به نام خدا
18 بازیکن برتر قاره آسیا در قرن 21
تقابل دو تیم منتخب بارسلونا 2008/09 و رئال مادرید 2016/17
بارسلونا
ویکتور والدس ، والدس دروازهبانی بود که شاید همیشه به اندازه بزرگان همعصرش تحسین نشد، اما نقش او در موفقیت بارسا غیرقابل انکار بود. واکنشهای سریع، تمرکز بالا و بازی با پا از ویژگیهای شاخص او بود. او بارها در دیدارهای حساس با نجاتهای حیاتی، تیم را در بازی نگه داشت. اعتماد به نفس بالایی داشت و حتی در مواقع فشار بالا بهندرت اشتباه میکرد. تحت هدایت گواردیولا، والدس به دروازهبانی مدرن تبدیل شد که نه فقط سیو، بلکه ساخت بازی از عقب را نیز به خوبی انجام میداد.
دنی آلوز ، آلوس موتور پرتحرک سمت راست بارسا بود؛ ترکیبی از انرژِی، تکنیک و هوش تاکتیکی. او به طرز خستگیناپذیری در طول بازی بالا و پایین میرفت، در حمله همانقدر موثر بود که در دفاع. پاسهای عرضی، بازیسازی از عمق و شرکت در کارهای ترکیبی با مسی و ژاوی از آلوس یک مهره کلیدی ساخت. اریک آبیدال (دفاع چپ)
آبیدال مدافعی آرام، باهوش و بسیار منضبط بود که بدون جلب توجه زیاد، نقش بسیار مهمی در ساختار دفاعی بارسلونا ایفا میکرد. او با تمرکز بالا و فیزیک مناسب، نفوذ وینگرهای حریف را خنثی میکرد و در بازیسازی نیز با پاسهای مطمئن و ساده، ریتم تیم را حفظ میکرد. برخلاف آلوس، تمایلی به حمله نداشت و همین مسئله تعادل دفاعی تیم را برقرار میکرد. در نبردهای یکبهیک محکم بود و اغلب با تکلهای تمیز و جایگیری مناسب، مهاجمان را متوقف میکرد. او یکی از آن بازیکنانی بود که بدون سر و صدا، اما با ثبات بالا، ستون اطمینان در خط دفاع محسوب میشد.
کارلس پویول ، کارلس پویول یکی از بازیکنان افسانهای بارسلونا بود که به عنوان کاپیتان و مدافع در این تیم درخشید. او به همراه بارسلونا افتخارات زیادی کسب کرد و به عنوان یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال شناخته میشود.
جرارد پیکه ، جرارد پیکه، مدافع اسپانیایی، یکی از مهرههای کلیدی و باسابقه بارسلونا در طول دوران حرفهای خود بود. او به عنوان یک مدافع میانی، به دلیل قدرت بدنی، توانایی بازیسازی، و رهبریاش در زمین شناخته میشد. پیکه در طول حضورش در بارسلونا، افتخارات زیادی از جمله هشت قهرمانی لالیگا، هفت کوپا دل ری، سه لیگ قهرمانان اروپا، و سه سوپرجام اروپا کسب کرد.
اریک آبیدال ، اریک آبیدال در دوران بازیگریاش در بارسلونا، عملکردی بسیار خوب و درخشان داشت. او در پست دفاع چپ بازی میکرد و به عنوان یک مدافع مستحکم و باهوش شناخته میشد. او در طول دوران حضورش در بارسلونا، عناوین زیادی را با این تیم کسب کرد، از جمله لالیگا، کوپا دل ری، سوپرجام اسپانیا، لیگ قهرمانان اروپا، سوپرجام اروپا و جام باشگاههای جهان. علاوه بر این، او به دلیل روحیه جنگندگی و فداکاریاش در زمین، محبوب هواداران بود.
