معرفی کتاب :
مهدی یزدانی خرم سردبیر بخش ادبیات نشر ثالث در پشت جلد کتاب اتاق صادق در معرفی این کتاب گفته است :
«محمد تاج نویسنده و روزنامه نگار جوانی ست که دغدغۀ اصلی رواییاش «هراس» است. هراس از آنچه پیرامون ما و آنها به مبارزه میطلبد.مجموعه داستانِ اتاق صادق چهار داستانِ تکان دهنده دارد. داستان هایی که تمامشان با محوریت هراس از موجود یا حسی هولناک که قصد نابودی دارد پیش می روند.
ما در این جهان هول آور تهدید آدمها یا موجوداتی را میشنویم که هر لحظه به ما نزدیکتر میشوند. مثل صادق هدایت که در اتاق عجیب خود مدام حس میکند کسانی او را زیر نظر دارند. یا مردی که باید یک ساختمان را برای پروژه ای تخریب کند ولی چیزی در خانه وجود دارد که با او مبارزه می کند. در داستانی دیگر شخصیت اصلی پی رژیم لاغری است. او نمی تواند وزن کم کند و این میان آخرین امیدش به مؤسسه ای ست که تضمین می دهد از او چیزی نماند و چنان احساس سبکی بکند که حتی مردگان هم به او رشک برند...
در ادبیات ایران در سال های اخیر نویسندگان معدودی توانستهاند از هراس و وحشت بنویسند و قطعاً محمد تاج به یکی از آن ها تبدیل میشود. نویسندهای که در داستان هایش واقعاً کسی پشت در میخواهد بیاید و کار را تمام کند. آن بیرون امن نیست حتی برای مردی که می خواهد فقط یک زندگی ساده و راحت داشته باشد.»
داستان یک : اتاق صادق
داستان نخست به نام اتاق صادق یه روایت خیالی از صادق هدایت بوده که بر اساس کتاب نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی نوشته شده و صادق هدایت به یه خونهای نقل مکان کرده که مالکانش یه پیرزن و پیرمرد عجیب هستن و یه وقایع مشکوکی تو خونه رخ میده.
داستان دوم : رژیم
داستان دوم در مورد مرد چاقی است به نام مهران که بسیار چاق بوده و تلاش فراوانی جهت لاغری کرده اما ناکام مونده و به عنوان آخرین امیدش دست به دامن مؤسسهای میشه که ادعا داره برنامه غذاییشون با هیچ مؤسسهای قابل قیاس نیست و پول برنامه و مشاورهها رو هم در پایان کار و گرفتن نتیجه از مشتری میگیرن. روند داستان با مکالمات بین شخص چاق و اپراتور مؤسسه به پیش میره.
داستان سوم : لامپ
داستان سوم که بلندترین داستان این کتابه در مورد مهندسی است به نام فرید اخوان که مدتهاست با بیکاری و مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنه و حالا یه کار با درآمد خوب پیدا کرده و شرطش اینه که یه ساختمون قدیمی رو تخریب کنه اما اون خونه قصد تخریب شدن نداره!
داستان چهارم : پادکست
این داستان در مورد پسری به نام نیما ارسیاست که پادکست جنایی تولید میکنه و یه شب هنگام تولید پادکست متوجهی اتفاقات عجیبی در منزلش میشه.
جملاتی از کتاب:
🔹 وسواس بلای عقل و جان آدمیزاد است. (ص18)
🔹 آدمها به راه و نشان رازهایشان زندگی میکنند. (ص26)
🔹 گذشته مانند پازلی میماند که همیشه چند تکهاش گم و گور است. (ص28)
🔹 بعضی رازها را باید توی سینه حبس کرد. برملاکردنشان آتش است و شنیدنشان ذغال گداخته. (ص33)
🔹 برای مرده فرقی ندارد توی چه قبری درازش کنند. (ص33)
🔹 بعضی وقتها کلمهها نمیتونن اون چیزی که توی ذهن ماست منتقل کنن. (ص47)
نکات متفرقه:
یکی از نکات جالب در هر 4 داستان این بود که ساختمان و خانه مکانی بود که فضای وحشت و هراس در اون ایجاد میشد... برای منی که عاشق خونه هستم و خونه رو به هرجایی ترجیح میدم این موضوع خیلی جالب بود😂.
کتاب 109 صفحه است و با قیمت 128000 تومان در بازار کتاب موجوده.. نویسندهی کتاب، محمد تاج متولد 1370 بوده و این نخستین اثری است که منتشر کرده.. برای منی که دوستدار ژانر ترسناک هستم و در سینما هم از تماشای فیلم ترسناک بسیار لذت میبرم خوندن این کتاب تجربهی جالبی بود.. من اهل رمان و داستان ایرانی نیستم اما از خوندن این کتاب لذت بسیار بردم .. امیدوارم در آینده کارهای بیشتری از محمد تاج بخونیم و بتونه همین جذابیت و پرکشش بودن داستانهاش رو حفظ کنه.
نسخهای که من خوندم 👇👇
📚 اتاق صادق. نوشتهی محمد تاج. تهران: نشر ثالث، چاپ دوم١۴٠٣