اینکه چرا جاچینتو فاکتی در خارج از ایتالیا نادیده گرفته میشود بسیار عجیب است. او بی شک بزرگترین استعداد نسلش بود که با کمترین تردیدی دههها از هم تیمیهای خود جلو تر بود. مدافع کناری که در ۶۰۰ بازی ۷۵ گل زد آن هم در اینتر میلانی که معمولا سیستمی دفاعی داشت.
داستان شور انگیز فاکتی از یکی شهرستانهای برگامو شروع میشود. بعد ها، معلمان فاکتی او را یک دانش آموز نمونه معرفی میکنند، کسی که خود را وقف کلاس میکرد و دوست داشت پزشک شود. فاکتی ابتدا در باشگاه ترویلیو که تیمی محلی بود شروع به بازی در پست مهاجم مرکزی کرد. همانند کلاس درس، فاکتی در خط حمله هم عالی بود و با پای راست قدرتمندش از زاویههای مخالف گل میزد. تلاش او در دوران جوانی، از روزهای ابتدایی به وضوح به چشم میخورد و تصمیم گیریهای سریع او، فاکتی را به کالچیو برد. زیاد طول نکشید تا اینکه در یک تورنمنت جوانان حضور پیدا کرد که توسط هررا ساخته شده بود تا بتواند استعدادهای آینده اینتر را بشناسد. فاکتی، بی شک، الماس آن تورنمنتها بود...
با ۱۵ بازی در فصل اول، هررا آماده بود تا به این جوان وظایف بیشتری بدهد. ایده هررا نتیجه داد و اینتر به سرعت تبدیل به "اینتر کبیر" شد و تمام حریفان داخلی و خارجی را از پیش برداشت. در قلب آن اینتر کبیر، فاکتی بود که مربی درون زمین نام گرفته بود.
در سال ۱۹۶۳، فاکتی که حالا بهترین فول بک لیگ بود، اینتر را بعد از ۹ سال قهرمان ایتالیا کرد و ثابت کرد که کاتالیزگر مهاجمان است آن هم با ۴ گل در طول فصل. مهمتر از آن، فاکتی نقشی بی بدیل در کارهای دفاعی داشت و اینتر در ۳۴ بازی، تنها ۲۰ گل خورد. خودش بعدها گفته بود: یک مدافع، باید دفاع کردن بلد باشد و اینکه چقدر در خط حمله حاضر میشود به بازی او کمک میکند اما وظیفه اول و آخر او این است که بتواند خوب دفاع کند و تیم را منظم نگه دارد. اگر این کار را نتواند انجام دهد، او یک وینگر که خارج از پستش بازی میکند، بیشتر نیست.
فینال جام باشگاههای اروپا ۱۹۶۴، اینتر در مقابل قدرت بزرگ اسپانیا یعنی رئال مادرید قرار گرفت. میگوئل مونیوس سرمربی لوس بلانکوس، آلفردو دی استفانو، فرانس پوشکاش و پاکو خنتو را در خط حمله خود میدید. وحشتناکترین خط حمله اروپا. مونیوس اعتقاد داشت که باید فضاهای خالی اینتر در زمان حمله را کشف و با سرعت از آن استفاده کرد. فاکتی اما، عقاید دیگری داشت.فاکتی که به اعتقاد خیلیها بهترین بازیکن زمین بود با حرکات هجومی خود آزادی زیادی به اینتر داد اما کارهای دفاعی او بود که در یادها ماند. او بی ترس، شجاع و پر ریسک بازی میکرد و بازیکنان روبرو خود را بدون خستگی پرس میکرد. او مانند یک پیکان بود که به مدافعین مرکزی این آرامش خیال را میداد که خط حمله آتشین رئال مادرید اجازه هنرنمایی نخواهند داشت. برد ۳-۱ در وین، اینتر هررا را به "اینتر کبیر" تبدیل کرد که نامش را به تقلید از "تورینو کبیر" ارنست اربشتاین انتخاب کرده بود. باشگاه این افتخار را در سال ۱۹۶۵ هم با شکست بنفیکای اوزه بیو تکرار کرد. در ۲۲ سالگی، فاکتی، دو بار قهرمان اروپا شده بود...
فاکتی تا سال ۱۹۷۷ کاپیتان تیم ملی بود و در جام جهانی ۱۹۷۴ هم حضور داشت. جامی که به خاطر پیروزی لهستان برابر ایتالیا از خاطر خیلی از فوتبال دوستان رفته است. آخرین بازی او برای آتزوری در ومبلی برابر انگلستان بود که او در سن ۳۶ سالگی، نقش لیبرو را برای ایتالیا در باخت ۲-۰ بازی کرد.
فاکتی که به خاطر دوران طولانی حضورش در آتزوری معروف است، ۹۴ بازی ملی برای ایتالیا انجام داد و مهمتر از آن، احترام و ستایش دنیا را برای خود به جا گذاشت. حضور ۱۴ ساله و بدون افتش در ایتالیا، او را تا به امروز جز بهترینهای تاریخ قرار میدهد. استعداد و خواست او به اندازه صداقت و وقارش است.
فاکتی در 4 سپتامبر 2006 در سن 64 سالگی درگذشت.بعد از مرگ فاکتی علاوه بر یوفا و فیفا ۶۲ باشگاه ایتالیایی و ۷۸ باشگاه خارجی به اینتر بابت فوت این بازیکن بزرگ تسلیت گفتند. سریآ بعد از مرگ فاکتی تصمیم گرفت تا نام رقابت های لیگ جوانان (پریماورا) سریآ را به لیگ "چاچینتو فاکتی" تغییر دهد.شهرداری شهر میلان نیز بعد مرگ فاکتی تصمیم بر این داشت میدان "سزانو مادرنو" را به میدان "چاچینتو فاکتی" تغییر دهد. این میدان بزرگترین میدان شهر است.
ساندرو مازولا، دوست صمیمی و هم تیمی فاکتی در بیش از یک دهه در باشگاه اینتر میلان، وی را به بهترین شکل توصیف میکند: او بزرگترین چهره تیم در درون و بیرون زمین بود...
💙🖤