سرخیو بوسکتس ، بوسکتس در اولین فصل حضورش در تیم اول بارسا، تأثیری فراتر از انتظار گذاشت. او با هوش فوتبالی فوقالعاده، آرامش در بازی تحت فشار و توانایی در قطع توپها، بلافاصله به یکی از عناصر کلیدی تیم تبدیل شد. نقش او در حفظ مالکیت، حمایت از مدافعان و بازیسازی از عمق بینظیر بود. با وجود سرعت پایین، جایگیری بینقص و تصمیمگیری سریعش باعث میشد همیشه یک قدم جلوتر از حریف باشد. او پنهانترین ستاره آن تیم بود؛ کسی که شاید کمتر دیده میشد، اما برای عملکرد بینقص دیگران زمینه را فراهم میکرد.
ژاوی هرناندز ، ژاوی مغز متفکر تیم بود؛ کسی که با دقت در پاسها، کنترل فضاها و نظم تاکتیکیاش، جریان بازی را هدایت میکرد. او استاد بازی در فضاهای تنگ و تحت فشار بود و تقریباً هر بار که توپ را دریافت میکرد، بهترین تصمیم ممکن را میگرفت. با پاسهای کوتاه و بلند دقیق، ضربآهنگ بارسا را تنظیم میکرد و با درک عالی از حرکت همتیمیها، فضای لازم برای حمله را ایجاد میکرد. ژاوی سمبل فوتبال پپ بود: صبور، دقیق و بیاشتباه. او قلب تپنده تیکیتاکا بود و بیاغراق بدون او، این سبک هرگز به چنین کمالی نمیرسید.
آندرس اینیستا ، اینیستا با حرکات نرم، هوش بالا و دریبلهای ظریفش، جادوییترین بازیکن خط میانی بارسا بود. او توانایی خارقالعادهای در شکستن خطوط دفاعی با حرکات انفجاری و پاسهای خلاقانه داشت. در حالی که ژاوی ریتم بازی را میساخت، اینیستا آن را میشکست و به جریان آن شتاب میداد. گلها و پاسهای گل تعیینکنندهاش، بهویژه در بازیهای بزرگ مثل نیمهنهایی مقابل چلسی، نقش تاریخی در موفقیت آن فصل داشت. او با فروتنیاش در کنار استعداد بیحد و مرز، تعادلی زیبا بین هنر و تلاش را نشان میداد.
لیونل مسی ، مسی در این فصل درخشش خیرهکنندهای داشت و تبدیل به محور حملات بارسا شد. او بیشتر در سمت راست قرار میگرفت اما آزادی کامل داشت و مدام در فضاهای بین خطوط حرکت میکرد. با دریبلهای مرگبار، پاسهای عمقی و ضربات دقیق، کابوس تمامعیار مدافعان بود. درخشش او در الکلاسیکو و گل بهیادماندنیاش در فینال لیگ قهرمانان مقابل منچستریونایتد، تنها بخشی از نمایشهای فوقالعادهاش بود. او نهتنها گلزن اصلی تیم بود، بلکه خلق موقعیت را هم به عالیترین شکل انجام میداد. از همین فصل، دوران پادشاهی مسی در فوتبال جهان آغاز شد.
ساموئل اتوئو ، اتوئو مهاجمی پرتلاش، سریع و بسیار خطرناک بود که خط دفاع حریف را دائماً تحت فشار قرار میداد. او در کار پرس بسیار موثر بود و بارها با دوندگیاش، باعث اشتباه مدافعان شد. در فینال لیگ قهرمانان با گل حساسش مقابل منچستر یونایتد مهر قهرمانی را زد و شایستگیاش را به رخ کشید. تکنیک بالا و غریزه گلزنیاش، او را یکی از ترسناکترین مهاجمان اروپا کرده بود. در عین حال، تجربه و اعتمادبهنفسش در لحظات مهم، بارسا را در مسیر فتح جامها نگه داشت.
تیری آنری ، آنری با وجود اینکه از دوران اوجش در آرسنال فاصله گرفته بود، همچنان بازیکنی تاثیرگذار و قابلاتکا بود. او در نقش مهاجم چپ، با حرکات بدون توپ و قدرت تمامکنندگیاش، مکمل عالی برای مسی و اتوئو بود. تجربه بینالمللی، بازیخوانی بالا و ذهنیت برنده در مسابقات بزرگ، به تیم کمک کرد تا فشارهای مراحل پایانی فصل را بهتر مدیریت کند. آنری در بازیهای لالیگا و لیگ قهرمانان، گلهای حساسی به ثمر رساند و از نظر شخصی نیز با کسب سهگانه، به افتخار بزرگی دست یافت که تا پیش از آن از او دور مانده بود.

