویژه شوالیههای معبد، با سرعتی باورنکردنی به سمت نیروهای پراکنده و بینظم صلاحالدین حرکت کردند. آنها صلاحالدین را در نزدیکی مونتگیسارد، در حالی که بسیاری از نیروهایش مشغول عبور از رودخانه یا آب دادن به اسبهایشان بودند، غافلگیر کردند.
* تاکتیکهای صلیبیون:
* تمرکز بر حمله سوارهنظام سنگین: شوالیههای صلیبی با زرههای سنگین و اسبهای قوی، به سرعت به قلب نیروهای ایوبی زدند. این حمله ناگهانی و پرقدرت، ستون فقرات ارتش صلاحالدین را در هم شکست.
* استفاده از عنصر غافلگیری: صلاحالدین انتظار چنین حملهای را نداشت، زیرا فکر میکرد نیروهای صلیبی بسیار ضعیفتر از آن هستند که بتوانند مقابله کنند.
* رهبری دلیرانه بالدوین: با وجود بیماریاش، بالدوین چهارم شخصاً در خط مقدم نبرد حضور داشت و این حضور، به نیروهایش انگیزه و شجاعت زیادی میداد. برخی منابع حتی ذکر میکنند که او با دستانی بانداژ شده در نبرد شرکت کرد.
نتیجه نبرد
نبرد مونتگیسارد به یک پیروزی قاطع برای صلیبیون تبدیل شد. نیروهای صلاحالدین که به کلی غافلگیر و بینظم شده بودند، به سرعت دچار از هم پاشیدگی شدند. بسیاری از سربازان ایوبی کشته یا اسیر شدند. صلاحالدین خود نیز با دشواری و با سوار شدن بر شتری تندرو توانست از میدان نبرد بگریزد و با تنها حدود یک دهم نیروهایش به مصر بازگردد. تلفات ایوبیان بسیار سنگین بود، در حالی که صلیبیون نیز تلفاتی حدود ۱۸۵۰ نفر (۱۱۰۰ کشته و ۷۵۰ زخمی) داشتند.
اهمیت و پیامدها
نبرد مونتگیسارد برای بالدوین چهارم و پادشاهی اورشلیم یک پیروزی بزرگ و حیاتی بود. این پیروزی:
* روحیه صلیبیون را بالا برد: این نبرد نشان داد که حتی با وجود کمبود نیرو و بیماری پادشاه، صلیبیون همچنان میتوانند در برابر قدرت صلاحالدین مقاومت کنند.
* جاهطلبیهای صلاحالدین را برای مدتی مهار کرد: این شکست، صلاحالدین را برای چندین سال از حمله مستقیم و بزرگ به پادشاهی اورشلیم بازداشت و او را مجبور به بازسازی ارتش و برنامهریزی مجدد کرد.
* شهرت بالدوین چهارم را افزایش داد: بالدوین با این پیروزی به عنوان یک فرمانده شجاع و باهوش شناخته شد، علیرغم بیماریاش.
* اثرات بلندمدت: با این حال، برخی مورخان معتقدند که این پیروزی بزرگ، باعث خودباوری بیش از حد در میان صلیبیون شد و آنها را از خطر واقعی صلاحالدین غافل کرد. این غفلت در نهایت به شکست فاجعهبار حطین ده سال بعد و سقوط اورشلیم منجر شد.
در مجموع، نبرد مونتگیسارد نمونهای بارز از پیروزی یک نیروی کوچک و مصمم بر یک ارتش بزرگتر به دلیل رهبری هوشمندانه، غافلگیری و روحیه بالای نیروها بود.