کسری خوفیمن اصلا اصل بحثو اینجا کاری ندارم؛ چون هم حرف چیچاریتو رو کاملا و عمیقا درک میکنم و باهاش همدلی دارم، هم کاملا موافق تلاشای زنا و مبارزاتشون هستم و درکل هیییچ تناقضی بین این دو موضوع نمیبینم لزوما. ولی اینجا، من حرف چیچاریتو رو کامل خوندم و هیچگونه پرخاش و افراطی توش وجود نداشت... اما این خانم همسر ایسکو از اولا تهاجمی شروع کرده و گویا اصلا گوشنمیده طرفمقابل چی گفته یا از چه موضعی حرف زده بلکه انگار یه متن از پیش نوشتهشده اینا دارن که تا میخوان حرف بزنن همونو از رو میخونن یا عین نوار و صدای ضبطشده از اول پخش میکنن!
اولا تمام زنا محکوم به مبارزه نیستن چون تمام مردا نیستن که ضد حقوقشون فکر و عمل میکنن.
ثانیا همه مردایی که میگن شرایط فعلی دچار خطا و ایراده ضد زن حرف نزدن لزوما.
درکل معتقدم اون دورهای که برخورد صفر و صدی درمورد مسئله حقوق زنان لازم بود خیلی وقته گذشته؛ حداقل در غرب! یه زمانی زن باید واسه کمترین حقوقش میجنگید ولی جنگید و پیروزیای زیادی بدستآورد و الآن دیگه اون رویکرد رادیکال زیاد روش جالبی نیست بنظرم و از اونور بوم میتونه آدمو بندازه! الآن دیگه مردی که بخواد حقوق زنو نادیده بگیره بطور گسترده، انقدر توی تنهایی باید بمونه که میپوسه! و این خودش بزرگترین عاملبازدارنده هست.