رئال مادرید
کیلور ناواس ،ناواس دروازهبانی بود که همیشه با تردیدها مواجه شد، اما در زمین بازی، ثابت کرد که شایستگی پوشیدن پیراهن شماره یک رئال را دارد. واکنشهای سریع، انعطافپذیری بالا و عملکرد درخشان در موقعیتهای تکبهتک، او را به یکی از ستونهای قهرمانی تیم بدل کرد. در لیگ قهرمانان، بارها با نجاتهای حیاتیاش تیم را در مسیر پیروزی نگه داشت. او شاید از نظر رسانهای در سایه بود، اما تأثیرش در بازیها غیرقابل انکار بود. به ویژه در فاز انتقال، با شروع بازی هوشمندانه و دقیق، روند ضدحملات تیم را تسهیل میکرد.
دنی کارواخال ، کارواخال از نظر فیزیکی و فنی یکی از کاملترین مدافعان راست زمان خود بود. او هم در فاز تدافعی با جنگندگی و پوشش خوب عمل میکرد و هم در حملات با نفوذهای مداوم و ارسالهای خطرناک موثر بود. ارتباط او با مودریچ و واز پرسینگ از سمت راست، ساختار مستحکمی را شکل میداد. کارواخال درک بالایی از بازی داشت و میدانست چه زمانی جلو برود و چه زمانی بماند. او در حرکات ترکیبی و تعویضهای پُرسرعت، یکی از مهرههای مهم رئال برای گشودن خطوط فشرده حریفان بود.
سرخیو راموس ، راموس رهبر بیچونوچرای خط دفاع و نماد شخصیت تهاجمی تیم بود. او با قدرت بدنی بالا، پرش فوقالعاده و تکلهای محکم، خط دفاع را رهبری میکرد. در لحظات بحرانی، اغلب با گلهای حساسش به داد تیم میرسید و همین ویژگیها باعث شده بود هواداران به او لقب "کاپیتان نجات" بدهند. اگرچه گاهی با ریسک بازی میکرد و کارتهای زیادی میگرفت، اما شخصیت کاریزماتیک و تأثیرگذار او چیزی بود که تیم در مراحل بزرگ به آن نیاز داشت. در فینال کاردیف نیز مثل همیشه با تمرکز و اعتمادبهنفس بازی کرد.
رافائل واران ، واران زوج مکمل راموس بود؛ مدافعی سریع، باهوش و بسیار خونسرد که اغلب اشتباه نمیکرد. او با سرعت بالایش ضعف احتمالی راموس در عقبماندن از ضدحملات را پوشش میداد و با بازیخوانی دقیق، بسیاری از موقعیتها را پیش از شکلگیری خنثی میکرد. از نظر فنی نیز به بلوغ خوبی رسیده بود و در بازیسازی از عقب عملکرد باثباتی داشت. در ضربات هوایی، چه در دفاع و چه در حمله، حضوری قاطعانه داشت. همکاری او با راموس، خط دفاع رئال را هم مستحکم و هم انعطافپذیر کرده بود.
مارسلو ، مارسلو یک دفاع چپ کلاسیک نبود؛ او بیشتر شبیه یک هافبک هجومی در قالب مدافع کناری بود. توانایی خارقالعاده در حمل توپ، خلاقیت در فضاهای کوچک و همکاری عالی با رونالدو، مارسلو را به تهدیدی دائمی برای دفاع حریف تبدیل میکرد. او در موقعیتسازی برای رونالدو و سایر مهاجمان نقش مستقیم داشت و در عین حال با تکنیک بالا، فشار پرس حریف را میشکست. هرچند در دفاع گاهی اشتباه میکرد، اما توان هجومی او چنان چشمگیر بود که این ضعف در بسیاری از بازیها پوشانده میشد.
کاسمیرو ، کاسمیرو ستون تعادل خط میانی رئال بود. بازیکنی جنگنده، سرسخت و منظم که با قطع توپهای کلیدی و پرس دائمی، فضای لازم را برای بازی آزادتر مودریچ و کروس فراهم میکرد. او در توپهای دوم بسیار موثر بود و در ضدحملات با پاسهای روبهجلو شرکت میکرد. علاوه بر نقش دفاعی، توانست در بازیهای مهم مانند فینال کاردیف گلزنی هم بکند. حضور او باعث شده بود رئال از نظر فیزیکی و ذهنی در مرکز میدان برتری داشته باشد.
لوکا مودریچ ، مودریچ مغز متفکر تیم بود، با ترکیبی از تکنیک بینقص، تحرک بالا و دید فوقالعاده. او با تغییر ریتم بازی، حفظ مالکیت تحت فشار و پاسهای هوشمندانه، نبض خط میانی را در دست داشت. در دفاع نیز به خوبی شرکت میکرد و در انتقال بین فازها بسیار موثر بود. تواناییاش در گرفتن تصمیم درست در کمترین زمان، اغلب قفل بازیهای پیچیده را باز میکرد. در آن فصل، او یکی از پایدارترین و باکیفیتترین بازیکنان جهان بود که نقشی کلیدی در موفقیتهای پیاپی رئال ایفا کرد.
تونی کروس ، کروس بازیکنی بود که با دقت پاس فوقالعاده و آرامش مثالزدنیاش، کنترل بازی را از عمق میدان در دست میگرفت. او استاد تغییر جهت بازی، مدیریت فضا و گردش توپ بود. در کنار مودریچ، زوجی ساخت که ترکیب قدرت، دقت و آرامش را به نمایش میگذاشت. کروس کمتر وارد فاز هجومی میشد، اما حضورش در خلق موقعیت از خط دوم بسیار موثر بود. ضربات ایستگاهی و کرنرهای دقیقش بارها منجر به گل شد و نقش پنهان اما حیاتی او در ساختار تیمی کاملاً محسوس بود.
ایسکو ، ایسکو در سیستم لوزی ۴-۴-۲ زیدان، در نقش شماره ۱۰ پشت مهاجمان بازی میکرد و آزادی کامل برای حرکت بین خطوط داشت. او با تکنیک بالا، دریبلهای ریز و توانایی در حفظ توپ، حلقه وصل بین خط میانی و خط حمله بود. حضورش باعث میشد رئال کنترل بیشتری در مرکز زمین داشته باشد و از فشار پرس حریف بهراحتی عبور کند. او با حرکات بدون توپ و پاسهای خلاقانه، بارها خطوط دفاعی را به هم میریخت و فضای لازم برای رونالدو و بنزما را فراهم میکرد. ایسکو در نیمفصل دوم آن فصل یکی از درخشانترین بازیکنان رئال بود و نقش تعیینکنندهای در دبل تاریخی داشت.
کریم بنزما ، بنزما مهاجمی بود که فراتر از گلزنی فکر میکرد. او با هوش بالا، حرکات ترکیبی، و تمایل به عقب آمدن، فضای بازی را برای دیگران باز میکرد. در کنار رونالدو، بیشتر نقش مکمل داشت و با جذب مدافعان، فرصت را برای انفجار همتیمیها مهیا میکرد. در بازی ترکیبی با ایسکو و مودریچ هماهنگی بالایی داشت و توانست در لحظات حساس با گلزنی یا پاسگل، تفاوت را رقم بزند. اگرچه آمار گلزنیاش در آن فصل درخشان نبود، اما نقش تاکتیکیاش در سیستم زیدان کلیدی و غیرقابل جایگزین بود.
کریستیانو رونالدو ، رونالدو در آن فصل، نقشی نزدیکتر به دروازه پیدا کرده بود و بیشتر به عنوان یک تمامکننده ظاهر میشد. با کاهش وظایف دفاعیاش، انرژی بیشتری برای ضربه نهایی حفظ میکرد و همین تغییر، منجر به فوران گلزنی او در مراحل پایانی لیگ قهرمانان شد. هتتریک مقابل بایرن و اتلتیکو و دبل در فینال مقابل یوونتوس، او را به نماد این تیم تبدیل کرد. رونالدو با جایگیری عالی، تمامکنندگی بیرحمانه و ذهنیت قهرمانیاش، تفاوت سطح قهرمان و دیگر تیمها را نشان داد.

|